خیانت بزرگ حکومت پهلوی؛ اهمال در حفظ تمامیت ارضی و مرزی

وکیل شکات در دادگاه رسیدگی به کودتای ۲۸ مرداد، گفت: یکی از بزرگترین خیانت‌هایی که حکومت دست نشانده پهلوی در حق ملت و کشور ایران مرتکب شد، اهمال در حفظ تمامیت ارضی و مرزی کشور و جدایی بسیاری مناطق از کشور بود.
کد خبر: ۷۲۸۸۰۰
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۶ - 24February 2025

به گزارش خبرنگار جامعه دفاع‌پرس، شامی‌اقدم وکیل شکات در دادگاه رسیدگی به کودتای ۲۸ مرداد که صبح امروز (دوشنبه) در سالن جلسات کاخ دادگستری برگزار شد، اظها داشت: یکی از بزرگترین خیانت‌هایی که حکومت دست نشانده پهلوی در حق ملت و کشور ایران مرتکب شد، اهمال در حفظ تمامیت ارضی و مرزی کشور و جدایی بسیاری مناطق از کشور بود.

خیانت بزرگ حکومت پهلوی؛ اهمال در حفظ تمامیت ارضی و مرزی

شامی‌اقدم ادامه داد: در دوره پهلوی دوم (محمدرضاه شاه مخلوع)، با توطئه انگلیسی- آمریکایی و وابستگی همه جانبه آن حکومت، بحرین از ایران جدا گردید و حکومت پهلوی تلاشی جهت حفظ آن از خود نشان نداد. بحرین قسمتی از سرزمین ایران بود، اما در دوره انحطاط قاجاریه، دولت انگلستان از ضعف دولت مرکزی استفاده کرد و به موجب قرارداد‌هایی که در سال‌های ۱۸۲۰، ۱۸۶۱، ۱۸۸۰ و ۱۸۹۲ با بحرین منعقد کرد، به تدریج بر نفوذ خود در آن سرزمین افزود و بعد‌ها مدعی شد که از زمان قرارداد ۱۸۲۰ دولت انگلستان شیخ بحرین را مستقل شناخته است. دولت ایران نسبت به این امر معترض بود و حتی در نوامبر ۱۹۲۷ مساله بحرین را به جامعه ملل ارجاع کرد، ولی راه حلی در این مورد به دست نیامد. پس از جنگ جهانی دوم لوایحی در ایران به تصویب رسید و به موجب آن دولت ایران موظف شد که نسبت به احقاق حقوق ایران در بحرین اقدام کند. همچنین دولت ایران در سال ۱۹۵۷ بحرین را به عنوان استان چهاردهم ایران اعلام کرد.

وکیل شکات گفت: اما ۲۰ سال بعد سیاست دولت ایران نسبت به بحرین تغییر کرد و ایران حاضر شد از حاکمیت خود نسبت به بحرین صرف نظر کند. گفته می‌شد که طی ۱۵۰ سالی که بحرین از ایران جدا شده و تحت تسلط انگلستان بوده، سیاست عربی کردن سکنه ایرانی الاصل بحرین با موفقیت دنبال شده است. در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد و تا سال ۱۳۴۰ چند بار سخن از حمله نظامی برای گرفتن بحرین بود که هیچ گاه عملی نشد. بریتانیا در سال ۱۳۴۳ مذاکراتی پنهانی با دولت ایران انجام داد و پیشنهاد واگذاری سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را که نظامیان بریتانیایی در آنها حضور داشتند در مقابل استقلال بحرین به او داد و شاه را متمایل به این کرد از ادعای تعلق بحرین به ایران دست بردارد. در سال ۱۳۴۷، عربستان سعودی از امیر بحرین به عنوان رئیس یک کشور استقبال کرد. محمدرضا شاه در اعتراض به این اقدام سفر خود را به عربستان لغو کرد. ولی این اعتراض به نتیجه نرسید و شاه در همان سال و به‌طور رسمی به عربستان سفر کرد. 

وی افزود: شاه پس از انجام مذاکراتی با دولت سعودی، برای نخستین بار و در سال ۱۳۴۷ اعلام کرد ایران حاضر است از ادعای مالکیت بر بحرین دست بردارد. همزمان سازمان ملل نیز وارد موضوع شد و میان مردم بحرین یک نظرسنجی برگزار کرد. مردم بحرین با اکثریت آرا به نفع استقلال این کشور رای دادند و سازمان ملل متحد گزارشی مبنی بر خواست استقلال بحرین از ایران تهیه کرد. شورای امنیت بر اساس این گزارش استقلال بحرین از ایران را تصویب کرد و بحرین در ۲۳ مرداد ماه سال ۱۳۴۹ از ایران جدا شد. محمدرضا پهلوی نخستین کسی بود که استقلال بحرین را به مردم و دولت آنها تبریک گفت و سازمان ملل متحد بحرین را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخت. 

شامی‌اقدم خاطرنشان کرد: آقای قاضی در دوران سلطنت محمدرضا شاه، حداقل در دو برهه زمانی مسأله مالکیت و حاکمیت ایران بر بحرین به صورت حادتر مطرح شد. در اسفند ۱۳۲۹ در لایحه مربوط به ملی کردن صنعت نفت ایران که برای تصویب به مجلس شورای ملی ارائه شد، «شرکت نفت بحرین» نیز در طرح ملی شدن قرار داشت؛ چرا که مجمع الجزایر بحرین بخشی از سرزمین ایران را تشکیل می‌داد بار دوم در آبان ماه ۱۳۳۶ هیأت وزیران با حضور شخص شاه لایحه‌ای را برای تقدیم به مجلس آماده کردند که به وضوح نشان دهنده حق و ادعای مالکیت ایران به بحرین بود. در این لایحه کشور از نظر اداره سیاسی به چهارده استان تقسیم می‌شد که بحرین استان چهاردهم را تشکیل می‌داد. شاه در دیدار رسمی خود از هندوستان، در یک مصاحبه مطبوعات در «دهلی نو» در تاریخ ۴ ژانویه ۱۹۶۹ اعلام کرد که «اگر مردم بحرین خواهان پیوستن به کشور ایران نباشند ایران از ادعا‌های سرزمینی اش نسبت به این جزیره خلیج فارس دست خواهد کشید».

 وی گفت: چنانچه سیاست بین المللی خواهان آن باشد، ایران نیز خواست مردم بحرین را می‌پذیرد. شاه تأکید کرد که ایران مخالف استفاده از زور برای حل مسأله ارضی بحرین است. وی در پاسخ به این سوأل که آیا او پیشنهاد انجام یک انتخابات عمومی یا رفراندومی در رابطه با کسب نظر مردم بحرین را دارد یا خیر پاسخ داد: من نمی‌خواهم دراین زمان وارد جزئیات مربوط به این سوال بشوم؛ ولی هر نوع وسیله‌ای که بتواند به یک روش رسمی و مورد پذیرش شما و ما و تمامی جهان نشانگر خواست مردم بحرین باشد، مطلوب خواهد بود. وی در ادامه پاسخ به سؤال فوق اشاره کرد که بحرین ۱۵۰ سال پیش به وسیله انگلیس از ایران جدا شد و اکنون خودش در حال ترک خلیج فارس است، ولی انگلیس نمی‌تواند آنچه را که از ایران بازستانده بدون رضایت این کشور به طرف دیگری بدهد و در عین حال، ایران پس از خروج انگلستان در پی اشغال بحرین نخواهد بود، بنابراین چنین حالت و دوره‌ای یک وضعیت غیر امنیتی ایجاد خواهد کرد. این سخنان و اظهار نظر‌های رسمی شاه نشان دهنده رسیدن به یک نقطه سازش و توافق منطقه‌ای بین شاه و قدرت‌های بزرگ و در عین حال زمینه سازی‌های لازم افکار عمومی برای حل نهایی مسأله بحرین از طریق جدایی آن از خاک ایران بود.

وکیل شکات تصریح کرد: گرچه تقریباً بسیاری از سلسله‌های پادشاهی ایران در حفاظت از تمامیت ارضی ایران ناکام ماندند، رژیم پهلوی از یک جنبه قابل توجه و متمایز است: ترک داوطلبانه بخش‌هایی از خاک ایران. درحالی‌که همه شاهان قبلی ایران به دلیل جنگ یا بحران مجبور به چشم‌پوشی از حاکمیت بر برخی از مناطق پادشاهی خود شدند، محمدرضا پهلوی به‌عنوان تنها پادشاه ایران است که داوطلبانه مرتکب عمل سلب حاکمیت بر بخشی از کشور شد.

شامی‌اقدم خاطرنشان کرد: مقصر اصلی این جدایی حکومت دست نشانده پهلوی است. زیرا با توطئه آمریکایی و انگلیسی، از خاک خود دفاع نکرد و به بهانه جلوگیری از جنگ، خاک کشور را واگذار کرد. اگر در آن زمان ایران حکومت قدرتمندی داشت، بحرین از ایران جدا نمی‌شد. در آن زمان نخست‌وزیر اعلام کرد که ما خواهان جنگ نیستیم، اما نکته اینجاست که هر کشوری ارتش را ایجاد می‌کند تا در چنین شرایطی از آن استفاده کند. بحرین از نظر استراتژیک منطقه بسیار حساسی بود و اگر از خاک ایران جدا نمی‌شد، از نظر استراتژیک به ایران امکان تسلط بیشتر بر خلیج‌فارس را می‌داد.

وی اظهار داشت: جدایی بحرین از ایران در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی) پیامد‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی متعددی برای ایران داشت. برخی از مهم‌ترین این پیامد‌ها و ظرفیت‌های از دست رفته عبارت‌اند از: 

پیامد‌های سیاسی و ملی

کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران: بحرین یکی از مناطق راهبردی در خلیج فارس بود که ایران با از دست دادن آن، نفوذ مستقیم خود را در این منطقه کاهش داد. 

ضربه به هویت ملی: بسیاری از ایرانیان جدایی بحرین را نوعی لطمه به تمامیت ارضی و هویت تاریخی ایران تلقی کردند، زیرا بحرین تا مدت‌ها بخشی از خاک ایران محسوب می‌شد.

افزایش مطالبات سرزمینی سایر کشورها: این رویداد موجب شد که کشور‌های دیگر منطقه (مانند امارات در خصوص جزایر سه‌گانه) انگیزه بیشتری برای ادعا‌های سرزمینی علیه ایران پیدا کنند. 

پیامد‌های ژئوپلیتیکی و امنیتی

از دست دادن پایگاه استراتژیک در خلیج فارس: بحرین در مرکز خلیج فارس قرار دارد و جدایی آن باعث شد ایران یک پایگاه مهم دریایی و راهبردی را در منطقه از دست بدهد.

افزایش نفوذ کشور‌های غربی: پس از استقلال بحرین، ایالات متحده و بریتانیا نفوذ خود را در این کشور گسترش دادند و آن را به یکی از پایگاه‌های نظامی اصلی خود در منطقه تبدیل کردند (از جمله مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا)

تاثیرگذاری بر قدرت ایران در تنگه هرمز: ایران با داشتن بحرین می‌توانست کنترل بهتری بر مسیر‌های تجاری، نفتی و امنبتب در خلیج فارس داشته باشد.

پیامد‌های اقتصادی

از دست دادن منابع نفتی و گازی: بحرین دارای منابع نفت و گاز قابل توجهی است که پس از جدایی، ایران از این منابع محروم شد. 
کاهش تجارت و تعاملات اقتصادی: در صورت باقی ماندن بحرین تحت حاکمیت ایران، می‌توانست به عنوان یک مرکز تجاری و اقتصادی مهم برای ایران عمل کند.

پیامد‌های فرهنگی و اجتماعی

قطع ارتباط تاریخی و فرهنگی: بحرین دارای جمعیت قابل توجهی از شیعیان است که به لحاظ فرهنگی و مذهبی به ایران نزدیک بودند. جدایی این منطقه باعث شد ارتباطات فرهنگی و اجتماعی کاهش یابد.

ایجاد الگوی جدایی‌طلبی: استقلال بحرین می‌توانست الگویی برای سایر مناطق دارای گرایش‌های جدایی‌طلبانه باشد.. در مجموع، جدایی بحرین یکی از مهم‌ترین تحولات تاریخی در منطقه بود که تأثیرات بلند مدتی بر جای گذاشت و ظرفیت‌های مهمی را از ایران گرفت.

وی اظهار داشت: چگونه می‌توان دولت و حکومتی را تصور کرد که از یکسو داعیه استقلال و مل گرایی داشته باشد و از سویی دیگر به راحتی و بدون هیچگونه درخواست و مقاومتی، جغرافیای بکر سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود را در راهبردی‌ترین منطقه آبی جهان واگذار نماید. آیا شائبه توطئه و همدستی حکومتی دست نشانده و وابسته به آمریکا و انگلیس، دور از ذهن خواهد بود؟ چگونه می‌توان در مقام بالاترین فرد حکومت از منافع و مصالح میلیون‌ها ایرانی گذشت و خاک کشور را، چون ارث و مِلک پدری بر پدرخوانده هبه کرد؟ چگونه می‌توان چنین خسارتی را جبران کرد؟ 

شامی‌اقدم گفت: آقای قاضی کدام دادگاه می‌تواند این مطالبه حقوقی میلیون‌ها ایرانی را پیگیری نماید و عاملان حقیقی و حقوقی آن را محاکمه کند و عدالت را اجرا کند. انتظار ما این است جناب عالی حداکثر محکومیت قانونی و بازدارنده را برای دولت آمریکا در حمایت همه جانبه از رژیم دست نشانده پهلوی و مشارکت مستقیم و غیر مستقیم در جدایی یکی از استراتژیک‌ترین مناطق سرزمینی ایران، صادر نمایید تا گوشه‌ای از خساراتی که در حوزه‌های مختلف تجاری، اقتصادی، نظامی و امنیتی به کشور و ملت ایران تحمیل گردیده است، جبران گردد. اگر چه هیچ غرامتی توان جبران خسارت جدایی بحزین از ایران را نخواهد کرد. به استناد قوانین موضوعه، محکومیت خواندگان مبنی بر پرداخت خسارات مادی و معنوی ناشی از حمایت همه جانبه از حکومت دست نشانده پهلوی و جدایی بحرین از ایران و ایراد خسارات بسیاری در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ...، و خسارت تنبیهی موثر که بازدارنده برای تکرار اقدامات خلاف حقوق بشری بین‌المللی خواندگان شود، همچنین کلیه خسارات دادرسی اعم از هزینه دادرسی حق الوکاله، مورد استدعاست.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار