خلأ اقتباس در سینمای ایران

سینمای ایران بیش از صد سال قدمت دارد، اما هنوز «مساله اقتباس» در سینمای ایران تعریف نشده، مشکل فیلمنامه همچنان پابرجاست و جای خالی اقتباس احساس می‌شود.
کد خبر: ۷۲۹۴۳۵
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۵ - 26February 2025

گروه فرهنگ دفاع‌پرس- اکبر صفرزاده؛ در طول چند دهه گذشته یکی از بزرگترین مشکلات سینمای ایران، فیلمنامه بوده است. در جشنواره چهل و سوم بزرگترین و مهمترین ایرادی که از طرف برخی کارشناسان به فیلم‌ها وارد شد بحث فیلمنامه بود که البته در جشنواره چهل و دوم نیز همین گونه بود و همین طور در جشنواره‌های قبل‌تر.

خلا اقتباس در فیلمسازی ایران

بحث فیلمنامه و ضعف آن در مقطعی از سینمای ایران آن قدر جدی شد که حوزه هنری اقدام به برگزاری کلاس‌های فیلمنامه نویسی و جلسات «شب فیلمنامه» کرد، اما این کلاس‌ها و جلسات که توسط اساتید برجسته سینمای ایران و در بهترین کیفیت برگزار می‌شد نیز تاثیر کمی در بهبود فیلمنامه‌های سینمای ایران داشت. سوال این است؛ چرا در سینمای هالیوود با فیلمنامه‌هایی مواجه هستیم در غایت قدرت، فرم و تکنیک و تقریبا همگی در ساحت قوی هستند، اما در سینمای ایران اکثر فیلمنامه‌ها ضعیف هستند؟ آیا نویسندگان هالیوود باهوش‌تر و متخصص‌تر از نویسنده‌های ایرانی هستند؟ حتما خیر.

آن چیزی که در هالیوود وجود دارد و در ایران نیست شرکت‌ها یا کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی با سرمایه‌های انبوه مردمی است. شرکت‌های بزرگی مانند؛ برادران وارنر، سونی پیکچرز، یونیورسال پیکچرز، پارامونت پیکچرز و تعداد زیادی افراد متخصص فیلم نامه خوانی می‌کنند و کار بر روی فیلمنامه. بازنویسی فیلمنامه در این کمپانی‌ها آن قدر ادامه پیدا می‌کند تا فیلمنامه مطلوب حاصل شود.

روش دیگر اقتباس است. کمپانی‌های بزرگ هالیوود از همان بدو پیدایش برای رسیدن به فیلمنامه‌هایی با کیفیت اقدام به اقتباس از داستان‌های موفق کردند. یک کتاب داستان تا به مرحله انتشار برسد بیش از ده بار بازنویسی و تمامی ایرادات ساختاری آن برطرف می‌شود. به عنوان مثال فیلم «ذهن زیبا» که در سال ۲۰۰۱ به کارگردانی «ران هاوارد: ساخته شد، در فیلمنامه جایزه اسکار و گلدن کلوب را دریافت کرد، اقتباسی است از کتابی به همین نام نوشتهٔ «سیلویا ناسار». 

سینمای ایران بیش از صد سال قدمت دارد، اما هنوز «مساله اقتباس» در سینمای ایران تعریف نشده و مشکل فیلمنامه همچنان پابرجا است نه به این دلیل که نویسنده‌های ما از نویسنده‌های آمریکا چیزی کمتر دارند یا کم هوش ترند بلکه فقط به این دلیل ساده که در ایران کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی با سرمایه‌های مردم نبوده و هنوز هم نیست. در ایران مراکز دولتی بزرگی، چون فارابی، اوج و کانون پرورش فکری کودکان وجود دارند که در سرمایه گذاری فیلم‌ها مشارکت می‌کنند، اما دراین کمپانی‌های بزرگ نیز مساله «تولید فیلمنامه برای صادرات» تاکنون جدی گرفته نشده است.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار