به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مازندران، دفاع مقدس گنجینهای ماندگار از حضور عارفانه انسانهای برگزیده خداست که شهادتطلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را میتوان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقیشان نام برد.
همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزشها و آرمانهای این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسههای بیبدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدامشان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.
«سیدهاشم موسوینژاد» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «جویبار» است که در ادامه زندگینامه و فرازی از وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید
«سیدهاشم موسوینژاد» سال ۱۳۳۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در روستای الیمون چشم به جهان گشود. در دوران مبارزه با رژیم طاغوت و درگیریهای انقلابی و بعد از آن حضور فعالی داشت. سیدهاشم برای انقلاب هر کاری که از دستش برمیآمد، دریغ نمیکرد؛ از شعارنویسی گرفته تا مشارکت در برگزاری راهپیماییها و تظاهرات علیه رژیم پهلوی.
بعد از پیروزی انقلاب سیدهاشم هم در عرصههای مختلف مثل تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی، سپاه و جهاد سازندگی فعال بود.
شجاعت و شهامت شهید در برخورد با ضدانقلاب مثالزدنی بود و صدمات جسمی فراوانی هم در این مسیر دید و چند باری مورد سوءقصد منافقین هم قرار گرفت. زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد، ماندن در پشت جبهه برایش سخت بود. همانطور که در وصیتنامهاش نوشت: «لبیک به ندای حسین زمان خمینی کبیر» را بر خودش فرض دانست و در سال ۱۳۶۰ به منطقه عملیاتی جنوب لشکر ۲۵ کربلا به عنوان رزمنده بسیجی اعزام و مسئولیت فرمانده گروهان به ایشان سپرده شد. در مرحله دوم در سال ۱۳۶۱ با مسئولیت ترابری از طرف جهادسازندگی عازم جبهههای جنوب شد.
یکی از همرزمانش نقل میکند که روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ بچهها در گیرودار عملیات الیبیتالمقدس بودند، هوا به شدت گرم بود و ما در تیررس و دید دشمن بودیم. در همین اوضاع، سیدهاشم با شجاعت یک خاکریز جدید احداث کرد تا خودروها و ادوات جنگی برای حفاظت از خمپارههای دشمن به آن خاکریز منتقل شوند، این کار با موفقیت انجام شد. پس از پایان کار برای اینکه بچهها خستگی به در کنند، در ورودی سنگر در یک کلمن بزرگ، شربت درست کرد و با صدای بلند به شوخی و شاید (حس معنوی و الهام الهی) گفت: این شربت شهادت است، هر کس اهل شهادت است، بیاید و از این شربت بنوشد، خودش هم از آن نوشید، دقیقاً در همان لحظه خمپاره ۱۲۰ دشمن در نزدیکیاش منفجر شد و بر اثر اصابت ترکش به دست و صورتش، یک دست و پایش قطع شد و در سن ۲۴ سالگی به شهادت رسید و آسمانی شد.
برجستهترین خصوصیت سیدهاشم در طول حیات پربرکتش شجاعت، ازخودگذشتگی و خطرپذیری در شرایط سخت بوده است. از ویژگیهای سیدهاشم حساسیت نسبت به بیت المال بود، برایش فرق نمیکرد پدر یا همسر یا کس دیگری باشد. طلب شهادت از خداوند همیشه ورد زبانش بود و آرزوی شهادتی همچون شهادت شهید مظلوم دکتر بهشتی را داشت.
مادر میگوید: من قبل از ولادت شهید خواب دیدم که تمام خانه را نور فراگرفته و یک بانو با صورت پوشیده آمد و تبریک گفت. یک شب قبل از شهادت هم همین خواب را دید، اما این بار بعد از نورافشانی خانه تاریک شد و همان خانم آمد و تسلیت گفت. پیکر مطهر شهید پس از تشییع باشکوه توسط مردم قدرشناس منطقه در همان محلی که قبل شهادت مشخص کرده بودند آرام گرفت و جاودانه شد.
فرازی از وصیتنامه شهید
پیروی از ولایت فقیه، دفاع همه جانبه از کشور و عمل به دستورات دین مبین اسلام بوده است.
درپایان وظیفه همگان است به فرموده، ولی امرمسلمین حضرت آیت العظمی امام خامنهای بر زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا همت گماریم.
انتهای پیام/