به گزارش دفاعپرس از کرمانشاه، روز جهانی قدس، میراث ماندگار امام خمینی (رحمتالله علیه)، نماد همبستگی مسلمانان جهان با ملت مظلوم فلسطین است.این روز، نهتنها یادآور اشغال سرزمین مقدس فلسطین، بلکه نشاندهندهٔ روح مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم است.

در این روز، مسلمانان جهان فریاد میزنند که قدس، پارهٔ تن اسلام است و آزادی آن، تکلیف شرعی و انسانی هر مسلمانی. اما در میان همهٔ دلاورانی که برای آزادی قدس تلاش کردند، نام یک مرد ساده و بیادعا، اما بزرگ، میدرخشد؛ مردی که اولین قدم را از میان مردم عادی برای حمایت از فلسطین برداشت؛ «شهید سردار محمد رحمان پور»، همان که امام خمینی (ره) برایش اشک ریخت.
اما محمد رحمان پور فقط یک حامی فلسطین نبود، بلکه تمام زندگیاش وقف خدمت به مردم، مخصوصاً محرومان، بود. دختر این شهید والامقام، در کتاب «در مسیر آسمان»، دربارهٔ پدرش چنین روایت میکند: او یاد گرفته بود که مانند مولایش، امیرالمؤمنین (ع)، زندگی کند. تمام آرزو و هدفش همین بود، و عاقبت نیز در این مسیر جانش را تقدیم کرد.
قبل از انقلاب، شبها به روستاها و محلههای فقیرنشین میرفت. مواد غذایی، گوشت و وسایلی را که با زحمت فراوان تهیه کرده بود، جلوی در خانهها میگذاشت، در را میکوبید و بیصدا میرفت. هیچکس نمیدانست که این خیر ناشناس کیست. او قبل از شهادتش هرگز اجازه نداد کسی از کارهایش باخبر شود.
پس از شهادت پدرم، امام خمینی (ره) ما را به دیدار خود دعوت کرد. آن روز برای اولینبار متوجه شدم که علاقهٔ پدرم به امام تا چه حد عمیق و دوطرفه بود. در چهرهٔ امام غم بزرگی دیدم، حتی در کنار ما برای شهادت پدرم اشک ریخت و با دستان مهربانش، بر سر ما که هنوز کودکان خردسال بودیم، نوازش کشید. آن روز بود که فهمیدم پدرم نهتنها به مردم شهر و روستای خودش کمک میکرد، بلکه هر ماه مبلغی را برای فلسطین و لبنان به امام (ره) میفرستاد. امام خمینی (ره) قبضهایی را به ما نشان داد و گفت: اینها رسید پولهایی است که پدرتان ۱۵ سال در راه خدا، به جاهای مختلف ارسال کرده است.
تصویری از رسید کمکهای نقدی که شهید رحمان پور به مراجع تقلید قم جهت کمک به فلسطین و شیعیان لبنان پرداخت کرده است.
شهید محمد رحمانپور، معروف به شاطر محمد بود. مردی که از کوچههای امیرکبیر کرمانشاه (خیابان در طویله توپخانه) برخاست، به سنندج مهاجرت کرد و در کوران حوادث انقلاب، پرچمدار مقاومت در این دیار شد.
محمد رحمانپور پس از سکونت در سنندج، نانوایی را پیشه کرد، شاطر محمد، که اولین کمک مردمی به فلسطین را تقدیم امام خمینی (ره) کرد، در مسیر دفاع از اسلام و انقلاب، سرانجام در اسفند ۱۳۵۸ در سنندج به همراه فرزند برومندش، حشمتالله رحمانپور، به دست گروهکهای ضدانقلاب به طرز فجیعی به شهادت رسید.
این پدر و پسر، نهتنها جان، بلکه تمام هستی خود را در راه دفاع از آرمانهای انقلاب و امنیت مردم فدا کردند.
گروههای ضدانقلاب که به درب پشتی کمیته هجوم آورده بودند، پیش از ورود حشمتالله به ساختمان، او را محاصره کردند. با بیرحمی تمام، سرنیزهای را در شکمش فروکردند و با ضربات قمه و ساتور او را از پای درآوردند. او را در برابر کمیته انقلاب اسلامی سنندج به طرز فجیعانهای با جنایتی فراتر از تصور به شهادت رساندند.
همزمان، گروهکهای تروریستی، در حالی که جسد حشمتالله را به همراه داشتند، به بیمارستان حمله کردند. آنها پزشکان را تهدید کردند و با زور اسلحه، اتاق جراحی شاطر محمد را پیدا کردند. با خشونتی غیرقابل وصف، جسد بیجان فرزندش را مقابل او پرت کردند و گفتند: «مژده بده، پسرت را کشتیم!»
شاطر محمد، که هنوز رمقی در بدن داشت، قصد داشت با کلت کمری خود از خود دفاع کند، اما تروریستها او را به رگبار بستند. در گزارش پزشکی قانونی آمده است که بیش از ۱۰۰ گلوله به پیکر او اصابت کرده بود.
بر اساس اسناد منتشر شده، پس از شهادت این پدر و پسر، ضدانقلابها با فجیعترین شکل ممکن شکم حشمتالله را پاره کردند و گوشت بدنش را روی نیزه گرفتند و فریاد زدند: «بیایید گوشت پاسداران خمینی ارزان شد!». تنها جرم آنها، دفاع از اسلام، انقلاب و تأسیس حسینیه سیدالشهدا (ع) در سنندج بود.
بعد از شهادت شاطر محمد و فرزند دلاورش حشمتالله، گروهکهای ضدانقلاب به منزلشان هجوم میآورند تا اعضای خانواده و همسر و فرزندان خردسال شهید محمد رحمان پور را به قتل برسانند اما آنها ساعاتی قبل توسط چند نفر از اقوام و آشنایان از راههای فرعی و غیر ماشینرو به سمت شهر همدان و پس از آن به تهران انتقال داده میشوند گروهکها منزل شهید رحمان پور را غارت میکنند ، پس از دو روز چند نفر از دوستان و آشنایان شهید محمد رحمان پور با مخفیکردن هویت خود پیکرهای مطهر شهیدان محمد و حشمتالله رحمان پور را از بیمارستان تحویل میگیرند و با همان لباسهای کمیته در قبرستان تایله سنندج دفن میکنند.
اما وصیت شاطر محمد چیز دیگری بود؛ او از خانوادهاش خواسته بود که پیکرش را در قم، کنار حرم حضرت معصومه (س) به خاک بسپارند. دو سال بعد، با اجازهٔ امام خمینی (ره)، خانواده و پاسداران توانستند اجساد را منتقل کنند. در هنگام نبش قبر، همه شاهد معجزهای شگفتانگیز بودند: پیکرهای مطهر پس از دو سال کاملاً سالم مانده بودند. تنها جای گلولهها، زخمهای قمه و ساتور بر بدنشان باقیمانده بود.
پیکرهای شهیدان محمد و حشمتالله رحمانپور ابتدا به کرمانشاه و سپس به شهر مقدس قم منتقل شد و در وادیالسلام بهشت معصومه (س) آرام گرفتند.
انتهای پیام/