هدف اصلی ما آزادی قدس و لبنان است

شهید «حسن اسکندری» از شهدای دفاع مقدس استان فارس در نامه‌ای خطاب به خانواده از خاطرات روز‌های جبهه روایت می‌کند و می‌نویسد: «طبق دستور‌هایی که رسیده تا چند روز دیگر پیروزی‌هایی که از همه‌ی پیروزی‌های گذشته بزرگ‌تر و مهم‌تر است به یاری ولی عصر نصیبمان می‌شود که هدف اصلی...».
کد خبر: ۷۳۵۵۷۷
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۲ - 30March 2025

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از فارس، شهید «حسن اسکندری» ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۴۱ در یکی از روستا‌های بخش خشت شهرستان کازرون در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پس از مدتی خانواده به شهرستان کازرون عزیمت کردند. ۷ ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. دوران دبیرستان را می‌گذراند که جنگ تحمیلی آغاز شد و حسن درس را رها کرد و راهی جبهه جنگ شد.

هدف اصلی ما آزادی قدس و لبنان است

او در عملیات‌های فتح المبین و بیت المقدس در گردان‌های خط شکن حضور داشت. پس از چندین ماه حضور مستمر در جبهه سرانجام ۱۹ خرداد ماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان با سمت فرمانده گردان خط شکن تیپ امام سجاد (ع) به شهادت رسید.

متن نامه «۳»: تازه شدن دیدار در کربلا

بسم الله الرحمن الرحیم خدمت پدر و خانواده‌ی عزیز سلام: پس از عرض سلام امیدوارم که حالتان خوب باشد. بحمدالله در زیر سایه امام زمان، پیروز و شادکام بوده باشید و در دنیا پرهیزگاری و سعادت و در آخرت رستگاری و سعادت نصیب تان شود. اگر جویای حال ما بوده باشید بحمدالله سالم و به دور از بلایای دنیوی هستیم بجز دوری شما‌ها که آن هم به زودی در کربلا ان شاء الله دیدار‌ها تازه گردد.

مدرسه اروند

ما چند روز پیش برای استراحت از خط اهواز آمدیم و حسین را در مدرسه اروند ملاقات کردم و در همین اوقات سر و کله‌ی هیبت اله پیدا شد. حالا هم هر روز پهلوی هم می‌رویم و خیلی کیف هستیم و منتظر رضا و حسن هستیم ان شاءالله.

هدف اصلی ما آزادی قدس و لبنان است

طبق دستور‌هایی که رسیده تا چند روز دیگر پیروزی‌هایی که از همه‌ی پیروزی‏‏‎های گذشته بزرگ‏‎تر و مهم‏‎تر است به یاری ولی عصر نصیب‏‎مان می‌شود که هدف اصلی گرفتن بصره و دجله و فرات و باز کردن راه به سوی قدس و لبنان است. ان شاءالله.

 

به دنبال دوست

خلاصه وضع مان خوب است و هیچ ملالی جز دوری شما‌ها نداریم. راستی کیفم را با یک نوار آهنگران به یکی از دوستان دادیم رسید یا نه؟ پدر و مادر، خاله‏‎ها، دایی و زن دایی‏‏‎ها و همه را با اهل و عیال بسیار سلام و دعا می‌رسانم. راستی به عبدالرحیم بگویید یک شب و دو روز دنبالت در جبهه‌ها گشتم تا بالاخره شب ساعت ۸ با جعفرپور برخورد کردیم و شب را در جبهه تان خوابیدیم که گفتند رفته‏‎ای مرخصی و اگر به اهواز آمدی حتماً یک سری به ما بزنید. خدانگهدار همگی شما. والسلام.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار