«معرفی کتاب»

«شنای خونین»

کتاب «شنای خونین» به قلم «ابراهیم صادقی مغانلو» در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات «برتراندیشان» منتشر شده که خاطرات سرباز وظیفه «اسدالله پرهیزکار مغانلو» را نقل می‌کند.
کد خبر: ۷۳۶۳۶۷
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۹ - 07April 2025

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، کتاب «شنای خونین» به قلم «ابراهیم صادقی مغانلو» در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات «برتراندیشان» و با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار دفاع‌مقدس استان اردبیل در ۱۰۰۰ نسخه منتشر شده که خاطرات سرباز وظیفه «اسدالله پرهیزکار مغانلو» را نقل می‌کند.

«شنای خونین»

«اسدالله پرهیزگار» متولد سال ۱۳۳۵ در روستای صندوق‌لو است. وی در سال ۱۳۵۴ به دوره سربازی اعزام شد و تا مهر ماه ۱۳۵۶ در پایگاه نهم شکاری نیروی هوایی خدمت کرد.

 پس از هجوم ارتش بعث عراق به مرز‌های غربی کشور مجددا برای طی دوره احتیاط به خدمت سربازی فراخوانده شد؛ این بار او با جان و دل به خدمت اعزام شد، چون فرزند زهرا (س) فرمان داده بود و این بار به عجب‌شیر اعزام شد و در لشکر رزمی کرمانشاه مشغول به خدمت گردید.

 

در بخشی از این اثر می‌خوانیم:

هیچ آسیبی ندیده بودم! حتی یک خراش کوچک! در سرم احساس سنگینی می‌کردم. فکر می‌کردم در داخل گوش‌هایم بادکنک باد کرده‌اند.

سه روز به طور کامل، شنوایی‌ام را از دست دادم. حرکت لب‌ها و دست‌ها را می‌دیدم، ولی صدایی نمی‌شنیدم. حرکت لب برای سلام را که با حرکت سر همراه بود متوجه می‌شدم.

همینطورحرکت سر به سمت بالا را که نه می‌گفتند! یا بیاوبرو را که هم‌زمان با حرکت دست گفته می‌شد. وقتی می‌گفتند اسلحه‌ات را بیاور با اشاره و دست و گرفتن حالت تیراندازی و اشاره اینکه بیا از مجموع این حرکات برداشت می‌کردم که بیا اسلحه‌ات را هم بیاور!

نگاه‌های بچه‌ها هم به تدریج رنگ و بوی ترحم به خود می‌گرفت. روز سوم به نظر می‌آمد باد گوش‌هایم کم شده است. انگار بار روی سرم سبک شده بود. صدا‌ها را مبهم می‌شنیدم. فقط در حد اینکه گوش‌هایم کر نیست!

انتهای پیام/

اداره کل حفظ آثار دفاع‌مقدس استان اردبیل

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار