یاران خراسانی ۱۳۸؛

شهید رضا دارچینی: خدایا شکر که لایقم در کنار رزمندگان امام زمان، به نبرد با بعثی‌ها بپردازم

بسیجی شهید رضا دارچینی مراغه در فرازی از وصیتنامه خود آورده است: بارالها، تو را از صمیم قلب شکر و سپاسگزارم که به من، بنده‌گنه کارت، توفیق دادی که در دانشگاه عظیم اسلامی، این جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، در کنار رزمندگان و سربازان امام زمان، به نبرد با بعثی‌ها بپردازم.
کد خبر: ۷۴۱۳۳۹
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴ - 26April 2025

به گزارش دفاع‌پرس از خراسان رضوی، «رضا دارچینی مراغه» دهم فروردین ۱۳۴۴ در خانواده‌ای مذهبی و متعهد به دنیا آمد.

شهید رضا دارچینی: خدایا شکر که لایقم در کنار رزمندگان امام زمان، به نبرد با بعثی‌ها بپردازم

پس از مهاجرت خانواده‌اش به مشهد، زندگی او در نزدیکی حرم مطهر امام رضا (ع) سپری شد. رضا در سنین کودکی والدین خود را از دست داد و با پشت سر گذاشتن سختی‌ها، به الگویی از اخلاق و تعهد تبدیل شد.

او به مطالعه، ورزش جودو و رعایت انصاف و احترام در زندگی اهمیت می‌داد. رضا دارچینی مراغه سرانجام سال ۱۳۶۵ در قلاویزان به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از تشییع در بهشت ثامن‌الائمه (ع) حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.

وصیتنامه شهید دارچینی مراغه:

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان که وجود و حیات تمام مخلوقات به خواست و اراده اوست و بازگشت به سوی اوست.

با سلام خدمت بقیة‌الله الأعظم، امام زمان (عج)، و با سلام و درود بی‌پایان به رهبر انقلاب، امید تمامی مسلمین و مستضعفین جهان، امام خمینی. با سلام و درود به خانواده شهدا، مجروحین و معلولین، این شهدای زنده انقلاب اسلامی، و با سلام و درود به تمامی رزمندگان اسلام، این کفرستیزان جبهه‌های نبرد حق علیه باطل. با سلام و درود بی‌پایان به ارواح پاک و مطهر شهدا از صدر اسلام تاکنون.

حضور محترم شما برادران و خواهران گرامی، از صمیم قلب سلام عرض می‌کنم و سعادت، سلامتی و قبول طاعاتتان را از خداوند تبارک و تعالی مسئلت می‌نمایم.

برادران و خواهران گرامی، شما برای من خیلی زحمت کشیدید، ولی من نتوانستم زحماتتان را جبران کنم. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که از خداوند تبارک و تعالی می‌خواهم به شما صبر و اجر عظیم عطا فرماید. اما نمی‌دانم با چه رویی از شما بخواهم که مرا حلال کنید؛ تنها خواهشی که از شما دارم این است که مرا حلال کنید و برایم دعا نمایید. از قول من از تمام دوستان و آشنایان، همسایگان و قوم و خویشان، خلاصه از همه و همه حلالیت بطلبید. من از صمیم قلب همه شما خواهران و برادران، دوستان و آشنایان را حلال می‌کنم.

هدف و انگیزه من از آمدن به جبهه این بود که وظیفه هر مسلمان است دفاع از اسلام و مسلمین.

بارالها، تو را از صمیم قلب شکر و سپاسگزارم که به من، بنده گنه‌کارت، توفیق دادی که در دانشگاه عظیم اسلامی، این جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، در کنار رزمندگان و سربازان امام زمان، به نبرد با کفار بپردازم.

بارالها، حال که این توفیق عظیم را به من عطا نمودی، کرامتی فرما تا فقط برای رضای تو بکوشم و به غیر تو فکر نکنم. پروردگارا، قدم‌های مرا در این راه ثابت قدم بدار و توفیق ده تا با تمام نیرو با دشمنان اسلام بجنگم.

برادران گرامی، اگر برایتان میسر شد، حتماً به جبهه بیایید. برای خدا بیایید، که خداوند نیز همه کار‌ها را به بزرگی و عظمتش درست می‌کند. از من و پدر و مادرمان فراموش نکنید؛ حتماً برای ما دعا کنید و از خواندن نماز والدین فراموش نکنید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها