به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «جواد منصوری» در شماره امروز روزنامه «حمایت»نوشت:
سیاست خارجی، خط مشی و روشی است کـه دولتها در برخورد بـا امور و مسائل خارج از کشور برای حفظ حاکمیت و دفاع از موجودیت و منافع خود اتخاذ میکنند. در عرصه روابط بین الملل، سیاست خارجی کشورها از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار اسـت.
رفتار دولتها در محـیط بینالمللی بـر اساس اتخاذ سیاستهایی شکل می گیرد که به بهترین وجه، منافع ملی آنها را تامین کند. روابط خارجی میان کشورها از گذشتههای دور به عنوان یکی از مهمترین موضوعات بینالمللی مطرح بوده و سیاست خارجی به جهت تاثیرگذاری در حوزههای مختلف، دولتها را به سمت تدوین اصول اساسی خود در این زمینه واداشته است. به همین دلیل است که از چندین قرن گذشته، قواعد و مبانی رویکرد کشورها نسبت به کشورهای دیگر به صورت آکادمیک در دانشگاهها تدریس میشود.
از آنجا که سیاست خارجی به عنوان عاملی راهبردی در سیاستهای کلان یک کشور عمل میکند، آثار گوناگونی بر سیاست داخلی دولتها دارد و با توسعه وسایل ارتباط جمعی، اثرگذاری متقابل این دو فاکتور روز به روز بیشتر شده است.
به عبارت دیگر، به هر اندازهای که کشورها از سیاست خارجی قویتری برخوردار باشند، به همان میزان نیز سیاست داخلی آنان از اقبال بیشتری برخوردار خواهد بود.
از این رو، هیچ کشوری نمیتواند بدون یک سیاست خارجی مشخص، حتی سیاست داخلی خود را تنظیم نماید و تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر غیرقابل انکار است. لذا بحث سیاست خارجی – به خصوص در یک قرن اخیر- جایگاه ویژهای برای دولتها داشته است.
در کشور ما با پیروزی انقلاب اسلامی و غالب شدن نگرش انقلابی، سیاست خارجی ایران دچار تغییرات اساسی شد و رویکردی جدید در تعامل با سایر کشورها در دستور کار قرار گرفت. با توجه به اهمیت فوقالعاده سیاست خارجی، فصل مستقلی در قانون اساسی جمهوری اسلامی در این خصوص تعریف گردید و رئوس کلی آن، مشخص گردید. این اصول که برگرفته از آموزههای انقلاب و مبانی فکری معمار کبیر انقلاب است، همواره مورد استقبال و حمایت گسترده مردم ایران و آزادیخواهان و عدالتطلبان در جهان بوده، زیرا اساس تمام آنها نیل به «استقلال» است؛ به گونهای که اکنون شاخصه استقلال و عدم سازش با نظام سلطه، در راس دیگر مشخصات برجسته انقلاب قرار دارد.
در این اصول به طور مشخص به چند نکته در سیاست خارجی تاکید شده که از جمله آنها «نفی سلطهگری و سلطه پذیری، رعایت منافع ملی، دفاع از اسلام و مستضعفین» است و بر اساس قانون، برای تمام دستگاهها و ارگانهای مرتبط با خارج از کشور لازم الاجراست. اما در عمل شاهدیم که برخی دولتها نسبت به بعضی از این اصول کمتوجه و یا بیتوجه هستند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی در روشها نیز تابع اصول است و چنانچه مقامات مرتبط با این موضوع، روشی غیر از این را اتخاذ کنند، در واقع کشور را با خطر مواجه کردهاند.
از منظر ایران اسلامی، ارتباط با تمام کشورها - به جز رژیم صهیونیستی - منوط به رعایت مصالح ملی و چارچوبهای امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و .... است. اما به نظر میرسد برخی مراودات اخیر کشورمان با دیگر کشورها به خصوص در ارتباط با غرب، با این اصول مصرّح، زاویه پیدا کرده است.
اساساً ارتباط گسترده و بعضاً بیملاحظه با کشورهای غربی که از ابتدای پیروزی انقلاب، ساز مخالفت با نظام اسلامی را سر دادهاند از این جهت که تامینکننده منافع کلان کشور نیست، محل بحث و اشکال است و تنها راه حل برای سر و سامان دادن به برخی ارتباطات ناهمگون خارجی، رجوع به قانون اساسی است. مطابق قوانین مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی، مقام معظم رهبری که در رأس هرم حکومت قرار دارند، بالاترین مقام برای اخذ تصمیمات کلان در سیاست خارجی نظام است. به بیان دیگر، اولا در ارتباطات خارجی، مصالح عالیه کشور باید مطمح نظر باشد و ثانیا مرز ارتباط با کشورها تا جایی است که مخالف منافع کشور نبوده و اصول انقلاب را خدشهدار نکند.
از سوی دیگر، سیاست خارجی و سازمانهای ادارهکننده سیاست خارجی در حقیقت تامین کننده منافع کشور در خارج از مرزها هستند. بسیاری از مشکلات کشور از مسیر دیپلماسی توام با اقتدار و ابتکار قابل حل است اما نباید روابط خارجی را فدای مصالح نظام نمود و برخی از ارتباطات دیپلماتیک را به بهای پذیرش دشمنی بعضی کشورهای غربی و غیر آن، توجیه کرد.
رهبر حکیم انقلاب، پنجشنبه گذشته در اجلاسیه آخر دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری با تذکر این موضوع فرمودند: «همه دنیا فقط اروپا و فقط غرب نیست ... اروپاییها با ما مشکل ایجاد کردهاند... در قضایای مختلف، اروپاییها بودند که ابتدای به دشمنی کردند.» از دیدگاه ایشان سیاست خارجی ابزار کارآمد اقتدار نظام سیاسی است و این اقتدار، بیش از آنکه از ناحیه دستگاههای مسئول حفظ آن تامین گردد، از ناحیه دستگاه دیپلماسی قابل تحقق است ولی عینیتبخشی به آن، با رعایت سرفصلهای انقلاب ممکن خواهد بود.
از این نکته اساسی و حیاتی نیز نباید غلفت کرد که تداوم شیوه صحیح سیاست خارجی و دیپلماسی، به حفظ جهتگیری اسلامی و شجاعت در برابر تهدیدات دشمنان و قدرتهای مستکبر متوقف است. به همین دلیل است که موضوع «نفوذ» برای تغییر این جهتگیری در دستور کار دشمنان انقلاب قرار دارد.
یکی از مهمترین اهداف نفوذ، تغییر تفکر انقلابی است و برخلاف این تصور که این حربه تنها برای مقاصدی نظیر جاسوسی مورد استفاده قرار میگیرد، هدف از آن، تغییر مبانی فکری و اساسی مسئولین نظام از جمله در بخش سیاست خارجی است، به نحوی که منافع نظام سلطه در داخل توسط تصمیمگیران کشور تامین گردد.
از مجموع پیشگفتههای فوق میتوان اینگونه نتیجه گرفت که تاکید سکاندار انقلاب بر تغییرناپذیری اصول سیاست خارجی ایران بدین جهت است تا در داخل و خارج این پیام دریافت شود که هر گونه خروج یا انحراف از مسیر ترسیم شده پذیرفته شده نیست و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در پسابرجام، همان سیاستی را دنبال خواهد کرد که از ابتدای انقلاب به دستگاههای ذیربط ابلاغ شده و تغییر این سیاستها از سوی دشمنان، رؤیایی آشفته است.
منبع: روزنامه حمایت