گروه بینالملل دفاعپرس: روز ۲۵ ماه «می» هر سال در لبنان به عنوان روز بزرگداشت شکست رژیم صهیونیستی در برابر حزبالله لبنان و پایان اشغال جنوب این کشور جشن گرفته میشود؛ البته این روز بزرگ و به یادماندنی نه فقط در تقویم مناسبتهای لبنان، بلکه برای محور مقاومت از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است.
اگر بخواهیم علل و عوامل و همچنین زمینههای حمله گسترده رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، باید در ابتدا به سابقه روابط و برخوردهایی که میان این رژیم اشغالگر و نامشروع با لبنان وجود دارد، بپردازیم. بر همین اساس باید بگوییم که رژیم صهیونیستی پس از تحولات و وقایع موسوم به سپتامبر سیاه در سال ۱۹۷۰ اقدام به تعقیب سازمان آزادی بخش فلسطین کرد.
اما پس از آنکه نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین که در آن زمان بهعنوان مهمترین نیروی مقاومت فلسطینی در برابر ارتش «اسرائیل» فعالیت میکردند، اقدام به خروج از کشور «اردن» کردند و تصمیم گرفتند تا نیروهای خودشان را به دو کشور «تونس» و «لبنان» منتقل کنند، رژیم صهیونیستی برآن شد تا یک کمربند امنیتی ایجاد کند تا از نفوذ نیروهای فلسطینی به شمال سرزمینهای اشغالی جلوگیری کند.
بر همین اساس شاهد، آغاز درگیریهای پراکندهای در طول دهه ۱۹۷۰ مابین نیروهای مبارز فلسطینی و ارتش رژیم صهیونیستی بودیم. این درگیریها موجب شد تا این رژیم اشغالگر به سمت یک حمله بزرگ به جنوب لبنان حرکت کند. در نهایت هم شاهد حمله نظامی گسترده ارتش «اسرائیل» به جنوب لبنان بودیم که خسارات فراوانی را به لبنان وارد کرد.
رژیم صهیونیستی در ماه ژوئن سال ۱۹۸۲ با انجام حمله بزرگی به جنوب لبنان بخشهای قابل توجهی از جنوب این کشور را اشغال کرد. تجاوز نظامی که بر اساس گزارشها و اطلاعات دریافتی، «موساد» نقش اصلی را در قطعی شدن و انجام این حمله گسترده نظامی ایفا کرده بود. ضمن اینکه ارتباطات پیدا و پنهان عوامل «موساد» با بخشهایی از بدنه «مارونی» لبنان نیز زمینه را برای انجام این حمله گسترده نظامی فراهم کرده بود.
در حقیقت باید به این موضوع بسیار مهم و حساس اشاره کنیم که رژیم صهیونیستی تصمیم گرفته بود تا با انجام این حمله بزرگ نظامی به جنوب لبنان، «سازمان آزادی بخش فلسطین» و همچنین نیروهای رزمنده سوریهای را از جنوب این کشور بیرون کند تا به این وسیله امنیت سرزمینهای فلسطین اشغالی و شهرکهای صهیونیستنشین را تامین کند.
اما این پایان ماجرا نبود و مقاومت مردمی در لبنان به همراه دیگر گروههای مبارز لبنانی ازجمله حزبالله لبنان با مقاومت و ایستادگی شایسته و مثالزدنی توانستند روحیه مبارزه و ایستادگی را حفظ کرده و زمینه اخراج نیروهای اشغالگر ارتش رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان فراهم کنند. موضوعی که به نخستین شکست و عقبنشینی ارتش «اسرائیل» تبدیل شد.
البته این پیروزی لبنان بر ماشین جنگی و متجاوز و اشغالگر صهیونیستی پیامدهای فراوان و قابل توجهی را به همراه خود داشت که از جمله آنها میتوان به «تقویت روحیه ملی» در کشور لبنان و «تثبیت مقاومت لبنان بهعنوان یک قدرت سیاسی» اشاره کرد. در حوزه «تقویت روحیه ملی» باید گفت که این پیروزی باعث افزایش غرور ملی و اعتماد به نفس مردم لبنان شد و نشان داد که حتی در برابر قدرتهای بزرگ نظامی نیز میتوان با مقاومت و اتحاد پیروز شد.
در حوزه «تثبیت مقاومت لبنان بهعنوان یک قدرت سیاسی» نیز باید بگوییم که حزبالله لبنان و دیگر گروههای مقاومت با این پیروزی موقعیت سیاسی و اجتماعی خود را در کشور لبنان و در میان مردم این کشور تثبیت کردند و توانستند نقش پررنگی در سیاست لبنان ایفا کنند.
نکته بسیار مهم دیگر اینکه، شکست رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان به الگویی برای مقاومت در سایر کشورهای منطقه شد و نشان داد که اشغالگری پایدار نیست و میتوان آن را با اراده ملتها به چالش کشید. ضمن اینکه مقاومت و ایستادگی مردم و ملتهای آزادهای همچون لبنان و فلسطین میتواند، موجب اخراج اشغالگران صهیونیست از سرزمینهای اشغال شده شود.
و در آخر، روز ۲۵ ماه میدر کشور لبنان بسیار فراتر از یک جشن ملی است. زیرا این پیروزی نمادی از اراده مقاومت و پیروزی ملت لبنان بر رژیم اشغالگر صهیونیستی است. ضمن اینکه، مقاومت مردمی در لبنان و همچنین حزبالله لبنان به خوبی نشان دادند که مردم و مقاومت با اتحاد و همبستگی خود میتوانند در برابر اشغالگران موفق و پیروز شده و استقلال و آزادی خود را رقم بزنند.
انتهای پیام/ ۱۳۴