روایت «شیر صحرا» از «مسیح کردستان»؛

صوت/ شهید بروجردی؛ محبوب در میان مردم، قاطع در برابر دشمن

شهید «حسن آبشناسان» ملقب به «شیر صحرا» که مدتی فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (علیه‌السلام) در غرب کشور را برعهده داشته، یکی از افرادی است که در کنار شهید «محمد بروجردی» قرار داشته و خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام را از نزدیک درک کرده بود؛ بنابراین بر اساس صوتی که از وی باقی مانده، به بیان این خصوصیات پرداخته است.
کد خبر: ۷۵۰۰۰۶
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۱:۲۹ - 28May 2025

گروه ساجد دفاع‌پرس: سردار شهید محمد بروجردی نه‌تنها یک متفکر نظامی شجاع؛ بلکه پدری مهربان و یاری فداکار برای مردم منطقه غرب کشور و فرمانده‌ای محبوب برای رزمندگان بود؛ به‌طوری‌که خار چشم ضدانقلاب بود و می‌گفت که با آن‌ها باید با قاطعیت رفتار شود؛ اما وقتی به مردم می‌رسید، با آن‌ها سخن می‌گفت و پیگیر مسائل آن‌ها بوده و معقتد بود که باید به مردم شخصیت داد و در تمام زمینه‌ها، به‌خصوص فرهنگی، اقتصادی و عمرانی به آن‌ها کمک کرد؛ از این رو او را «مسیح کردستان» لقب نهاده‌اند.

شهید «حسن آبشناسان» ملقب به «شیر صحرا» که مدتی فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (علیه‌السلام) در غرب کشور را برعهده داشته، یکی از افرادی است که در کنار شهید «محمد بروجردی» قرار داشته و خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام را از نزدیک درک کرده بود؛ بنابراین بر اساس صوتی که در ادامه می‌شنوید، ضمن بیان این خصوصیات و خاطرات خود از شهید بروجردی، تأکید می‌کند که زندگی ۹ ماهه با ایشان سرتاسر خاطره است.

«بسم الله الرحمن الرحیم

از من خواسته شده که در مورد برادر «بروجردی» صحبت بکنم؛ ابتدا با ایشان در قرارگاه غرب آشنا شدم. برادر سپاهی با موی سر و ریش قهوه‌ای، قیافه نورانی، خنده بر لب، خوش برخورد، زود آشنا، با کیفی در دست، در کمیسیونی با هم شرکت داشتیم. دو سه نظر بسیار خوب در آن کمیسیون ارائه نمود که نظرم به طرف او جلب شد. احساس احترام برای او قائل شدم. دگر بار زمانی بود که [برای]انجام ماموریتی... با وجود این‌که برخورد خوبی با او نمی‌شد، با وجود این، با بزرگواری از کنار مسائل می‌گذشت و احترام بیشتری برای وی قائل شدم. از آن به بعد، بیشتر در کنار هم بودیم و از نزدیک با وی تماس داشتم.

در بحرانی‌ترین زمان، در عملیات، خونسرد، متکی به قدرت لایزال الهی بود. هر حرکت و هر جنبشی را از خداوند می‌دانست و اکثر منقطع بود. در عملیات دائم با خود زمزمه می‌کرد و نام خدا را به زبان می‌آورد. در موقع و حین پیروزی‌ها، دائم شکرگزاری می‌کرد و لحظه‌ای خنده از سیمای مبارکش قطع نمی‌شد. ترسی از چیزی نداشت و افسرده نمی‌شد. دیدگاه او بسیار وسیع و دورنمای هدف‌ها بی‌انت‌ها [بود]. مسائل را مشکل نمی‌گرفت و یک‌باره می‌خواست که چند عمل را با هم انجام دهد که توصیه می‌نمودم دیگران کشش این کار را ندارند؛ اجازه بدهید گام به گام قدم برداریم.

بسیار صمیمی و مهربان بود؛ وقتی به مردم روستا‌ها می‌رسید، بچه‌ها را بغل می‌کرد و نوازش می‌کرد. دست به سر و گوش آن‌ها می‌کشید و با مردم خوش‌و‌بش می‌کرد. از وضع آن‌ها می‌پرسید. از برکات و مراحم اسلام و جمهوری اسلامی برای آن‌ها می‌گفت و سعی می‌کرد خاطر آن‌ها را آسوده نماید. مهربانی وی با مردم به قدری بود که هرکس شیفته اخلاق او می‌شد و دوست داشت در کنار وی باقی بماند.

نسخه فضای مجازی

دنیا و آن‌چه در آن بود، برای وی ارزشی نداشت. بسیار ساده می‌زیست و بی‌آلایش رفتار می‌کرد. پتویی بر زیر سر و پتویی در رو داشت و رو به قبله می‌خوابید. نیمه‌های شب بیدار می‌شد و نمی‌گذاشت کسی متوجه شود. رزمندگان را بسیار دوست داشت. وقتی به رزمندگان می‌رسید، همه می‌خواستند از سر و کول او بالا روند. خیلی با آن‌ها مهربانی می‌کرد. خیلی‌ها را دوست داشت. کسانی که شجاعت به خرج می‌دادند [را]مورد تشویق قرار می‌داد و کسانی که افسرده بودند را دلداری می‌داد، می‌نشست و با آن‌ها صحبت می‌کرد. وقتی صحبت‌هایش تمام می‌شد، از فرد دل‌افسرده در مدت بسیار کوتاه، فردی مصمم و دل‌شاد ساخته می‌شد.

او در مدت کوتاه با هوش سرشار که داشت توانسته بود به امور نظامی به‌خصوص «عملیات نامنظم» وارد شود و در این امور صاحب‌نظر گردد و پس از مدتی کوتاه، با کار عملی و مستمر، تحلیلی بر جنگ در کردستان داشته باشد. او می‌گفت که ضدانقلاب در نزد مردم منطقه آگاهی ندارد. وقتی منهدم بر آن بشود، مردم منطقه آزاد و آن‌ها تمام‌شده هستند. او می‌گفت با ضدانقلاب می‌باست با قاطعیت رفتار شود و هرچه سریع‌تر پایگاه‌هایش را در بین مردم از وی گرفت. او عقیده داشت که این جرثومه‌های فساد با تبلیغات زهرآگین خود، مردم را مسموم کرده‌اند. باید در بین مردم رفت، با آن‌ها با مهربانی رفتار نمود، انقلاب اسلامی را به آن‌ها عرضه داشت و به درد دل آن‌ها رسیدگی شود تا در سایه مراحم و برکات اسلام به انسانیت برسند. او عقیده داشت مردم مستضعف منطقه نیاز به محبت و همدردی بیشتری دارند و به آن‌ها می‌بایست شخصیت داد و کار خود را به خودشان واگذار کرد و در تمام زمینه‌ها به‌خصوص فرهنگی، اقتصادی و عمرانی به آن‌ها کمک شود و برای روحانیون منطقه ارزش ویژه‌ای قائل شد و از آن‌ها خواسته شود که ریشه کفر را با مجاهدت براندازند. او همرزمی شجاع، دوستی مهربان، پدری مهربان و یاری فداکار برای مردم منطقه بود. او رزمنده روز و عابد شب بود. او سردار بزرگی برای سپاه و برای اسلام و شهیدی مظلوم بود. یادش گرامی باد».

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها