نقش شهید «هاشمی» در پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره) در پادگان‌های ارتش

سید علی‌اکبر هاشمی به دلیل شایستگی‌های فراوانی که از خود بروز داده بود، به فرماندهی دانشکده افسری و پادگان لشکرک منصوب شد. در سال ۱۳۶۰ در عملیات حصر آبادان شرکت کرد و ترکش‌هایی از آن عملیات را به یادگار در بدن داشت.
کد خبر: ۷۵۰۸۷۴
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۸ - 31May 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، امیر سرتیپ دوم شهید «سید علی‌اکبر هاشمی» در ۲۸ مهر ۱۳۲۵ در تهران در خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه وجود نهاد و دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبیرستان مروی سپری کرد.

امیر سرتیپ دوم شهید سید علی اکبر هاشمی

وی از همان دوران نوجوانی علاقه خاصی به قرآن داشت و یکی از شاگردان حاج آقا سیف و عضو هیأت علم القرآن محمدی(ص) بود. پس از طی تحصیلات اولیه و اخذ مدرک دیپلم در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۴۵ از طریق شرکت در کنکور ورودی دانشکده افسری به استخدام ارتش در آمد و پس از طی دوره سه ساله دانشکده افسری در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۴۸ در رسته پیاده به درجه ستوان دومی نائل آمد. این افسر جوان ارتشی، پس از طی دوره مقدماتی رسته پیاده در مرکز آموزش پیاده شیراز به لشکر ۶۴ پیاده ارومیه اختصاص یافته و مشغول خدمت شد.

در دوران پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی در توزیع و نشر پیام‌های حضرت امام در منطقه شمیرانات، چیذر، اختیاریه و لویزان داشت و از شگرد‌های خاصی برای توزیع اعلامیه‌های امام خمینی(ره) استفاده می‌کرد و با گذاشتن اعلامیه‌ها در کیف دختر دبستانی خود به اتفاق دخترش آنها را توزیع می‌کرد؛ او با یاری و همکاری تیمسار گرمابدره‌ای در پادگان لویزان اعلامیه‌ها را تکثیر و قبل از ورود افسران و امرا به محل خدمتشان اعلامیه‌ها را به داخل اتاق‌ها انداخته و پخش می‌کرد.

این افسر شجاع و انقلابی در دوران حکومت نظامی با تمام توان با اهالی منطقه شمیرانات همکاری نزدیک برای سازماندهی تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی را به خصوص با رئیس حوزه علمیه چیذر، حاج‌آقا هاشمی اولیاء و حاج آقا موسوی اصفهانی، امام جماعت مسجد صاحب‌الامر اختیاریه داشت. سید علی‌اکبر پس از شروع درگیری‌های منافقین در کردستان به اتفاق سایر داوطلبان از ارتش با شهید علی صیاد شیرازی به کردستان رفته و با تلاش‌های فراوان و امکانات اندک به قلع و قمع آنان پرداخته و از ناحیه پا به شدت مجروح و به تهران انتقال داده شد.

وی در سال ۱۳۶۰ در عملیات حصر آبادان به طور فعال شرکت کرد و ترکش‌هایی از آن عملیات را به یادگار در بدن داشت. این افسر شجاع و انقلابی ارتش جمهوری اسلامی ایران به دلیل شایستگی‌های فراوانی که از خود بروز داده بود، به فرماندهی دانشکده افسری و پادگان لشکرک منصوب و به دلیل اعتماد و اطمینانی که نسبت به او داشتند مسئولیت حفاظت مجلس شورای اسلامی در زمان ریاست آقای هاشمی رفسنجانی به وی محول شد.

وی پس از مدتی به عنوان معاونت عملیات لشکر ۸۴ خرم آباد و سپس به فرماندهی تیپ لشکر ۶۴ ارومیه مستقر در پیرانشهر مشغول ایثار و جانفشانی بود که در زمان یادشده مجددا مجروح و پس از یک ماه استراحت و قبل از بهبودی کامل به منطقه مراجعت کرد. شهید هاشمی سربازی متعهد، منظم، با انضباط، شجاع، فعال، ولایتی، با روحیه بسیجی بسیار بالا بود كه دوره‌های مختلف چتربازی، سنگ نوردی و دوره‌هایی با شرایط سخت و ویژه را گذرانده بود و عشق و علاقه وصف‌ناپذیر و خاصی نسبت به حضرت امام خمینی(ره) و خانواده معظم شهدا و حساسیت فوق العاده ای نسبت به بیت‌المال داشت.

پیگیری وی در امر به معروف و نهی از منكر به هیچ وجه اهل تساهل نبود و هراسی به خود راه نمی‌داد و حتما تذكر و توصیه لازم را انجام می‌داد و اهتمام فوق العاده‌ای نسبت به رفع گرفتاری و مشكلات مردم خصوصا ارباب رجوع داشت و حتی در محل كار ساده و كوچک خود یكی از روزهای هفته را اختصاص به این امر داده و بدون حضور منشی در زمان مراجعه‌كنندگان كار آنها را تا رفع نیاز پیگیری می‌کرد و خواسته آنها را با زدن تلفن یا نوشتن نامه عملی می‌كرد. همچنین صندوق قرض الحسنه‌ای ایجاد كرد و برای ازدواج جوانان، فراهم کردن جهیزیه و جمع‌آوری كمک‌های مردمی از افراد خیر تلاش می كرد و برای رفع نیازهای منطقه عملیاتی از هیچ كوششی فروگذار نبود.

او از نظر اخلاق و ادب نمونه بارزی از فرماندهان صدر اسلام بود، شخصی مطیع و فرمانبردار و معتقد به ولایت مطلقه فقیه بود كه حماسه رزم آفرینی‌هایش هنوز هم باعث افتخار ملت شهید پرور ایران است. وی همچون سایر شهدا با نثار جان خود ریشه‌های انقلاب اسلامی را مستحكم كرد و به استقلال و آزادی امت شهید پرور قوت بخشید. این افسر شجاع ارتش جمهوری اسلامی ایران به منظور حفظ تمامیت ارضی كشور و دوام انقلاب و مبارزه با دشمنان اسلام راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و فرماندهی تیپ یك پیرانشهر كه صحنه تاخت و تاز دشمنان از خدا بی خبر بود را به عهده گرفت و با تلاش و جانفشانی و ایثار و فداكاری منطقه را از لوث وجود سفاكان پاك كرد كه تاریخ شاهد حماسه آفرینی‌های او بوده و آیندگان با ورق زدن برگ‌های آن احساس غرور و افتخار خواهند كرد و بر پایمردی‌های بزرگ مردانی چون او مباهات خواهند كرد.

افسر حزب الله بعد از چندین سال مبارزه در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۶۸ در منطقه عملیاتی پیرانشهر نزدیک اذان ظهر در اثر سانحه اتومبیل به لقاء‌الله پیوست و به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید. مراسم تشییع پیكر آن بزرگوار در ارومیه و تهران با شكوه هر چه تمام تر با حضور انبوه امت شهید پرور برگزار شد.

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار