دعوت به بازسازی گفتمان جمهوری اسلامی

بیانات سه‌سال اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی (ره) در واقع نوعی «بازخوانی هویتی» است؛ در دورانی که بسیاری از مفاهیم انقلابی دستخوش تفسیر‌های مختلفی شده‌اند، اصرار ایشان بر بازگشت به امام، دعوتی برای بازسازی بنیادین گفتمان جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.
کد خبر: ۷۵۱۱۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۱۲ - 03June 2025

گروه سیاسی دفاع‌پرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در سه سال گذشته تلاش کردند تا از مناسبت ارتحال امام خمینی (ره) فراتر از یک بزرگداشت یا مرور تاریخی بهره ببرند. آنچه در بیانات ایشان برجسته می‌شود، یک پروژه فکری سیاسی با هدف تثبیت و بازتولید «گفتمان امام» در بستر زمانه حاضر است؛ گفتمانی که از نظر ایشان نه تنها هویت‌بخش جمهوری اسلامی است، بلکه اگر کمرنگ یا تحریف شود، کل نظام مشروعیت و معنا‌ی خود را از دست خواهد داد. بنابراین نقطه عزیمت این تحلیل آن است که رهبر انقلاب با تأکید مکرر بر امام، در حال واکنش به دو روند مهم‌اند: یکی «تاریخی‌سازی» و دیگری «تحریف‌سازی» امام.

دعوتی برای بازسازی بنیادین گفتمان جمهوری اسلامی

روند نخست، امام را در چارچوب یک شخصیت مربوط به گذشته محصور می‌کند. این روند به‌ویژه در نسل جدیدی که امام را ندیده و تجربه نکرده، خطرناک‌تر است. روند دوم نیز امام را از یک رهبر انقلابی تمام‌عیار، به چهره‌ای مصالحه‌جو، انعطاف‌پذیر یا حتی منفعل تقلیل می‌دهد. مقابله با این دو روند، اساساً به یک راهبرد بازتعریف‌کننده و تقویت‌کننده گفتمان امام نیاز دارد و این دقیقاً همان چیزی است که رهبر انقلاب در سه سال اخیر پی‌گیر آن بوده‌اند.

از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) نه فقط معمار جمهوری اسلامی، بلکه معیار سنجش آن است؛ اگر این معیار حذف شود، انحراف از مسیر، نه‌تنها ممکن، بلکه حتمی است. نقل‌قول کلیدی ایشان که در سال ۱۴۰۲ فرمودند: «امام، روح جمهوری اسلامی است؛ امام، جان این نظام است...» دقیقاً بر این نگرانی استوار است. این گزاره سیاسی نیست؛ یک گزاره معرفت‌شناسانه است که سعی دارد بگوید درک هویت جمهوری اسلامی بدون درک امام ممکن نیست.

اما نکته مهم‌تر آن است که این امام «معیار» را نباید فقط در سطح خاطرات یا عواطف شناخت. رهبر معظم انقلاب اسلامی با دقت، مرز میان شناخت عاطفی و شناخت تحلیلی را مشخص کرده‌اند: «امام را باید شناخت با اندیشه‌ها، با جهت‌گیری‌ها، با آرمان‌ها، با راه و خط روشنش.» در واقع، پروژه ایشان برای «بازخوانی امام» بیشتر یک پروژه معرفتی ـ گفتمانی است نه صرفاً احساسی یا تبلیغاتی.

ایستادن در خط امام

یکی از محورهای اصلی در این گفتمان‌سازی مجدد، موضوع فلسطین است؛ امری که امام از ابتدای انقلاب بر آن پای می‌فشرد و امروز نیز همچنان به‌عنوان شاخص «خط امام» معرفی می‌شود؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت تأکید می‌کنند که موضع‌گیری درباره فلسطین، سنگ محک پایبندی به امام است: «امروز حمایت از فلسطین یعنی ایستادن در خط امام.» این جمله، در شرایطی که برخی کشورها به‌سمت عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی رفته‌اند، نه‌فقط یک موضع‌گیری اصولی، بلکه واکنشی مستقیم به تحولات منطقه‌ای و خطر استحاله مفاهیم بنیادین انقلاب اسلامی است.

از این زاویه، بازخوانی مواضع امام درباره زوال اسرائیل نیز معنای عمیق‌تری پیدا می‌کند. رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه پیش‌بینی امام درباره نابودی این رژیم «بیش از گذشته به واقعیت نزدیک شده»، در واقع نوعی مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های مقاومت‌محور منطقه‌ای جمهوری اسلامی نیز انجام می‌دهند. بدین ترتیب، «امام» نه فقط یک الگوی اخلاقی یا تئوریک، بلکه نقطه عزیمت برای سیاست عملی جمهوری اسلامی در جهان امروز معرفی می‌شود.

در حوزه داخلی نیز یکی از مهم‌ترین گزاره‌های بیانات رهبری، درباره ورود دین به عرصه اجتماعی و حکمرانی است. تعبیر ایشان که فرمودند: «امام خمینی(ره) توانست دین را وارد زندگی مردم کند...»، حامل این معناست که مشروعیت جمهوری اسلامی، نه صرفاً از صندوق رأی یا ساختارهای حقوقی، بلکه از پیوند ماهوی با «حیات دینی» جامعه برمی‌خیزد. این پیوند همان چیزی است که انقلاب اسلامی را از دیگر انقلاب‌ها متمایز می‌کند. بنابراین حفظ خط امام، حفظ نسبت عمیق میان دین، مردم و سیاست است؛ نه صرفاً حفظ شعارها.

در نهایت، رهبر انقلاب تلاش می‌کنند با ترکیب تحلیل نظری و تأکید بر مصادیق، نشان دهند که امام یک «منظومه فکری» است. این منظومه، شامل حکمرانی دینی، مقاومت در برابر استکبار، حمایت از مستضعفان، عدالت‌خواهی و حفظ استقلال فرهنگی و سیاسی کشور است. اگر امروز نیز مسیر آینده جمهوری اسلامی بر پایه این منظومه ترسیم نشود، خطر انحراف، تحریف یا حتی استحاله در نظام بین‌الملل غرب‌محور بیش از پیش خواهد بود.

نتیجه آن که بیانات سه‌ساله رهبر معظم انقلاب اسلامی، در واقع نوعی «بازخوانی هویتی» است زیرا در دورانی که بسیاری از مفاهیم انقلابی دستخوش تفسیرهای مختلفی شده‌اند، اصرار ایشان بر بازگشت به امام، دعوتی برای بازسازی بنیادین گفتمان جمهوری اسلامی است؛ گفتمانی که اگر به درستی بازشناسی، بازسازی و بازتولید شود، می‌تواند هم به مثابه قطب‌نمای داخلی عمل کند و هم در عرصه بین‌الملل، حامل پیامی مستقل، مقاوم و عدالت‌محور باشد.

بنابراین اگر «امام زنده است تا زمانی که راه او زنده باشد»، وظیفه اصلی نخبگان، حاکمان، و مردم، نه فقط تکرار نام امام، بلکه احیای عملی راه او در همه حوزه‌هاست؛ از عدالت اقتصادی و استقلال سیاسی گرفته تا حمایت از مظلوم و مقاومت در برابر زورگو؛ پس این همان پیامی است که رهبر انقلاب در سه سال اخیر با صدایی ثابت و استدلالی قوی تکرار کرده‌اند.

انتهای پیام/381

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار