به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، نسیم ابتدای بهار مدیترانه، در منطقه رویایی کناره معروف است. میوزد و از چوب خشک، شکوفه و سبزه میسازد و شهرهای کناره مدیترانه، بیروت، بارسلون، آنتالیا، آتن، ونیز و «لاذقیه» در ابتدای بهار، آنچنان غرق در طراوت و شادابی تغییر فصل میشوند که لقب «بهشت زمین» را بامسما میسازند. در دهه اخیر میزان مسافرتهای نوروزی از منطقهای که بنا به یک سنت غربی خاورمیانه نامیده میشود به این مناطق به شدت افزایش پیدا کرده است.امسال اما مدیترانه خونبارترین سال تاریخ جدیدش را طی کرد. 3هزار و 770 نفر پناهجو در آبهای این دریا غرق شدند.به امید دنیای بهتر راهی اروپا شدند و حالا 3 هزار و 770 خانواده به سنت شرقی، سنت برخی از پناهجویان عبور کرده از این منطقه، اولین عید بدون عزیزشان را داغدار میگذرانند و جشن نمیگیرند.فرصتی برای جشن نیست و اگر هم بود حس و حوصلهای نمانده بود.بیشتر این پناهجویان در کشوری به نام سوریه زندگی میکردند.این پنجمین سالی است که کشور سوریه درگیر جنگ است.
ارتش سوریه در کنار مستشاران ایران و رزمندگان حزبالله و فاطمیون، 5 سال است که در حال نبرد با گروههای مسلحی هستند که ترجیع بند تهدیدشان نابود کردن حرم مقدسه حضرت زینب(س) است. داستان فجایع انسانی تسلط آنها بر مناطقی از سوریه و عراق در کتابهای افسانههای هم یافت نمیشود و بمبگذاریها و حملات انتحاری آنها هر یکی دو ماه، کل جهان را بهم میریزد.
بزرگترین سنت نوروزی در کشور افغانستان، زیارت زیارتگاههای منسوب به حضرت علی (ع) است. در 2 شهر «کابل» و «مزار شریف» زیارتگاههای با شکوهی منسوب به حضرت علی (ع) وجود دارند که در نخستین روز سال جدید، مراسم عظیمی در این زیارتگاهها برگزار میشود و صدها هزار افغانستانی در آنجا گردهم میآیند.
در این مراسم، علمی که منسوب به حضرت علی (ع) که بر آن اسماء متبرک نوشته شده است به اهتزار در میآید و سپس این علم برای روزهای متوالی در آن مکان افراشته میماند.مردم افغانستان پس از این مراسم علم متبرک را زیارت میکنند.
اما برخی از مهاجرین افغانستانی که سالهای سال است به ایران آمدهاند و در تهران ساکنند رسم دیگری دارند. این روزها اگر به حرم امام خمینی(ره) در جوار بهشت زهرای تهران بروید، کودکان چشمبادامی افغانستانی را میبینند که فریادهای بازی کودکانهشان، فضای حرم را برداشته است.
**
ابتدای نوروز امسال، خبر بهتآوری در شبکههای مجازی پیچید. 8 مدافع حرم افغانستانی که بعد از مدتها تحقیق و بررسیهای ممکن، شناسایی نشده بودند به صورت شهید گمنام در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شدند.
قطعه 44 بهشت زهرای تهران، متعلق به شهدای گمنام 8 سال دفاع مقدس ایرانیهاست. شهدایی که به هر دلیلی اطلاعی از نام و رسم آنها به دست نیامده بود و به دور از خانوادههایشان به خاک سپرده شده بودند.
روی سنگ قبر گذاشته شده روی مزار، اطلاعات شخصی فرد فوت شده نوشته میشود. اما طبق رسمی دیرین، چون شهدای گمنام ایرانی شناخته نشده به خاک سپرده شدند، روی مزار آنها به جای نام پدر این عبارت حک میشود:« فرزندِ روحالله» و عبارتی بامسماتر از این برای توصیف 8 شهید گمنام «فاطمیون»، شهدای افغانستانی دفاع از آرمانهای انسانی در جریان جنگ سوریه، پیدا میشود؟
حالا آنها هم در گمنامی فرزندان خمینی شریک شدهاند.«شهید گمنام»، «فرزندِ روحالله»، «متولد افغانستان»، چیزی بیشتر از این سه واژه وجه نمادین حضور مهاجرین افغانستانی در ایران را میتواند فریاد بزند؟ به فرمان «اسلام مرز» نداردِ» روحالله راهی آرمانشهرشان شدند و سالها در گمنامی و غربت زیستند و دیده نشدند و با بیعدالتی مواجه شدند و هر وقت بحث دفاع از آرمان به میان آمد، اولینهایی بودند که به میدان آمدند.
اگر انقلاب سال 57 نبود و اگر سوریهای نبود و آرمانی به خطر نمیافتاد، این روزها آن ها در مزارشریف یا کابل با قصد ارادت به امیرالمومنین(ع) به زیارت سخی رفته بودند، زیاد هم فرقی نکرده است، حالا بعد از وفاداری به دخترش در کنار فرزندش در بهشت همسرش آرام گرفتهاند.
20سالبعد 30 سال کتابهای تاریخ جدید نوشته میشود، حدسش ساده است، بدون بردن نامی از افغانستانیها. تاریخ ابتر خواهد ماند اما این هم سرنوشت تاریخی افغانستانیهاست. از تاریخ گریزی نیست؟