به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، قدرتهای بزرگ و بازیگران محافظهکار منطقهای، انقلاب اسلامی ایران را بهعنوان تهدید راهبردی برای منافع و امنیت ملی خود تلقی کردهاند؛ بنابراین میتوان جنگ تحمیلی را واکنش ساختاری قدرتهای بزرگ علیه جمهوری اسلامی ایران دانست.
قدرتهای بزرگ که مدعی تبیین فرایندهای سیاسی و ساختاری در نظام بینالملل هستند، تلاش میکنند با کنترل بازیگران، کنترل «حوادث» و «کنترل منابع» مناسبات مبتنی بر منافع خود را حفظ کنند. چنین اقداماتی منجر به شکلگیری فرایند مداخلهگرایی میشود.
پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که دفاع مقدس در چه شرایطی شکل گرفت و راهبرد دفاعی ایران در مقابله با چنین تهدیداتی چگونه بوده است؟
فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: جنگ تحمیلی واکنشی به ماهیت و کارکرد انقلاب اسلامی بوده و ایران برای مقابله با چنین منازعهای از الگوی بسیج اجتماعی و بارورسازی قابلیتهای نهفته استفاده کرده است.
۱ - عوامل ساختاری جنگ تحمیلی
نقش یابی سیاسی و بینالمللی قدرتهای بزرگ در حمایت از عراق در حمله نظامی به ایران را میتوان در زمره عوامل اصلی و بنیادین مؤلفههای ساختاری در شکلگیری جنگ تحمیلی دانست.
بازیگران اصلی در سیاست بینالملل برای ایجاد قواعد، مدیریت بحران، محدودسازی قدرت ایران و ارتقای قابلیت عراق در روند دفاع مقدس، هماهنگی لازم را داشتهاند. این امر بهمنزله مدیریت بحران توسط بازیگران فراملی در مقابله باقدرت راهبردی ایران محسوب میشود.
۲- واکنش عمومی دولت و جامعه ایران در مقابله با جنگ تحمیلی
محور اصلی کنش راهبردی ایران در زمان جنگ تحمیلی را میتوان مقابله با تهاجم نظامی عراق دانست.
۱-۲ ائتلافسازی منطقه ایران در برابر جنگ تحمیلی
در این فرایند، کشورهای لیبی و سوریه را میتوان اصلیترین مخالفان عراق در جنگ علیه ایران دانست. تبیین حمله عراق به ایران، بخشی از راهبرد «جنگهای نیابتی» جهان غرب علیه کشورهای انقلابی، زمینهساز ائتلافسازی منطقه ایران بود
۲-۲ چالش کم شدت ایران در برابر الگوی رفتاری قدرتهای بزرگ
در سالهای دهه ۱۹۸۰ که جنگ تحمیلی اعمال میشد، قدرتهای بزرگ با تنگناهای امنیتی نوظهور روبهرو شده بودند. ایران بر این تنگناها واقف بود به همین دلیل تلاش کرد تا زمینههای لازم باری مقابله با منافع منطقهای ابرقدرتها را فراهم آورد.
۳-اثربخشی گفتمان انقلاب اسلامی در فرآیند دفاع مقدس
۱-۳ نقش مؤلفههای هنجاری و دین پایه در گفتمان مقاومت
مقاومت درروند دفاع مقدس از یکسو دارای نشانههای مذهبی بوده و از سوی دیگر با آموزههای تشکیلدهنده فرهنگ سیاسی ایران پیوند گسترده و ناگسستنی داشته است. بهکارگیری واژههایی نظیر فتح کریلا و حماسه عاشورا انگیزه جوانان و شهروندان ایرانی برای بهرهگیری از قالبهای دینی و انتقال آن به حوزه کنش سیاسی و نظامی را تسهیل کرد.
۲-۳ مردمگرایی در کنش سیاسی جامعه ایران
یکی از ویژگیهای اصلی انقلاب اسلامی که تأثیر خود را در روند دفاع مقدس بهجا گذاشت، سازوکارهای فرهنگی و اجتماعی مردم گرایانه بود.
فرآیند مقاومت در جنگ تحمیلی نشان داد که میتوان از طریق کنش انسانی فرهنگ محور، بر قواعد جهان مادی و حتى قواعد تنظیمی تأثیر بهجا گذاشت.
٣-٣ تکلیف گرایی جامعۀ ایران در روند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
تکلیف گرایی بخشی از شاخصهای فرهنگ سیاسی و دینی جامعه ایران بوده که در روند دفاع مقدس تأثیر به سزایی داشت. زمانی که انقلاب ایران پیروز شد، هنجارهای نهفته در فرهنگ سیاسی ایرانی از تنوع و نقشآفرینی بیشتری برخوردار گردید. بهعبارتدیگر مؤلفههای اجتماعی الهام گرفته از فرهنگ سیاسی شیعه در دوران بعد از انقلاب، جایگاه سرنوشت سازی پیدا نمود.
۴- گفتمان دفاع مقدس
۱-۴ قدرت سازی در گفتمان دفاع مقدس
هدف اصلی ایران از قدرت سازی را باید نیل به موازنه دانست. در دفاع مقدس، ایران توانست در برابر فشارهای بینالمللی و همچنین حمایتهای بیدریغ کشورهای قدرتمند جهان از عراق، به موازنه راهبردی نایل گردد.
عراقیها برای تداوم جنگ علیه ایران از ابزارهای متنوع نظامی و راهبردی بهره گرفته و حمایت قدرتهای بزرگ را نیز به دست آورده بودند. مزیت نسبی ایران در این دوران بهرهگیری از شاخصههای ایدئولوژیک، ایستارهای ملی و نشانههای فرهنگی بود. این مؤلفهها را میتوان عامل اصلی تداوم مقاومت ایران در برابر عراق و قدرتهای بزرگ دانست...
۲-۴ توسعه و گفتمان دفاع مقدس
توسعه در گفتمان انقلاب اسلامی مبنی بر اندیشه ما میتوانیم بوده است. چنین اندیشهای در زمان شکلگیری انقلاب اسلامی ظهور یافت و در دوران دفاع مقدس نیز بازتولید گردید.
در شرایطی که برخی از کارگزاران سیاسی ایران به این موضوع اشاره داشتند که برای پایان دادن به جنگ، باید از سازوکارهای سیاسی بهره برد، نیروهای انقلاب بر ضرورت مقابله و رویکرد عاشورایی تأکید داشتند.
محور اصلی رویکرد عاشورایی را باید گزارهای دانست که بعداً به گفتمان خودکفایی و توسعهگرایی تبدیل شد.
۳-۴ بسیج نیروهای اجتماعی و گسترش شبکه مقاومت
سازماندهی نیروهای بسیجی از بین گروههایی انجام گرفت که دارای اعتقادات دینی بوده و از سوی دیگر، باورهای عمیقی نسبت به حمایت از انقلاب و مقابله با تهدیدات خارجی، بهویژه جنگ تحمیلی داشتهاند.
شعار نیروهای بسیجی در زمان جنگ ایران و عراق را میتوان تداوم جنگ تا پیروزی دانست. آنان واژههای ایدئولوژیک از جمله اسطورهسازی بازتولید شده در ارتباط با قیام امام حسین (ع) و حادثه کربلا را مورداستفاده قرار میدادند.
۵-مقاومت نامتقارن درروند دفاع مقدس
شکلگیری الگوی مقاومت نامتقارن را میتوان انعکاس رفتار راهبردی ایران دانست
۱-۵ الگوی کربلا
الگوی کربلا را میتوان یکی از شاخصهای اصلی و بنیادین گفتمان دفاع مقدس دانست. وفاداری ایدئولوژیک نیروهای داوطلب در روند دفاع مقدس، منجر به شکلگیری فرآیندی گردید که بر اساس قالبهای مفهومی و گفتمانی «حماسه کربلا» و «اسطوره» عاشورا بازتولید میشد واژه دفاع مقدس ازاینجهت مورداستفاده قرار میگرفت.
۲-۵ پیوند مفاهیم سرزمینی و ایدئولوژیک در مقاومت نامتقارن
مفاهیم ملیگرایانه معطوف به حفظ تمامیت سرزمینی با نشانههای ایدئولوژیک پیوند خورد و زمینه حراست از انقلاب و ساختار سیاسی ایران را به وجود آورد.
هرگاه زمینه برای بسیج و اعزام گروههای اجتماعی به مناطق جنگی فراهم میشد، شعار محوری آنان «برای فتح کربلا، پیش بهسوی جبههها» بوده است.
راهبرد دفاعی ایران در دوران جنگ تحمیلی را میتوان بهرهگیری از سازوکارهایی دانست که در ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران وجود داشته است.
انقلاب اسلامی ایران معادله قدرت سیاسی و اجتماعی را در خاورمیانه تغییر داد. زمانی که الگوی اعتقادی کربلا در روند دفاع مقدس بهعنوان عامل انگیزشی و ایدئولوژیک مطرح شد، زمینه برای افزایش مشارکت گروههای اجتماعی در روند جنگ تحمیلی به وجود آمد.
ایران بر اساس سازوکارهای گفتمانی مقاومت توانست در برابر تهاجم نظامی عراق و فشارهای بینالمللی مقاومت کند. الگوی کربلا توانست نشانههایی از «قواعد تکوینی مقاومت محور» را به وجود آورد.
در دوران دفاع مقدس تمامی گروههای سیاسی، فکری و تحلیلی بر این اعتقاد بودند که کنش نیروهای نظامی و شبهنظامی ایران ماهیت تدافعی داشته است. آنان بر این اعتقادند که این نیروها توانستند «دفاع مردمی» را جایگزین دفاع کلاسیک قاعدهمند کرده و از این طریق حمایت خود را در ارتباط با ضرورتهای جنگ عادلانه در روند دفاع مقدس بیان داشتند.
عدالت سیاسی در دورانهای مختلف جنگ دارای نشانههای متفاوتی بود در مرحله اول جنگ که حوزه جغرافیایی و سرزمینی ایران در اشغال نیروهای نظامی عراق قرار داشت، عدالت به مفهوم کنش سازمانیافته برای اخراج نیروهای اشغالگر محسوب میشد. مرحله دوم جنگ نیز بر اساس اندیشۀ عدالت محور در راستای «تعقیب متجاوز» نامگذاری شده بود.
ایران بر این اعتقاد بود که نظام بینالملل ماهیت ناعادلانه دارد و سیاست بینالملل نیز ناعادلانه است؛ بنابراین باید از طریق گفتمان مقاومت و بازتولید آن در روند قدرت و نفوذ منطقهای با نظام ناعادلانه بینالمللی مقابله نمود. بر این اساس میتوان اظهار داشت که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس راهبرد دفاعی مردم پایه مبتنی بر آموزههای انقلاب اسلامی بود.
منبع: نگین ایران (فصلنامه تخصصی مطالعات جنگ ایران و عراق)، شماره ۶۶، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
انتهای پیام/ 119