گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: اوایل سال ۱۳۶۰ مسئولان جهاد سازندگی به این نتیجه رسیدند که استاد پشتیبانی و مهندسی رزمی جنگ استانها را در سازماندهی واحدی وارد عمل کنند. این ستاد ابتدا در خوزستان به وسیله مهندس «محمد طرحچی طوسی» و سپس در غرب کشور فعال شد. با تشکیل این ستادها در غرب و جنوب به مرور انسجام بیشتری در سازماندهی جهاد در جنگ به وجود آمد و همزمان ستادهای پشتیبانی جنگ جهاد نیز در دفتر مرکزی جهاد، استانها و شهرستانها شکل گرفت، وظیفه عمده این ستادها حمایت و پشتیبانی مالی تدارکاتی و تأمین نیروی انسانی مورد نیاز جهاد در جبهه بود گسترش دامنه جنگ و نیاز سازمانهای رزمی برای شرکت در عملیات مختلف موجب شد تا جهاد با نام «ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جنوب در اهواز مستقر شود.
شهید «محمد طرحچی طوسی»
این ستاد کلیه فعالیتهای جهاد در جنوب را پوشش میداد که حوزه جغرافیایی آن از دهانه فاو تا دهلران را شامل میشد و از مهران تا نوسود به عهده ستاد مهندسی جهاد غرب قرار گرفت. این سازماندهی در شرایطی اجرایی شد که ایران خود را برای عملیات آفندی محدود آماده میکرد. به همین دلیل همزمان با ورود ایران به عملیات آفندی، فقدان این تشکیلات هماهنگکننده در تمام ستادهای جهاد سازندگی سراسر کشور احساس میشد لذا در این راستا طرحی از طرف مسئولان جهاد استانها برای تشکیل ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی در تهران پیشنهاد شد تا پشتیبانی و تدارکات کلیه جبههها را در برنامه خود قرار دهد. این طرح در جلسهای با حضور حجتالاسلام والمسلمین «علیاکبر ناطقنوری» نماینده امام خمینی در جهاد سازندگی در جلسه شورای مرکزی جهاد سازندگی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به تصویب رسید.
شهید «عبدالحسین ناجیان اصل»
بر اساس این هماهنگی، پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد هر استان زیر نظر یک فرمانده عملیات مهندسی به عنوان فرمانده واحدهای مستقر در مناطق عملیاتی و یک مسئول ستاد به عنوان هماهنگی امور ستادی و ارتباط با استان جهت تأمین و پشتیبانی نیازهای جبهه انتخاب شدند. هر واحد عملیات مهندسی دارای گروههای راهسازی عملیات خاکی سنگر و خاکریز استحکامات و عملیات آبی بودند. ستاد هر استان با واحدهای ماشین آلات تدارکات امداد و درمان جذب و اعزام نیرو و تبلیغات تشکیل شده بود. محل اسکان این ستادها در اهواز با شهرهای دور از مناطق عملیاتی انتخاب شد، اما محل استقرار بنههای مهندسی رزمی با توجه به هر عملیات در نزدیکترین محل دسترسی به آن عملیات انتخاب شد و جای ثابتی نداشتند. واحد عملیات مهندسی ستاد جنوب جهاد در ستاد مرکزی مستقر شد که با فرماندهان جنگ هماهنگ میشد. با تصویب کلیات این طرح، ساختار اولیه جهاد در جنگ شکل بهتری به خود گرفت.
شهید «سید تقی رضوی»
شهید طرحچی به کمک شهیدان «عبدالحسین ناجیان اصل» و «سید تقی رضوی» تعدادی از جهادگران را از جهاد استانها وارد ستاد خود کرد که یکی از آنها «مهدی ورشابی» از جهاد خراسان بود. او به عنوان مسئول عملیات مهندسی ستاد انتخاب شد. در انتخاب محل ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جنوب و در نحوه شکلگیری و سازماندهی تشکیلات جدید آقایان مهندس طرحچی، ناجیان، رضوی و ورشابی نقش ارزندهای داشتند. فرماندهان جهاد دنبال محل مناسبی بودند که نیاز آنها را برآورده کند. سرانجام در تیر ۱۳۶۰، تعمیرگاه مرکزی شرکت ایران ناسیونال را در کیلومتر سه جاده خرمشهر انتخاب کردند.
مرحوم «مهدی ورشابی»
محوطه وسیع و سالن تعمیرگاه آن که مساحتی بالغ بر دو هزار مترمربع بود که میتوانست پاسخگوی بسیاری از کارهای تدارکات و تعمیراتی آنها باشد. طرحچی حوزه عمل وسیعی را برای عملیات مهندسی پیشبینی کرده بود که با وجود اتاقهای این ساختمان، میتوانست محل مناسبی برای واحدهای ستادی به حساب آید. اولین تابلویی که بر سر در این مکان نصب کردند به این نام بود؛ «ستاد پشتیبانی و مهندسی رزمی جنگ جنوب جهاد سازندگی» با اضافه کردن کلمه «رزمی پس از مهندسی»، روند فعالیت آینده جهاد در جنگ با گرایش به مهندسی رزمی تعریف شد که این تصمیمگیری نقطه عطف این نهاد در جنگ به حساب میآید. با انتخاب محل اسکان این ستاد بسیاری از کارهای ماشینآلات و اسکان موقت نیروهای اعزامی به اهواز از همین محل انجام میشد. کم کم واحدهای ستادی شکل گرفتند و سازماندهی شدند.
یک نمونه از تعمیرگاههای مرکزی شرکت ایران ناسیونال
اگرچه این اقدامات از ابتدای سال ۱۳۶۰ در دستور کار مسئولان جهاد قرار گرفت، اما اجرایی شدن آن تا مهرماه طول کشید و به مرور زمان واحدهای مختلف به ترتیب اولویت راهاندازی شدند. واحد طرح و برنامه به صورت مستقل از واحد عملیات، به دنبال طرحهای جدید بود. واحد تبلیغات با مدیریت «هدایتالله نواب» بخش وسیعی از جبههها را پوشش داد و با نصب تابلوهای متعدد با آرم جهاد در مسیر رزمندگان به جادهها و خاکریزها جانی دیگر داده بود واحد اعزام نیرو برای داوطلبان دورههای آموزشی میگذاشت و آنها را در رشتههای مختلفی که گرایش داشتند، آموزش میداد. تقسیم نیروها بر حسب نیازی که از طرف ستاد جهاد استانها اعلام میشد، صورت میگرفت. این واحدها به نسبت توان جهاد هر استان در ستاد آنها نیز راهاندازی شد و بسیاری از نیازهای پشتیبانی ستاد جهاد استانها مستقیم از همان استان تأمین میشد.
«هدایتالله نواب»
شورای مرکزی جهاد سازندگی طی نامهای به کلیه جهادهای استانی، شرح وظایف آنها را در ارتباط با جنگ ابلاغ کرد. در همین راستا ارتباط جهاد شهرستانها با روستاها به حدی قوی شده بود که کمکهای مردمی روستاها بسیاری از نیازهای پشتیبانی جهاد در جنگ را تأمین میکرد و پاسخگوی بخش اعظمی از نیازهای رزمندگان شده بود. این سازماندهی جدید گسترده موجب شد فرماندهان عملیاتی جهاد تمرکز بیشتری روی عملیات داشته باشند و برای هر عملیات جداگانه برنامهریزی کنند. انجام چند عملیات محدود فرصتی بود تا توانمندیهای مهندسی جهاد برای فرماندهان جنگ ملموستر شود. در واقع، مهندس طرحچی قصد داشت با شرکت در عملیات محدود تیرماه، در جبهه دارخوین توان مهندسی رزمی جهاد را مورد ارزیابی قرار دهد. این برنامهها علاوه بر هماهنگیهای فرماندهان جهاد استانی در محورهایی بود که خودشان با فرماندهان سپاه و ارتش وارد عمل میشدند. جهاد در بیشتر عملیاتهای محدود مستقیم شرکت کرده بود. پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا بسیاری از موانع برای ورود به عملیات آفندی کنار زده شد و طرحهایی که پیشتر در جبهه ارائه شده بود در دستور کار فرماندهان قرار گرفت.
شهید «حسن باقری»
از تیرماه ۱۳۶۰، تحرک نیروها در جبههها افزایش چشمگیری داشت و انتظار میرفت ایران وارد یک سری عملیات شود. با درخشش جهاد اصفهان و خراسان در عملیات امام علی (ع) در جبهه اللهاکبر، طرحچی مصمم بود جهاد را با هماهنگی فرماندهان وارد عملیات کند تا نقش جهاد شفاف شود. از آنجا که جهاد در جبهه دارخوین استقرار نداشت طرحچی تصمیم گرفت خودش فرماندهی نیروهای جهاد در این عملیات را به عهده بگیرد. او با هماهنگی «حسن باقری» یکی از فرماندهان سپاه در جبهه جنوب، مهیای شرکت در این عملیات شد.
با فعال شدن ستاد پشتیبانی جنگ جهاد به فرماندهی طرحچی، برحسب اولویتهای تعیینشده از سوی فرماندهان جنگ، ضرورتهای دفاعی جنگ با اولویت مهندسی مورد بررسی قرار گرفت. سیستم فرماندهی در جهاد استانی در شش ماه اول سال ۱۳۶۰ شرایط بهتری پیدا کرد و کمکم ثبات در فرماندهی واحد با محوریت ستاد پشتیبانی جنگ جهاد در جنوب تقویت شد. ساختار سازمانی جهاد در جنگ به این صورت بود که به عنوان مثال جهاد استان فارس به نام «ستاد جهاد فارس» شناخته میشد و هر ستاد دارای واحدهای ستادی و عملیاتی بودند. این واحدها به مرور شکل گرفتند، اما تمام ستاد استانها به شکل یکسانی اداره نمیشدند؛ بنابراین میتوان گفت که ساختار سازمانی جهاد در جنگ به مرور متناسب با اضافه شدن مسئولیتهای آنها شکل بهتری به خود گرفت. این روش انسجام فرماندهی واحد در جهاد فارس، بیشتر مورد توجه قرار گرفت و آقای جزایری در منطقه آبادان برای مجموعه جهاد اعتبار خوبی کسب کرد و سایر استانها نیز به همین روش عمل کردند.
شهید «سید هاشم ساجدی»
دومین جهاد استانی که به فکر تقویت و ثبات در فرماندهی افتاد، استان خراسان بود. «حسن هاشمی» به عنوان عضو شورای مرکزی مسئولیت جهاد در جنگ را به عهده داشت، اما نمیتوانست به طور ثابت در منطقه بماند. بعضی از مسئولان جهاد هم حداکثر سه ماه در منطقه حضور مییافتند. در پایان سال ۱۳۵۹ «محمد دیانت» در مشهد ستاد پشتیبانی جنگ جهاد استان را راهاندازی کرد. حضور او در منطقه باعث شد سازماندهی پشتیبانی و تدارکات جنگ را متناسب با نیاز جهادگران منطقه در مرکز استان برنامهریزی کنند. هاشمی از میان مسئولان جهاد خراسان «سید هاشم ساجدی» را برای مسئولیت فرماندهی ثابت جهاد در جنگ انتخاب کرد و اعضای شورای مرکزی استان نیز او را تأیید میکردند. ساجدی فعالیت در جهاد را از گنبد شروع کرد و با آغاز جنگ عازم جبهه شد و در جهاد استان خراسان مشغول به کار شد. ساجدی، فروردین ۱۳۶۰ با حکم حسن هاشمی مسئولیت مهندسی جهاد خراسان را پذیرفت و دوباره عازم خوزستان شد.
وی به منظور هماهنگی داخلی امور ستادی جهاد خراسان «محمدعلی نبیزاده» را به عنوان مسئول ستاد جهاد خراسان در منطقه انتخاب کرد تا واحدهای مختلف ستادی را راهاندازی کند. به این ترتیب جهاد خراسان با این سازماندهی شکل گرفت و با تقسیم کارها بین ستاد و فرماندهی عملیات، آقای ساجدی تماموقت بر روی عملیاتها متمرکز و مسئول ستاد موظف به پشتیبانی از واحدهای عملیاتی شد. ساجدی به سرعت این روش از فرماندهی را بین سایر فرماندهان جهاد تثبیت کرد و جهاد خراسان را با آمادگی بالایی مهیای شرکت در عملیات ساخت.
نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کرد موضوع همراهی مردم با جهاد است. همراهی مردم در جنگ از طریق جهاد به حدی رسید که اقشار مختلف با تخصصهای گوناگون به پایگاههای جذب نیروی جهاد مراجعه میکردند. این استقبال مردم باعث شد مسئولان جهاد سازماندهی جدیدی را برای جذب و طراحی کنند. بر اساس این طرح با تشکیل واحدهای مختلف فنی و تدارکاتی در ستاد، کلیه نیروهای متخصص جهادهای استانی جذب کارهای مورد علاقه خود شدند و این مسئله به جذب تعداد زیادی از نیروهای کارآمد در جبههها منجر شد. این حرکت توجه مسئولان را نیز به خود جلب کرد و برای جهاد امکاناتی را فراهم کردند تا مردم به راحتی عازم جبههها شوند. آیتالله خامنهای رئیس جمهور وقت در این مورد فرمودهاند: «در جنگ تا آن موقعی که به مردم اتکا نداشتیم و فقط به همان نیروهای دارای چهارچوب و نام مشخصی مثل چند تا لشکر و تیپ و کادرهای نظامی متکی بودیم، جنگ به صورت اولیه ادامه داشت، اما به مجرد اینکه پای مردم به جبههها باز شد و دشتها و بیابانها و کوهها و لشکرها از نیروهای جنگی که از آنها مطالبه مسئولیت و کار میکرد، پر شد، ناگهان وضعیت زیر و رو شد؛ بدیهی است مردم مملکت اسلامی را از آن خود میدانند و تجاوز بیگانه به خاک این مملکت را تحمل نمیکنند در حقیقت میتوان ورود جهاد سازندگی در میدان نبرد با دشمن را ورود مردم در میدان نبرد تلقی کرد، زیرا با مشاهده رفتار جهادی در جهادگران، سیل مراجعات نیروی انسانی و تدارکات به سوی جهاد سرازیر شد که به یاری رزمندگان شتافتند».
ایشان همچنین در دیدار با جهادگران بیان داشتند: «اگر سپاه پاسداران و نیروی دافعه انقلاب اسلامی، دشمنان دین و مملکت را از تعرض به حریم انقلاب دور میکند، جهاد سازندگی دوستان را برای حفظ حریم انقلاب آماده میکند. بنده اعتقادم این است که جهاد و سپاه دو بال انقلاب هستند».
منبع: کتاب خاکریزهای خط مقدم
انتهای پیام/ 112