گروه بینالملل دفاعپرس: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی یکی از شخصیتهای این رژیم است که سابقه بسیار طولانی در عرصه سیاست این رژیم اشغالگر و نامشروع دارد. او بهعنوان یک چهره سیاسی از گذشته تا امروز بارها از بحرانهای امنیتی برای تحکیم موقعیت خود در عرصه سیاسی استفاده کرده است.
اما برای درک و فهم هرچه بهتر استفاده ابزاری نتانیاهو از جنگ غزه برای تحکیم موقعیت و جایگاه سیاسی خود در عرصه سیاست رژیم صهیونیستی باید به این نکته بسیار مهم توجه کنیم که نخست وزیر رژیم صهیونیستی اهداف متعدد و فراوان سیاسی، اجتماعی و امنیتی را در پس این جنگ خونین و ویرانگر جستوجو میکند.
از طرف دیگر، جنگ غزه به عنوان یکی از مهمترین و پیچیدهترین بحرانهای خاورمیانه، همواره عرصهای برای بازیهای سیاسی و استراتژیک گروههای داخلی و بینالمللی بوده است. در این میان، نقش بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، به ویژه از منظر اهداف سیاسی داخلی، قابل توجه است.
موضوع مهم دیگر این است که بنیامین نتانیاهو با توجه به مسائل و مشکلات فراوانی که به ویژه پس از عملیات «طوفانالاقصی» در هفتم اکتبر دارد، نهایت سعی و تلاش خود را کرده تا از مسیر جنگ غزه در جهت تقویت وجهه امنیتی شخص خود و رژیم صهیونیستی استفاده کند.
حال در این میان آنگونه که از کارنامه عملکرد نتانیاهو در طول بیش از یک سال و نیم جنگ غزه مشخص است، اینکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی تلاش میکند تا خود را به عنوان تنها رهبر مقتدر و کارآمد در جریان جنگ غزه معرفی کند. ضمن اینکه این احتمال هم وجود دارد که این موضوع به افزایش محبوبیت او در میان بخشهای محافظهکار و ملیگرا منتهی شود.
اما نتانیاهو از جنگ غزه برای رسیدن به اهداف دیگری هم استفاده کرده است که یکی دیگر از این اهداف انحراف افکار عمومی از بحرانی است که سرزمینهای فلسطین اشغالی را به دنبال عملیات «طوفانالاقصی» و سپس جنگ غزه دربر گرفته است. در حقیقت باید بگوییم که نخست وزیر رژیم صهیونیستی از بحران جنگ غزه برای کاهش فشارهای کنونی بر خود و کابینه این رژیم اشغالگر استفاده کرده است.
اگر بخواهیم این موضوع انحراف افکار عمومی را بیشتر تحلیل و بررسی کنیم باید بگوییم که در مواقع بحران، تمرکز رسانهها و افکار عمومی به مسائل امنیتی و نظامی معطوف میشود و موضوعات دیگر سیاسی، اقتصادی و قضایی که ممکن است علیه نتانیاهو باشد، به حاشیه میرود و نتایناهو هم دقیقا به دنبال رسیدن به این موضوع است.
از طرف دیگر، نتانیاهو با سابقه و تجربهای که از عرصه سیاست رژیم صهیونیستی دارد یک هدف دیگر را در تداوم جنگ غزه دنبال میکند و آن ایجاد شکاف و تفرقه مابین مخالفان خود و کابینه خودش است. زیرا این موضوع موجب میشود تا ائتلافهای رقیب او تضعیف شده و به خوبی نتوانند علیه او اقدام کنند.
اما این پایان ماجرا نیست و «بنیامین نتانیاهو» از مسیر تداوم بخشیدن به جنگ غزه به دنبال جلب حمایت از جناحهای راستگرا نیز است. در حقیقت نخست وزیر رژیم صهیونیستی با استفاده از جنگ و تنشهای نظامی بهانههای لازم برای جلب حمایت احزاب و گروههای راستگرای اسرائیلی را - البته تا امروز - به دست آورده است.
تمامی این مسائل و موضعات در شرایطی است که باید گفت استفاده نتانیاهو از بحران غزه برای اهداف سیاسی ممکن است در کوتاهمدت کارآمد باشد، اما پیامدهای طولانیمدت آن هم برای شخص نتانیاهو و هم برای رژیم اشغالگر و نامشروع صهیونیستی بسیار خطرناک است.
افزایش خشونت و ناامنی، یکی از این آثار و پیامدهای استفاده نتانیاهو از بحران غزه برای اهداف سیاسی است. زیرا هر بار که جنگ بهانهای برای بقا میشود، چرخه خشونت و انتقامجویی تداوم مییابد.
از طرف دیگر، باید از «کاهش احتمال صلح» به عنوان یکی دیگر از آثار و پیامدهای استفاده ابزاری نتایاهو از جنگ غزه نام برد. علت آن هم این است که استفاده ابزاری از بحرانها، فضای سیاسی را برای مذاکرات صلح بستهتر میکند.
و در آخر، استفاده ابزاری نتانیاهو از جنگ غزه برای اهداف سیاسی، تقسیم جامعه «اسرائیل» را به دنبال خود خواهد داشت. در حقیقت باید گفت این سیاستهای نتانیاهو باعث شکاف بیشتر در جامعه «اسرائیل» به خصوص در میان جناحهای مختلف سیاسی و اجتماعی میشود و این رژیم را بیش از پیش به بله پرتگاه سقوط نزدیک میکند.
انتهای پیام/ ۱۳۴