روایتی از زندگی خلبان شهید «علی معصومی»

«علی معصومی» در سال ۱۳۳۵ در کلاردشت به دنیا آمد و در تاریخ ۲۲ خرداد سال ۱۳۶۲ به شهادت رسید.
کد خبر: ۷۵۳۹۵۲
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۹ - 12June 2025

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، دفاع مقدس گنجینه‌ای ماندگار از حضور عارفانه انسان‌های برگزیده خداست که شهادت‌طلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را می‌توان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقی‌شان نام برد.همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزش‌ها و آرمان‌های این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسه‌های بی‌بدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند.

روایتی از زندگی خلبان شهید «علی معصومی»

 همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزش‌ها و آرمان‌های این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسه‌های بی‌بدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدام‌شان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.

«علی معصومی» یکی از ۱۴ هزار و ۵۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «کلاردشت» است که همزمان با سالروز شهادتش در ۲۲ خرداد برشی از زندگی‌نامه این شهید را از کتاب «عبور از نهایت» زندگی نامه شهدای مازندرانی هوانیروز ارتش با پژوهش و نویسندگی «مسعود آب آذری» از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید

روستای «حسن کیف» کلاردشت با تولد کودکی به نام علی در خانواده معصومی به بهار نشست و در سال ۱۳۳۵ خورشیدی با گام‌هایی امید بخش و نوید دهنده به خوبی و خوشی آغاز گشت.

علی روی فرش سبزه زار‌های حسن کیف راه رفتن را آموخت و در میان چشم انداز‌های چشم نواز کلاردشت تجربه‌های کودکی را یکی یکی مزه کرد و پشت سرگذاشت و آرام آرام در دامن پرمهر خانواده راه رشد و بالندگی را پیمود و به آغاز جاده‌ی علم و دانش رسید.

کلاردشت در کنار تجربه‌هایی که از دامن طبیعت روح نوازش نصیب علی می‌کرد و او را از نعمت فراگیری علوم بی‌بهره نساخت و راه ورود به دبستان و دبیرستان را بر او نبست و برای ادامه‌ی تحصیلات بعد از دوران دبستان اورا روانه‌ی شهر‌های چالوس و تنکابن کرد.

علی در کنار آموختن دروس مدرسه و کسب تجربه‌های روزمره‌ی زندگی خود را از پرداختن به ورزش و تقویت اعتماد به نفس و افزایش جرات و جسارت درونی و بالا بردن اراده بی نصیب نمی‌کرد.

او علاوه بر این که سال‌های تحصیل را به عنوان شاگرد ممتاز، با کسب نمرات عالی پشت سر می‌گذاشت در ورزش مورد علاقه‌اش یعنی بوکس هم موفقیت‌هایی را به دست آورد؛ از جمله کسب مقام اول مسابقات بوکس شهرستان کلاردشت در همان سال‌های تحصیل.

آنچه که برای علی مهم بود این نکته بود که در زندگی فردی و اجتماعی، انسان مفیدی باشد از این ور اوقات فراغت از درس و تحصیل را با کمک کردن به خانواده سپری می‌کرد. یک نمونه از کمک‌های علی کار در تاسیسات آب رسانی کلاردشت و دریافت دستمزدی ناچیز بود ونکته قابل توجه این که همین دستمزد ناچیز را برای تقویت بنیه مالی خانواده در اختیار پدر می‌گذاشت تا مقداری از کمبود‌های اقتصادی خانه مرتفع شود.

علاقه به پرواز و اشتیاق خلبانی از نکته‌هایی بود که علی را وارد دوران تازه‌ای از زندگی کرد از این رو پس از تکمیل دوران متوسطه در سال ۱۳۵۵ به استخدام هوانیروز در آمد.

آموزش نظامی را در تهران و فراگیری زبان انگلیسی و تخصص پرواز با هلیکوپتر را در مرکز آموزش شهید وطن پور هوانیروز اصفهان سپری کرد. پس از اتمام دوره‌های تخصصی پرواز با هلیکوپتر ۲۱۴ با درجه ستوانیاری به خیل عقابان تیزپرواز هوانیروز پیوست. نخستین یگان خدمتی او پایگاه هوانیروز اصفهان و چند سال بعد پایگاه هوانیروز شهید کشوری کرمانشاه بود.

اهمیت دادن به نماز، خوش خلقی، برخورد دوستانه با سربازان و نیرو‌های زیرست و مساعدت مالی به آن دسته از سربازانی که شرایط خوب اقتصادی نداشتند از مهمترین ویژگی‌های رفتاری او محسوب می‌شدند که میان همکاران و دوستان او را برجسته و صاحب نفوذ می‌کردند.

سه سال پس از استخدام در هوانیروز یعنی در سال ۱۳۵۸ با خانم پروانه صادقی ازدواج کرد و یک سال بعد خداوند مهر آفرین فرزندی پسری به او عنایت کرد به نام شاهین.

همین اتفاق مبارک در بهار سال ۱۳۶۲ سه ماه پیش از آنکه جام زرین شهادت را سر بکشد برای او دوباره روی می‌دهد این بار خداوند به او دختری عنایت می‌کند که آغاز بهار سال ۱۳۶۲ را برای او بهاری‌تر می‌کند و نام اورا ساناز می‌گذارند.

کثرت پرواز‌های علی معصومی خلبان هلیکوپتر ۲۱۴ در انتقال سوخت، آذوقه، مهمات و اقلام مورد نیاز رزمندگان در شرایط بحرانی جنگ به ویژه سال‌های نخست تجاوز دشمن به خاک میهن روحیه بخش رزمندگان بود.

چه لحظه‌های خاطره انگیزی بود وقتی در شرایط طاقت فرسای درگیری با دشمن ساعت‌ها که مهمات و غذا به کمترین مقدار خودش می‌رسید هلیکوپتر ۲۱۴ «علی معصومی» بالای سر رزمندگان با پرچم سه رنگ ایران عزیز نمایان می‌شد و توان مقابله و مقاومت آنها را صد چندان می‌کرد.

ارتفاعات غرب کشور کوه‌هایی که درست در ۲۳ کیلومتری جاده‌ی میاندوآب مهاباد قرار دارند آخرین شاهدان تلاش سینه سرخی بودند که شوق پرواز به سوی ملکوت در او هر لحظه پیش‌تر می‌شد وقتی از انجام ماموریت سختی در رساندن وسایل مورد نیاز رزمندگان از مناطق مرزی باز می‌گشت ارتفاعات میانی مهاباد میاندوآب در۲۲ خرداد سال ۱۳۶۲ با چشم‌های خاکی خود شاهد به اوج رسیدن پرواز سینه سرخی بودند که ارتفاع پرواز هلیکوپتر ۲۱۴ او را راضی نمی‌کرد و روزی که در مواجه با هواپیما‌های دشمن هلیکوپتر او دچار سانحه شد به همراه همرزمان خود خلبان «حسن ستاری»، متخصص فنی «احمد فیض سیمرغی»، استوار دوم «مسعود غلامی» و استوار دوم «موسی شیرازی» بال‌های پرواز به سمت آسمان گشود و برای همیشه نهایت پرواز را درخاطره زمینیان ثبت کرد و به آخرین آرزوی خود همانگونه که در وصیت نامه‌اش گفته بود یعنی جان باختن برای خدا در زمان انجام وظیفه رسید و شیرینی شهادت را تا عمق جانش چشید.

جسم پاک شهید معصومی در شهر چالوس با استقبال کم نظیر مردم تشییع و در زادگاهش کلاردشت به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار