به گزارش خبرنگار دفاع پرس در جهاد رسانه ای شهید رهبر، امروز در یادمان شرق کارون خبرهای زیادی بود. زائرین زیادی از سرتاسر کشور به این یادمان آمده بودند. هرکس گوشه ای نشسته بود و با خدای خود خلوتی کرده و نجوا میکرد. در این میان گوشه ای از یادمان شلوغ تر به نظر می رسید.
حس کنجکاوی ام گل کرد. جلو رفتم آنچه می دیدم و میشنیدم برایم خیلی جالب بود. اینکه این جماعت زن و مرد هزار کیلومتر راه طی کرده تا به اینجا رسیده اند. از مردی مسن پرسیدم برای چه آمده و چه خبر است؟ با لب خندان و خوشحال گفت: پسرم آمده اینجا که زندگی مشترک خودش را شروع کند.
پرسیدم از کجا آمده اید؟
از بوشهر.
و ادامه داد: پسرم و عروسم از همان اول هم می خواستند اینجا با هم عقد کنند.
همه زائرین راهیان نور که در یادمان بودند جمع شده بودند و صلوات می فرستادند. کنار شهدای گمنام یادمان خطبه عقد ازدواج خوانده شد و زمانی که عروس و داماد بله را گفتند همه صلوات فرستادند. همه برای تبریک سراغ عروس و داماد رفتند.
پرسیدم با چه هدفی اینجا را برای شروع زندگی مشترک انتخاب کردید؟ جواب دادند: برای این آمدیم که یاد شهدا را زنده کنیم و شهدا ما را در زندگی یاری کنند.
خودتان را معرفی می کنید؟ محمود آوینی و سرکارخانم اکرم السادات لاری
میگویند ما از ابتدا به نیت برگزاری مراسم عقد در محضر شهدا به اتفاق خانوادههای خود در قالب یک کاروان فامیلی به این سرزمین مقدس آمدیم تا این پیام را به همگان برسانیم که شهدا فراموش نشده و نخواهند شد.
محمود آوینی یا همان آقا داماد میگوید عزت و سربلندی کشورمان را مدیون شهدا هستیم.
سرکار خانم سادات لاری میخواهم جملهای بگوید بغضی میکند و میگوید من میخواهم یادی از مادران چشم انتظار کنم که سالهاست منتظرن فرزندانشان هستند که برگردند... همین.