به گزارش خبرنگار دفاعپرس از گلستان، شهید «تقی کیانی» یکم فروردین ۱۳۳۵ در روستای ولاغوز از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. پئرش لطف الله فوت «۱۳۴۰» و مادرش رحیمه بیگم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم تیر ۱۳۶۶ با سمت فرمانده گردان در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زاد گاهش قرار دارد.
وصیت نامه شهید تقی کیانی
ای مردم! بدانید که تاریخ دوباره تکرار شد. پس سعی کنید و به اسلام روی آورید و سهمی در انقلاب نجات بخش اسلام داشته باشید. آیا ندایی رساتر از ندای حق امامت، حسین زمان سراغ دارید که نجات بخش جسم و جانتان باشد. امروز تمام اسلام در مقابل تمام کفر قرار گرفته است و مانند دوران صدر اسلام ریشه مخالفت با این انقلاب، نشأت گرفته از مقام پرستی و گاهی ترس از عدل و عدالت علوی است...
مردم مسلمان! امروز همه ما مدیون و مسئول خون شهدا هستیم و فردای قیامت در دادگاه عدل الهی به محاکمه خواهیم ایستاد. پس باید خود را مهیا کنیم تا فردای محشر در مقابل رسول خدا (ص) و پیغمبران الهی و فاطمه (س) و حسین (ع) روسفید باشیم. بدانید که هیچ پیامبری، چون رهبر انقلاب، یاران باوفا و صدیقی نداشت، اگر حسین در کربلای معلا یارانی، چون یاران امام خمینی داشت، هرگز مخالفی در روی زمین باقی نمیماند.
امروز خانوادههای شهدا و اسرا و معلولین باید راه حضرت سجاد (ع) و زینب سلام الله علیها را در پیش گیرند و هیچ گونه تزلزلی در خود راه ندهند. امروز اگر ما در جنگ پیروز شویم در مقابل تمام کفر پیروز شدهایم و مکلف به ادای تکلیفیم و دست خدا بالای سر ما و قدرت لایزال او سرکوب کننده همه قدرت هاست و خداوند دین خود را یاری و نصرت خواهد کرد. پسای مردم! غافل نباشید و به سوی فلاح و رستگاری بشتابید و مسئله جنگ را در رأس امورتان قرار دهید و همواره جبهه و یگانهای رزم را پر کنید و سرازیر جبهههای نبرد شوید و راه شهیدان را ادامه داده و با به دست گرفتن اسلحه خونین برادرانتان به دشمنان بگویید که ما تا آخرین نفس و قطره خونی که در رگهایمان جریان دارد از دین و قرآن دفاع میکنیم و دست از رهبری و ولایت بر نمیداریم.ای کسانی که ادعا داریدای کاش در کربلا بودید و به ندای «هل من ناصر حسین» لبیک میگفتید بدانید اگر امروز در نبرد با دشمنان دین و قرآن شرکت نمایید آن روز هم اگر میبودید حسین (ع) را یاری میکردید. این انصاف نیست که بعدا از هفت سال جنگ با کفر در خانه نشینید و یک بار هم به جبهه نروید و با کمال پر رویی فقط از کمبودها و نارساییها شکوه کنید...
شماای برادران سپاهی و بسیجی و امت حزب الله! در خط رهبری حرکت کنید و معتقد به ولایت فقیه باشید و با دوستان خدا مهربان و با دشمنان او دشمن باشید... امر به معروف و نهی از منکر نمایید تا صدق و صفا در بینتان باشد و نگهبان شایستهای برای انقلاب و دستاوردهای آن باشید. نماز جمعه را که میعادگاه عاشقان الله در روی زمین است پرشکوه برگزار کنید.ای کسانی که در مقابل خدا به کرنش و تعظیم، پیشانی را بر خاک مینهید آیا فردای قیامت شرمگین و سرافکنده خواهید بود، هرگز! که به لطف خدا در آخرت ملایکه به تکریم تان خواهند رسید و به بهشت برین رهنمون خواهید شد.
پس قدر نعمتهای خدا را بدانید و کفران نعمت نکنید و آنچه در توان دارید انفاق کنید و دست مستمندان را بگیرید و با آنها همنشینی نمایید. به همدیگر نیکی کنید و از تفرقه و جدایی و نفاق دوری بجویید و در هر کاری خدا را به یاد داشته باشید. با وحدت کلمه در خط مقدم باکفر و نفاق بجنگید تا وجود آنان در صفحه روزگار به نیستی مبدل گردد و به فرزندان خود روحیه شهادت طلبی بیاموزید و رشادتها و دلاوریها و جانبازیهای رزمندگان را در نزد آنان مجسم دارید.
شما خانواده محترم سعی کنید در خط رهبر حرکت کنید و با خدا باشید و بر شهادتم زبان به شکایت نگشایید و آنچه شأن و منزلتتان را میکاهد بر زبان نرانید. صابر و بردبار باشید و بدانید که خداوند حامی و نگهبان شماست و بدانید که «تقی» راهش را آگاهانه انتخاب و در لباس مقدس پاسداری، جانفشانی و جانبازی نمود و جز به پیروزی اسلام و ادای تکلیف و پیاده نمودن احکام قرآن هدفی دیگر نداشت. همیشه اخلاق خوش و اسلامی داشته باشید و در فراقم شیون و فریاد به راه نیندازید و بعد از شهادتم جنگ را فراموش نکنید.
من به فرزندان عزیز خود، امیر، سیف الله، مریم و احمد توصیه میکنم که سنگر تحصیل را محکم نگه داشته و در راه کسب علم و فضل و از هیچ کوششی دریغ ننمایید. به فرزندانم توصیه میکنم که در لباس پاسداری به اسلام خدمت کنید.
به همسرم توصیه میکنم که در رابطه با شهادت من ناراحت و نگران نباشد و، چون شهادت از امام حسین (ع) است که به ما ارث رسیده است. همسرم سعی کن فرزندانم را طوری تربیت کنی که برای اسلام خدمت کنند و راه پدرشان را بیاموزند.
اما توای مادرم که در تربیت من زحمات زیادی کشیدهای، من تو را بسیار دوست میدارم و از خداوند منان میخواهم که به شما صبر زهرا (س) را عنایت فرماید و امیدوارم که مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهید. در مورد مراسم شهادتم هرچه برادران پایگاه امام موسی کاظم (ع) تصمیم گرفتند، به اجرا درآورید.
انتهای پیام /