به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سردار شهید حاج «محمد حسین مردی ممقانی» در اسفند سال ۱۳۳۸ در ممقان چشم به نیا آمد. تمامی افراد خانواده شهید و همکلاسیها و دوستانش او را بچهای آرام، کم حرف، متین، خجالتی اظهار داشتهاند.
او برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان به همراه برادر بزرگتر خود بهمن به تبریز رفت و در هنرستان فنی تبریز مشغول به تحصیل شد. در کنکور سراسری شرکت و در رشته مهندسی الکترونیک قبول شد.
ولی به دلیل عدم دسترسی به وسائل ارتباطی در ممقان از این موضوع در آخرین لحظات مهلت ثبت نام اطلاع پیدا کرد که دیگر کار از کار گذشته بود که موفق به ثبت نام در دانشگاه نشد.
در بحبوحه انقلاب وقتی فرمان خمینی را مبنی تشکیل سپاه پاسداران را شنید عازم تهران شد ودر سال ۵۸ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
وی بعد از آن عازم کردستان شد و در سپاه مریوان مشغول خدمت شد. شهید ممقانی در سپاه پاوه و مریوان به همراه دوستان و همرزمان خود حاج احمد متوسلیان، همت، رضا چراغی و دستواره خدمات بزرگی انجام داد.
تمام افراد و کسانی که با شهید حاج محمد حسین در این سالها برخورد داشتهاند او را فردی مکتبی و مدیر و مدبر بیان کردهاند.
اهالی مریوان از شهید ممقانی هنوز هم به نیکی یاد میکنند و خدماتی را که او در زمینه دارو و درمان به اهالی این شهر انجام داده از یاد نبردهاند.
حاج محمد حسین مردی پس از تشکیل تیپ ۲۷ محمد رسول الله به فرماندهی حاج احمد متوسلیان در ۲۴ بهمن ۱۳۶۰ مسئولیت بهداری رزمی تیپ را بر عهده میگیرد؛ و در حوزه درمان و پست امداد خط مقدم خدمات نوینی را با نبوغ و مدیریت خواص خود به اجرا در میاورد که تمام مسئولین بهداری رزمیهای منطقه جنگی را به سوی خود جلب میکند و سرمشق تمامی آنها در زمینه ایجاد بیمارستان صحرایی به سبک نوین و امدادگری میشود.
شهید ممقانی بارها وبارها در عملیاتهای مختلف مجروح شد و به گفته خانوادهاش او همیشه این موضوع را از پدر ومادر خود پنهان نگه میداشت تا باعث ناراحتی آنان نباشد.
شدیدترین مجروحیتهای او عبارتند از اصابت گلوله به سینه و نزدیکی قلب او، اصابت ترکش به هردو پای او و شکستن فک و مجروحیت صورتش.
سرانجام حاج محمد حسین مردی ممقانی در تاریخ ۱۱ تیر سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ در منطقه عملیاتی مهران به آرزوی خود رسید و با نوشیدن شربت شهادت به سوی معبود خود شتافت.
فرازی از وصیت نامه شهید ممقانی
«و ای مادر و ای پدرم شما به گردن من حق زیادی دارید که با خون دل بزرگم کردید و در این راه متحمل زحمات و مشقات زیادی شدید که من نتوانسته ام وظیفه ام را در قبال شما ادا نمایم حلالم کنید و در شهادت من که انشاءالله قبول درگاه حق تعالی باشد بسوگ ننشینید چرا که من به نهایت آرزوی خویش که لیاقتش را نداشته ام رسیده ام و افتخار کنید که فرزندتان در این را ه قدم گذاشت و ای همسرم در طول این مدت من نتوانسته ام دین خود را به شما ادا کنم انشاءالله که من را ببخشید و از من بگذرید و از شهادت من ناراحت نشوید که ما همه امانت خداوند در این دنیا هستیم و سعادت ما این بود که در این راه باشیم به راه خود که خدمت به انقلاب و تداوم راه شهدا می باشد ادامه ده و در شهادت من که این مقام زیبنده من نبود شاکر باش و با قامتی استوار بلند نظر ایمان بخدا و مسئولیت زینبی خود را انجام ده و در این راه مقاوم باش که دشمنان طعنه های فراوانی می زنند. استوار باش . جواد برادرم بیشتر به خود سازی مواظب باش ، بعنوان بازمانده شهید بدنبال اینور و آنور نروی همیشه به فکر خدا باش هر قدمی که بر می داری غیر از اسلام نباشد و چراغ راهت را ولایت فقیه قرار ده که در هر بحرانی که بیفتی نجات دهنده است و در آخر یک تذکر عمومی به همه برادران و خواهران امت اسلامی میدهم اینکه شیاطین شرق و غرب در سدد به سازش کشیدن این انقلاب هستند مواظب باش ودر مقابل این امر مقاوم و استوار ایستادگی بنما»
مزار شهید ممقانی در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران، قطعه ۲۶، ردیف ۸۸ شماره ۵۰ است.
انتهای پیام/ 119