حادثه عصر عاشورا به روایت امام خامنه‌ای

بیانات امام خامنه‌ای در جایگاه یک تاریخ‌شناس برجسته در موضوع واقعه عاشورا مرجع موثقی برای مدیحه‌سرایان محسوب می‌شود؛ چراکه معظم‌له همواره بر خوانش صحیح و قرائت درست از حادثه کربلا تأکید دارند.
کد خبر: ۷۵۹۵۱۵
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۴۰۴ - ۰۳:۵۵ - 06July 2025

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، واقعه عاشورا به دلیل عمق و اثرگذاری آن گاهی دچار تحریف و اختلاط با روایات جعلی شده است که در برخی موارد استناد به آن دچار مشکل می‌شود. یکی از اقدامات بازدارنده در این خصوص رجوع به روایات اهل فن و صاحبان رای و اندیشه است تا بدانیم حقیقت عاشورا چه بوده و در سال شصت و یکم هجری چه وقایعی روی داده است.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جایگاه یک تاریخ‌شناس برجسته در موضوع واقعه عاشورا قطعا یک مرجع موثق محسوب می‌شود. مطالعه این بیانات برای عموم مردم بخصوص مدیحه‌سرایان امری لازم است. چرا که امام خامنه‌ای همواره بر خوانش صحیح و قرائت درست از حادثه کربلا تاکید دارند. 

متنی که در ادامه می‌خوانید روضه عصر عاشورا است که توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در پنجم آبان اردیبهشت ۱۳۶۴ قرائت شده است.

متن بیانات حضرت امام خامنه‌ای:

در همین حالاتى که دشمنان دور بدن حسین‌بن على علیه‌السلام حلقه زدند و هر کدامى یک ضربه‌اى وارد مى‌کنند و این جسمِ پاک بى‌دفاع روى زمین افتاده، هر چه این‌جا وحشیگرى است، این‌جا خباثت است، این‌جا روح حیوانى و انتقام‌گیرى است، در خیام حرم ابى‌عبدالله روح توجه به خدا، روح انسانى رقیق و عاطفه‌ى شدیدى است که موج مى‌زند و همه‌ى زنها و کودکان - که جز زن و کودک هم در آن خیام حرم کسى نبود، مرد فقط على‌بن‌الحسین علیه‌الصلاةوالسلام بود، که ایشان هم بیمار بودند - همه‌ى اینها نسبت به حسین‌بن‌على و سرنوشت او آن حالت نگرانى را دارند. از خیام حرم بیرون آمدند، و مى‌روند به آن طرفى که فکر مى‌کنند.

حسین‌بن‌على علیه‌السلام در جا روى زمین افتاده. نقل مى‌کنند که وقتى که این زنها از خیمه‌هابیرون آمدند - زنهاى عرب دیدید شما چطور ندبه مى‌کنند یا شنیدید، هنوز هم معمول است بین زنهاى عرب برکشته‌هاى خودشان بر عزیزان از دست داده به شکل دردناکى گریه مى‌کنند، به صورتشان مى‌زنند، مو از سرشان مى‌کَنند، یک چنین حالت فوق‌العاده‌اى دارند.

خب اینها عزیزى را از دست دادند مثل حسین‌بن‌على، زینب پیشاپیش این جمعیت زنها دارند مى‌آیند به طرف قتلگاه. وقتى که زینب رسید آن‌جا جسد عزیزش را روى زمین گرم کربلا افتاده دید به جاى هرگونه عکس‌العملى، به جاى هر گونه شکایتى رفت به طرف جسد عزیزش ابى‌عبداللَه خطاب به جدش پیغمبر صدایش بلند شد «یا رسول‌اللَه صلا علیک ملیک السماء هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء» یعنى اى جد عزیزم، اى پیغمبر بزرگوار یک نگاهى به صحراى گرم کربلا بکن، این حسین توست که در میان خاک و خون مى‌غلتد و افتاده. بعد هم نقل مى‌کنند زینب دستها را زیر جسد حسین‌بن‌على کرد؛ صدایش بلند شد پروردگارا این قربانى را از ال محمد قبول بفرما.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها