به گزارش گروه استان های
دفاعپرس از البرز- «انسیه معماریان» روزنامهنگار و مدرس دانشگاه - تاریخ ادبیات جهان بیانگر یک واقعیت مهم در مورد زنان است. زنان هنگامی وارد ادبیات میشوند که در واقع وارد جامعه شدهاند. به بیان دیگر تا اواخر قرن نوزدهم که زنان جز در کارهای خانه فعالیت دیگری نداشتند، کاراکتر یا شخصیت زن هم در داستانهای مختلف، خارج از این چارچوب تعریف نمیشد.
در قرن بیستم بود که زنان شخصیتهای محوری در برخی از آثار یافتند. در ادبیات ایران اوضاع کمی وخیمتر هم بود. اگرچه حتی در شاهنامهی فردوسی، زنان بعضاً نقشهای کلیدی و پررنگی در برخی از داستانها دارند، اما یافتن آثاری که در آنها جنس زن محوریت داشته باشد، کار آسانی نیست.
در حوزهی ادبیات دینی به دلیل برخی از اعتقادات و محدودیت ها، این امر تشدید نیز شده است. اما ادبیات دفاع مقدس ایران با وجود نقش پررنگ مذهب و ماهیت مردانهی جنگ، از زنان ابرقهرمانانی میسازد که جنگ و پیروزی در آن بدون آنان میسر نیست. ادبیات دفاع مقدس در واقع در زمینهی حضور زنان در ادبیات، بزرگترین قدمها را برداشت. این امر، سابقهای کاملاً تاریخی و جامعه شناختی دارد. در واقع رشادت در ادبیات ایران مختص مردان نبوده است. شرح رشادت¬ها و دلاوری¬های پهلوانانی، چون رستم و شیرزنانی، چون گردآفرید را که با اعتقاد راسخ برای نجات آیین و کشور خود در برابر اهریمن صفتان ایستادگی میکردند، در شاهنامه از زبان فردوسی خواندهایم و همین گردآفرینان هستند که در ادبیات دفاع مقدس دوباره در میدان نبرد حق علیه باطل حاضر میشوند.
یک نکته را در این میان نباید از نظر دور داشت که به هر حال به لحاظ قدرت بدنی، مردان همیشه برای دفاع به زنان مقدمتر هستند و در دفاع مقدس نیز همین اتفاق دوباره تکرار شده است. در دههی ۶۰ که دههی درگیری است و دفاع از کشور، این، مردان هستند که سد راه دشمن میشوند و زنان اگر هم حضوری در جنگ دارند، تماماً پشتیبانی از نیروها بوده است و نه درگیری فیزیکی.
عامل دیگری که زنان را کم رنگتر از مردان در جنگ نشان میدهد، نگاه جامعه به مقولهی دفاع است. برداشت جامعهی ایران از جنگ نه فقط دفاع از خاک سرزمینشان، که دفاع از نوامیسشان نیز بوده است. طبیعی است که در چنین شرایطی، زنان در خط مقدم و در دید دشمن نیستند، چرا که یکی از اهداف دفاع مقدس، دفاع از آنان نیز هست. این دید و احساس مسئولیت نسبت به زنان را در کمتر جامعه ای میتوان دید. اگرچه حضور فیزیکی آنان در خط مقدم کم رنگ است، اما الگوی این زنان، شیر زنی بزرگ در عرصه¬ی دین است.
شیر زنی که در پشت صحنه¬ی واقعهی غمبار عاشورا، حضور او را پررنگتر از هر مردی میبینیم که پس از عاشورا، سخنرانیهای غرای او در مسجد اموی، لرزه بر اندام یزیدیان میانداخت. به یقین می توان گفت که الگوی مذهبی زنان ایران در دوران جنگ ایران و عراق، حضرت زینب میباشد.
زنان در دوران دفاع مقدس نقش بسیار مؤثری داشتهاند. هر چند حضور فیزیکی در صحنههای نبرد برای معدودی از زنان ممکن بود، اما حضور در پشت جبهه و به منظور پشتیبانی مادی و معنوی از رزمندگان و نیز خدمات فرهنگی و امداد پزشکی بسیار وسیع بوده است. با توجه به آن که سالهای دفاع مقدس سالهای دفاع از کیان اسلام و پاسداری از آب و خاک و ناموس ملت قهرمان ایران شمرده شده و بنا بر مبانی فقه شیعی، دفاع بر همهی آحاد ملت اعم از زن و مرد واجب است و نیازی به اذن امام یا نایب ایشان نیست، اما جوانان غیور و دلاور ایران زمین سزاوار نمیدیدند تا هستند و خون در رگ هایشان جاری است، زنان را به میدان رزم فراخوانند، با این وجود زنان مسئولیت خویش را فراموش نکرده و گمنام و بی صدا، دوش به دوش همسران، برادران، فرزندان و خویشان خود به ایفای نقش پرداختند.
زنان ایرانى نیز در دفاع از دین خود و نیز مام وطن، نقشى ارزنده دارند. حضور آنها در کردستان با ایفاى نقشهایى در زمینهی تهیهی خبر و گزارش، امور تبلیغاتى، آموزشى و فرهنگى، امدادگرى و درمان، خنثىسازى فعالیت مزدوران، همکارى با سپاه و بسیج از نخستین جلوههاى ستودنى نبرد مقدس در داخل کشور است. حضور بانوان در هشت سال دفاع مقدس در محورهای رزمى، اطلاعاتى، حمایتى، پشتیبانى، امداد و درمان، وصف ناشدنى است.
البته آن چه که تـاکنـون از تصـویـر زنان در دفاع مقدس نشـان داده شـده، سایههای مبهمی است از حضـور پرقدرت آن ها، در حالی که به استناد پیام امام خمینی، آنها نیمی از بار جنگ را بر دوشهای خـود میکشیدند و کمتر نامی از آنان برده میشد.
آنان که جـان بـر کف از تیغ نـابکـاران وابستهی داخلـی کـومله و دمـوکرات نهراسیدند و در برابر هجـوم جانیان خارجـی ایستادند و کوه را ایستادگی آموختند.
درادبیات داستانی دفاع مقدس، زن دوشادوش مردان وارد صحنه میشود؛ گاه پا به پای مردان میجنگد، گاه در پشت جبهه مشغول فراهم کردن تدارکات جنگ است و به طورکلی همانند بسیاری از مردان دفاع مقدس، سیرتکاملی از تبتل تا مقدمات فنا راطی میکند. او مجسمهی فداکاری و ایثار است. چنان که گاه از تمام نعمتهای زندگی با یک همسر معمولی چشم میپوشد و حتی گاه در مقابل مخالفت پدر و مادر خود ایستادگی کرده، خواهان ازدواج با جانبازی است که گاه در برخی از کارهای روزمره نیز نیازمند کمک دیگری است.
رنجهایی که زنان پاک دامن ایران زمین در طول هشت سال جنگ تحمیلی و حتی پس از آن تحمل کردند، چیزی نیست که بیان آن در قالب واژگان حقیر بگنجد.
زنان ایرانی در سالهای جنگ و پس از آن، تبدیل به مادران و خواهران و همسران شهیدان و جانبازانی شدند که عزت و آبروی دین و ناموس خویش را بر جانهای پاک خود ترجیح دادند و برای تحقق خواستهی خویش به آسمانها پر کشیدند.
مادر شهید، یعنی شمع ... یعنی خودت بسوزی و دیگران را روشنایی بخشی. مادران شهیدان از داغ شهادت فرزندان خویش، سوختند و به ملت ایران، به آیندگان خویش روشنایی بخشیدند ... و چه ایثاری بالاتر و برتر از این؟
همسر شهید، یعنی پروانه ... باید عاشق باشی تا راه و رسم پروانه شدن را بیاموزی. همسران شهیدان در آتش عشق آنان ذوب شدند و جدایی از محبوب خویش را به جان خریدند و با خداوند آفرینندهی عشق معاملهای کردند ارزشمند و جاودانی ...
خواهران شهیدان، آرام و بی صدا ردای اشک به تن کردند و زینب وار در غم از دست دادن عزیزانشان صبر و استواری را پیشهی خود ساختند.
در این میان، زنانی هم بودند که نامشان در میان اسامی انبوه شهیدان اعلام میشد ... اینان، زنانی بودند که با اصرار و پافشاری خود، گاه به عنوان پرستار و پزشک و گاه به عنوان خبرنگار و عکاس به جبههها اعزام میشدند و بعضاً به اسارت درآمده و یا به درجهی رفیع شهادت نائل میگشتند.
همچنین نباید از کمکهای بی دریغ و تلاشهای شبانه روزی زنانی که نقشهای خدماتی را در پشت جبهه عهده دار بودند، غافل شد. زنانی که برای رزمندگان غذا و خشکبار تهیه میکردند و یا برای آنها لباس میدوختند و لباسهای آنها را میشستند و به این طریق خود را در دفاع از این مرز و بوم در این جنگ نابرابر سهیم میکردند.
میتوان گفت شاید هیچ کدام ازآسیبهای جنگ به اندازۀ آسیبی که دامنگیر زنان جامعهی ایران شد، سخت و تأثیرگذار در بخشهای مختلف جامعه نباشد.
انتهای پیام/