حکایت زندگی و عروج آسمانی شهید «محمد اسلامی» از زبان همسرش

در جنگ ۱۲روزه رژیم صهیونیستی علیه کشور، «محمد اسلامی» از اهالی بیجار کردستان و مسئول اتاق عملیات، حین وضو برای نماز صبح به شهادت رسید. مردی که ایمان، خانواده‌دوستی و ولایت‌مداری خط زندگیش بود.
کد خبر: ۷۵۹۸۹۶
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۹ - 03July 2025
به گزارش دفاع‌پرس از کردستان، به نقل از مهر کردستان، حمله شبانه رژیم صهیونیستی به مراکز نظامی ایران که در ۲۳ خردادماه رقم خورد، بار دیگر نشان داد که دشمن از قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در هراس است.
 
حکایت زندگی و عروج آسمانی شهید «محمد اسلامی» از زبان همسرش
 
هرچند این حمله با پاسخ قاطع و هوشمندانه ایران ناکام ماند، اما در این نبرد نابرابر، چند تن از افسران و سرداران خدوم کشور به درجه رفیع شهادت نائل آمدند؛ مردانی که در خط مقدم حفظ امنیت ملی، جان خود را فدای ملت کردند.
 
در روز‌هایی که آسمان ایران شاهد داغ سنگین حملات موشکی بود، زمین ایران گواه ایستادگی مردانی شد که بی‌هیاهو، اما با ایمانی راسخ در برابر ظلم ایستادند.
 
در میان این شهدا، نام «محمد اسلامی» از شهرستان بیجار کردستان نیز می‌درخشد.
 
محمد اسلامی، از شهدای حمله اخیر رژیم صهیونیستی، پدری جوان، همسری دلسوز، و انسانی مؤمن بود که در کنار مسئولیت‌های شغلی‌اش، لحظه‌ای از بندگی خدا و عشق به ولایت غافل نشد.
 
وی که مسئول اتاق عملیات یکی از یگان‌های مهم کشور بود، در کنار سردار حاجی‌زاده و سردار شیخیان به شهادت رسید.
 
پیکر مطهر او در شهر توپ‌آغاج بیجار به خاک سپرده شد و همسرش اکنون روایت‌گر زندگی و لحظه شهادت اوست.
 
"نرگس شفقی" همسر شهید محمد اسلامی، در گفت‌وگویی خبری، از روز‌های زندگی مشترکشان می‌گوید؛ روز‌هایی سرشار از ایمان، صداقت و آرامش.
 
وی افزود: ما سال ۱۳۹۸ با هم ازدواج کردیم و ثمره این زندگی دو فرزند به نام‌های امیرعلی ۴ ساله و نورا یک‌ساله است.
 
شفقی ادامه داد: همسرم شخصیتی بسیار آرام، صبور و متوکل داشت و توکل به خدا و شکر دائمی، حرف اول و آخرش در تمام شرایط زندگی بود.
 
وی با اشاره به پایبندی شهید اسلامی به مسائل معنوی تصریح کرد: همسرم همیشه با وضو بود و در این چند سال حتی یک بار هم ندیدم بدون وضو باشد، در ماه‌های رجب و شعبان روزه می‌گرفت و نماز جمعه‌هایش ترک نمی‌شد و علاقه خاصی به مقام معظم رهبری داشت و سخنرانی‌های ایشان را با دقت دنبال می‌کرد.
 
همسر شهید اسلامی عنوان کرد: همسرم با همه خستگی‌های کاری، همیشه در رسیدگی به خانه و بچه‌ها به من کمک می‌کرد، کار‌های خانه را بی‌منت انجام می‌داد و می‌گفت: خدا محبت من به شما را دوست دارد.
 
وی ادامه داد: کمک به دیگران بخشی از شخصیت همسرش بود حتی اگر کسی را درست نمی‌شناخت، باز هم بی توقع کمکش می‌کرد.
 
وی تاکید کرد: همسرم اهل خیر و وجدان کاری بود حتی خارج از ساعت کار می‌ماند تا خدای نکرده حق‌الناسی به گردنش نباشد.
 
همسر شهید وطن به شب حادثه اشاره کرد و ادامه داد: آن شب تماس گرفتند که سریع باید به محل کار برود. شهید حاجیان تماس گرفته بود، محمد رفت و در کنار سردار حاجی‌زاده و شیخیان به شهادت رسید.
 
وی اضافه کرد: ظاهراً هنگام اذان صبح، در حال وضو گرفتن برای نماز بود که شهید شد؛ چون حلقه و انگشتر عقیقی که همیشه دستش بود و فقط زمان وضو درمی‌آورد، در لحظه شهادت همراهش نبوده است.
 
شفقی به خانواده شهید نیز اشاره کرد و بیان داشت: چهار برادر و چهار خواهر دارد و پدرش سال‌ها پیش فوت کرده و مادرش هنوز در قید حیات است.
 
وی به بازخورد مردم اشاره کرد و بیان داشت: بازخورد مردم خیلی خوب بود همه افتخار می‌کردند هنوز با نبودنش کنار نیامده‌ام ولی سربلندم که در راه درستی همراهش بودم.
 
همسر این شهید وطن در پایان گفت: پیام من به نسل جوان این است که پشت ولایت فقیه بایستند چرا که اگر مردم با رهبرشان باشند، دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند این رژیم جعلی نمی‌داند که ایرانی‌ها با همه اختلافات، هیچ‌وقت کشور و رهبرشان را تنها نمی‌گذارند.
 
محمد اسلامی، مردی از دیار بیجار، با وضو رفت و در دل آسمان آرام گرفت. شهادتش نه فقط یک فقدان، بلکه یک الگوست برای آنان که هنوز در مسیرند. ایمان، مسئولیت‌پذیری، خدمت بی چشم‌داشت، و عشق به خانواده و ولایت، بخش‌هایی از روح بزرگ او را شکل داد.
 
حالا همسرش، فرزندانش و مردمان شهر توپ‌آغاج، نه تنها به فقدانش افتخار می‌کنند، بلکه صدای پیامی هستند که در دل جنگ نیز زنده است: ایستادگی، بر محور ولایت، همچنان ستون محکم امنیت این سرزمین است
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها