به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، صفحات تاریخ معاصر ایران پر است از فراز و فرودهایی از تقابل حق و باطل. کتاب «روایت آقا» تاریخ زندگی آیتالله «سید جواد خامنهای»، پدر رهبر معظم انقلاب اسلامی، نمونهای است از این تقابلها. ایشان شخصیتی است که در بسیاری از این فراز و فرودها شاهد و ناظر عینی بوده است. حوادث مشروطه، جنگ شدید انقلابیون با مستبدّین در تبریز، اختلاف جدّی و خونین میان مشروطهخواهان و مشروعهطلبان، محاصره تبریز، اشغال کشور توسط قوای روس و اعدام ثقةالاسلام تبریزی و یارانش در روز عاشورای ۱۳۳۰ قمری و ... از حوادث این دوران است.
در همه این فراز و نشیبها و اتفاقات ریز و درشت، از آیتالله سید جواد خامنهای یک سبک رفتاری و کنشگری چند بعدی را در عرصههای حوزوی، اجتماعی، سیاسی و حتی خانوادگی شاهدیم. سبک زندگیای که در اوج زهد و بیاعتنایی به مواهب دنیا از درس و بحث و مطالعه غافل نیست و نسبت به رواج دین و دینداری در جامعه هم حساس است و ثابت میکند که هم میتواند در اوج زهد و علم و دیانت قرار گرفت و هم با حرکت بر مدار اعتدال گرفتار افراط و تفریط نشد.
در «روایت آقا»، عناصر روایت هنرمندانه در بیان راوی چندان گرد هم آمده که تابلویی دیدنی و خواندنی از سرگذشت سید جواد خامنهای ترسیم کرده است. این کتاب اگر چه روایت رهبر معظم انقلاب اسلامی از زندگی پدر است، اما زندگی راوی نیز در این اثر کم و بیش پیداست.
در اولین بخش کتاب با عنوان «دیباچه» دستنوشتهای از راوی را میخوانید که در آن مروری شده بر سرگذشت و ویژگیهای پدر. در فصل اول با عنوان «آقا و روزگار جوانی» راوی از دوران ولادت و کودکی و بعد تحصیل آقا میگوید و بعد ماجرای مهاجرت وی به مشهد را توضیح میدهد. فصل دوم این کتاب، به بیانات راوی درباره شخصیت «خانم» یا به قول دوستانش «آقازاده خانم» در واقع «سیده خدیجه میردامادی»، فرزند آیتالله سیدهاشم میردامادی است. در فصل سوم به تحصیلات آقا در مشهد و نجف پرداخته شده است. فصلهای بعدی هم به ترتیب، «آقا وسبک زندگی»، «آقا و سیاست» و «آقا و من» نام دارد.
انتهای پیام/ 161