هلهله پیروزی به سبک لری

فرمانده گردان، آقای ماندنی سیدی، پشت بیسیم می‌گفت: ما کار را تمام کردیم و هدفمان را گرفتیم، صدای لرکه (هلهله محلی لری) نیرو‌ها را گوش کنید! همچنان صدای لرکه در بیسم‌های لشکر به گوش می‌رسید.
کد خبر: ۷۶۱۶۰۷
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۳ - 11July 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات قدس ۳ در منطقه عمومی دهلران-طیب و غرب رودخانه میمه، در تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۳۶۴ با حضور سه گردان از لشکر ۱۹ فجر و یک گروهان مامور همراه پشتیبانی توپخانه و هوانیروز ارتش در منطقه‌ای به وسعت ۳۰ کیلومتر مربع، با رمز و لاحول و لا قوه الابالله العلی العظیم. انا فتحنا لک فتحا مبینا. یا امام صادق (ع)، الله اکبر آغاز شد.

هلهله پیروزی به سبک لری

روایت سردارمحمد نبی رودکی

سردار محمد نبی رودکی؛ فرمانده لشکر ۱۹ فجر شیراز در دوران دفاع مقدس که لشکرش نقش اساسی و محوری را در این عملیات ایفا کرده است؛ در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود به بیان نقش این لشکر در عملیات قدس ۳ پرداخته که به مناسبت سالروز این عملیات منتشر می‌شود:

در عملیات قدس ۳ که در ۱۹ تیرماه ۱۳۶۴ انجام شد؛ سه گردان امام مهدی (عج)، قاسم بن الحسن (ع) و امام علی (ع) می‌بایستی روی ارتفاعات ۱۹۴، ۲۰۸، ۲۱۴، ۱۷۲، ۱۲۸ و ۱۳۷ عمل می‌کردند.

برای اجرای این عملیات در هوای نزدیک به ۵۰ درجه منطقه عین خوش، حدود یک هفته قبل از عملیات، نیرو‌ها را توجیه کردیم.

برای توجیه کامل نیروها، من به عنوان فرمانده لشکر و فرمانده گردان ها، سخنرانی دقیقی انجام دادیم. به هر حال گرمای هوا خیلی زیاد بود و رملی بودن بخشی از منطقه و شیاری که گردان‌ها از آن عبور می‌کردند، کار را سخت‌تر کرده بود.

از نظر سلاح و تجهیزات، غیر از سلاح‌های سازمانی، خمپاره ۶۰ در اختیار گردان‌ها گذاشته بودیم. کلمن آب خنک و دبه‌های ۲۰ لیتری آب در اختیار گردان‌ها بود و یک گروهان تعاون برای حمل شهدا و تخلیه مجروح به گردان قاسم ابن الحسن (ع) مامور شده بود.

مدتی قبل از عملیات، برای رعایت حفاظت، ترددمان را روی ارتفاعات کم کردیم. دیدبان‌ها و نیرو‌های شناسایی و تخریب هم به صورت شبانه تردد می‌کردند. نیرو‌های بهداری یک پست اورژانس قوی راه اندازی کردند. چراغ‌های راهنمایی برای هدایت نیرو‌ها و خودرو‌ها بالای دره‌ها و جاده‌ها گذاشته بودیم.

این عملیات مشکلات زیادی داشت که از جمله آنها این بود که نیرو‌ها باید بیش از ده کیلومتر از طریق شیار‌ها پیاده روی می‌کردند. به علت اینکه شناسایی‌ها موفق بود، فکر می‌کردیم در همان نیم ساعت اول خط را بشکنیم و انهدام وسیعی از دشمن بگیریم که این اتفاق افتاد.

قرار شد گردان‌های ما پس از تصرف ارتفاعات و انهدام دشمن، در حد توان، بخشی از اسرا و غنائم را با خودشان به عقب بیاورند.

هلهله پیروزی به سبک لری

شب عملیات گردان امام علی (ع) که از نیرو‌های غیرتمند لر استان کهگیلویه و بویر احمد (یاسوج و دهدشت) تشکیل شده بود، پشت بیسیم لرکه (صدای حماسی هلهله مخصوص لرها) می‌کشیدند و الله اکبر می‌گفتند.

فرمانده گردان، آقای ماندنی سیدی، پشت بیسیم می‌گفت: ما کار را تمام کردیم و هدفمان را گرفتیم، صدای (لرکه) نیرو‌ها را گوش کنید!

همچنان صدای لرکه در بیسم‌های لشکر به گوش می‌رسید. اولین گردان خیلی با قوت و قدرت بر سر دشمن ریخت و موجب انهدام وسیعی از نیرو‌های تازه وارد عراقی شد.

گردان قاسم ابن الحسن (ع) به فرماندهی آقای مسعود فتوت هم از سمت راست وارد شده بود. آقای حسینقلی و نیروهایش از سمت راست ارتفاع ۱۰۰، برای الحاق با گردان امام علی (ع) به سمت ماموریتی که به آنها داده شده بود، حرکت کردند و گردان امام مهدی (عج) هم به همین ترتیب، به طرف قسمت پایین رفت.

این سه گردان انهدام وسیعی از مقر‌ها و استحکامات و خودرو‌های عراقی به عمل آوردند و پمپ بنزین عراقی‌ها را در یکی از مقر‌ها به آتش کشیدند. تعداد زیادی را کشتند و حدود هفتاد اسیر را به عقب منتقل کردند.

در حقیقت، این عملیات، عملیات نفوذ بود که ما اسمش را عملیات محدود گذاشتیم، اما اینکه یک لشکر دو خط پدافندی دیگر داشته باشد و یک تیپ را با سه گردان جدا بکند و در یک منطقه دیگر در دل ارتش عراق بجنگد، این یک تصمیم شجاعانه و یک ریسک است که فرماندهان آن را باید می‌پذیرفتند. به هرحال، آنجا یک منطقه کوهستانی بود.

توسل به ائمه اطهار (ع)، رمز پیروزی عملیات

قبل از عملیات، نیرو‌های تخریب و اطلاعات برای شناسایی به منطقه رفته بودند. یکی از شب‌ها بعد از نماز مغرب و عشا وقتی که من به منطقه دیدبانی رسیدم، صدای همهمه‌ای از داخل یکی از شیار‌ها شنیده شد. وقتی خوب نگاه کردم، تابلویی دیدم که معرف محل اسقرار بچه‌های تخریب بود. به داخل رفتم، دیدم بچه‌های تخریب در حال قرائت دعای توسل هستند.

بعد از دعا چند دقیقه برای آنها صحبت کردم. گفتم با این دعای توسلی که شما خواندید و حالی که الان شما دارید و به ما هم منتقل کردید، به یقین ما در اینجا پیروز می‌شویم، از دشمن اسیر می‌گیریم و آنها را منهدم می‌کنیم.

لطف خداوند و امداد الهی و این توسلات به اهل بیت و ائمه اطهار (ع)، به لشکری که یک تیپش به تنهایی می‌خواهد در دل بخشی از ارتش عراق عملیات انجام بدهد، کمک خواهد کرد.
در همین مقطع، یک تیپ از عراقی‌ها آن شب یا روز قبل تعویض شده بودند و تیپ تازه وارد هیچ شناسایی از منطقه نداشت. حتی نیرو‌ها و فرماندهان آنها آمادگی مقابله نداشتند. فرمانده گردان (عراقی) مستقر بروی ارتفاعات ۱۹۴ در مرخصی بود. جانشین گردان آنجا بود که بچه‌ها او را به درک واصل کردند و این همان نتیجه توسلات و دعا‌های بچه‌ها و امداد غیبی خداوند بزرگ بود.

در این عملیات ما نزدیک به ۳۰ شهید و ۳۰ مفقود داشتیم. معاون گردان امام مهدی (عج)؛ ولی نوری روی مین رفت و پیکر ایشان در منطقه باقی ماند و بیست سال بعد پیکر این شهید بزرگوار و تعدادی از شهدای عملیات قدس ۳ تفحص شد و به عقب آمد.

پنج نفر از نیرو‌ها در زمان بازگشت راه را گم‌کرده و در منطقه جامانده بودند. حدود ۳۶ ساعت بعد از عملیات، توانستیم دو نفر از آنها به نام رضاپورخسروانی و برادر رسول قائد شریفی را زنده پیدا کنیم، اما برادران مهدی نظیری و محسن رجبی و مصطفی اسداللهی زوج که سن آنها بین ۱۶ تا ۱۸ سال بود، براثر تشنگی شهید شده بودند.

حدود هفتاد اسیر هم از عراقی‌ها گرفتیم. تعداد زیادی از آنها کشته شدند. این‌که قرآن می‌گوید: اگر شما بیست نفر صبور باشید، بر دویست نفر غلبه می‌کنید، واقعاً یکی از مصادیقش همین عملیات قدس ۳ است.

منبع:

علیرضا رفاهیت، حسین احمدی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت: محمد نبی رودکی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۳۲۶، ۳۲۷، ۳۳۱، ۳۳۲، ۳۳۴، ۳۳۶

انتهای پیام/ 119

 

نظر شما
پربیننده ها