مروری بر زندگینامه شهید «حسن خواجه مظفری»

بخشی از زندگی‌نامه شهید «حسن خواجه مظفری» به‌مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد.
کد خبر: ۷۶۲۸۶۱
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۵ - 16July 2025
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید«حسن خواجه مظفری» سال ۱۳۳۸ در روستای «ولیک آباد» گرگان و خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رسانید. سپس جهت ادامه تحصیل، عازم شهر گرگان شد و مقطع راهنمایی را در مدرسه‌ی «کوروش» سابق و متوسطه را در دبیرستان «ایرانشهر» سپری نمود و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.
مروری بر زندگینامه شهید «حسن خواجه مظفری»
 
وی در طول مدت تحصیل، همواره از شاگردان ممتاز و موفق بوده و سعی می‌کرده است با تحصیل علم، به جامعه اش خدمت نماید.
پس از مدتی به دانشگاه راه یافت و در رشته‌ی مدیریت بازرگانی دانشگاه شیراز پذیرفته شد. اندکی بعد به دلیل انقلاب فرهنگی، دانشگاه‌ها تعطیل شدند و در این فاصله وی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در درگیری‌های «فیروز آباد» شرکت کرد.
در سال ۱۳۵۹ که استکبار جهانی به منظور فروپاشی انقلاب اسلامی به مرز و بوم میهن عزیز حمله ور شد، شهید خواجه مظفری بر خود فرض دانست که به سوی جبهه‌های نبرد رهسپار گردد؛ لذا به میدان نبرد عزیمت نمود.
 
مدتی را در آنجا سپری کرد و در عملیات «فتح المبین» شرکت کرد. سپس به شهر خود بازگشت. او انسانی پر شور و فعال بود و از اعضای برجسته و کارآمد انجمن اسلامی روستایش محسوب می‌شد.
خانواده‌ی آن شهید بزرگوار، از علاقمندان امام (ره) و انقلاب بودند و همواره آماده‌ی ایثار و فداکاری. پدرش می‌گفت: «فرزندم امانتی بود از طرف خدا نزد من که او را در راه اسلام و قرآن فدا کردم».
شهید مظفری که تمام هم خود را در راه دفاع از انقلاب و دستاورد‌های آن صرف نموده بود، بار دیگر عزم خود را جزم نمود و به میدان‌های نبرد شتافت؛ که سرانجام در شب عید فطر سال ۱۳۶۱ به دیدار معبود خویش نایل گشت و در بهشت ابدی آرام گرفت.
 
وصیت نامه شهید حسن خواجه مظفری
هرگز از اینکه فرزندی را در راه اسلام و قرآن از دست داده‌اید، غمگین نباشید و برایم به خاطر اینکه فرزندتان بودم گریه نکنید.
بلکه به عنوان اینکه خدمتگزار کوچکی برای اسلام را که هدفش خدا بود و در راه اسلام او از میان شما رفته و شهادت را آگاهانه پذیرفته، گریه کنید.
 
برای مظلومیت حسین (ع) اشک بریزید که گریه بر شهید، شرکت در حماسه و مرگ اوست. پدر جان از تو می‌خواهم که همیشه در کار‌های خیر که به نفع جامعه و مردم اوست، پیش قدم باشی و به برادران جوانی که می‌خواهند به اسلام خدمت کنند راهنمایی و کمک نمایی. چون این کار‌ها باعث خوشحالی من خواهد شد.
از خداوند تبارک و تعالی همیشه و در همه حال بخواهید که امام را برایمان سالم نگه دارد و دعا کنید که خداوند نیز از سر تقصیر و گناهان من درگذرد که دعای شما مقبول درگاهش است.
تا زمانی که زنده هستید، از اسلام جدا نشوید، سعی کنید در هر لباسی که هستید سرباز امام زمان (عج) باشید. امام را دعا کنید و امام را تنها نکذارید.
 
انتهای پیام /
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار