به گزارش
دفاعپرس از گلستان، بحث بر سر عنوان «رهبری»، «رهبر معظم انقلاب اسلامی»، «مقام عظمای ولایت» و عناوین مشابه آن که در ادبیات سیاسی ایران و جهان استفاده میشود، است.
در ظاهر امر تفاوتی بین هیچیک از عناوین دیده نمیشود و هرکس بر اساس علاقه و زبان (دیالوگ) سیاسی خود یکی از این عناوین را بکار میبرد و هیچ مرجع رسمی (فرهنگستان زبان فارسی، مصوبات مجلس شورای اسلامی و…) عنوان الزامآوری را مصوب و دیکته نکرده است.
اما اینکه در این «جایگاه» و «مسئولیت» چه «شخص» یا «شخصیتی» بنشیند و حکمرانی کند مهم است کما اینکه این جایگاه «امامت مسلمین» چنانکه قرآن کریم میفرماید:
«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزّکَاةِ ۖ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را]هدایت میکردند و انجام دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم، چ و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.» (سوره مبارکه انبیاء آیه شریفه ۷۳)
البته برای رسیدن به این جایگاه قابلیتهای فراوانی لازم است که برخی از آنها لدنی است و برخی دیگر اکتسابی، که تشریح و تبیین آن مجال و فرصتی وسیعتر را میطلبد.
پس امام کسی است که مردم باید در کارهای خود و گفتار خود و سلوک خود، و بالأخره در افکار و عقائد و اخلاق و ملکات خود از او تبعیّت کنند در حالیکه در «رهبری» بسیاری از این الزامات منوط به «تصریح قانون» است.
در شکل و صورت اول یکی از عناوین به صدا و سیما، رسانهها، شخصیتها، ائمه جمعه و جماعت و… ابلاغ شده و آنها مکلف به رعایت آن هستند.
امّا مدخل بحث ما، اطلاق عنوان «رهبری» به «امامت مسلمین» و وجه تسمیه، بار علمی (تفسیری، روایی و اعتباری) آن است و اینکه امام راحل عظیم الشان (ره) و امام خامنهای (حفظه اللّه) فراتر از شرح وظائف مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نقشی فراتر را ایفاء نموده و در واقع «امامت مسلمین» را در غیاب امام مفترض الطاعه (عج) به نحو احسن انجام دادهاند.
کار بزرگ و اقدام عظیم حضرت امام خمینی (ره) در پایهگذاری انقلاب اسلامی ایران، مبارزه با طاغوت زمان (حکومت منحوس پهلوی) براندازی نظام ستمشاهی و بنیانگذاری جمهوری اسلامی، ایجاد و شکلدهی نهادهای حکومتی بر مبنای مبانی اسلام عزیز، سیره نبوی (ص) و باورها و اعتقادات و ارزشهای مذهب شیعه (در ضمن قبول و تابآوری حضور ادیان و مذاهب گوناگون) و… که به نحو احسن انجام دادند، قطعا و یقیناً فراتر از وظیفه «رهبری» تصریح شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
علی الاصول تداوم راه و مرام آن «رهبر فقید» و گسترش دیدگاهها و عملکرد «آن یار سفر کرده» به یک دیدگاه تمدنی و تقابل مستقیم با استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی و گسترش مرزهای ایران و تبدیل آن به یک «قدرت منطقهای» و تقویت ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی، نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به «اولین قدرت منطقه غرب آسیا» و بردن ایران به فهرست چند قدرت جهانی در علم و فن آوری (در بسیاری از رشتهها) قدرت نظامی_امنیتی، مقاومت و پایداری در مقابل متجاوزان به مرزهای سیاسی، اعتقادی، جغرافیایی و تاریخی و… فراتر از «وظایف رهبری» تصریح شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
جان کلام اینکه:
شرح عملکرد، ایثار و فداکاری، تداوم راه امام راحل عظیم الشان (ره) و تعمیق دیدگاهها و باورهای دینی، مذهبی، سیاسی و… جامعه، تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و توسعه اقتدار ملی ایران عزیز و هزاران دلیل دیگر ایجاب میکند که عنوان و وجه تسمیه در شأن و منزلت صاحب عنوان باشد و باید بجای استفاده از این عناوین از عنوان فراگیر، مستند به آیات قرآن کریم، روایات منقول از پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) و تفسیر آن در منابع معتبر اسلامی (اعم از شیعه و سنی) برای حضرت آیت اللّه العظمی خامنهای عزیز از عنوان با برکت، معنوی، قابلیت دار و شایسته «امام خامنهای» بهره ببریم.
از همکاران رسانهای، خطبای محترم، ائمه معزز جمعه و جماعات، ذاکرین و مداحان اهل بیت (ع) مجریان برنامههای تلویزیونی و رادیویی و… و تریبونداران و مخاطب داران در فضای مجازی و واقعی مطالبه کنیم که استفاده از عنوان «امام خامنهای» را سرلوحه کار خود قرار دهند.
انتهای پیام /