گروه بینالملل دفاعپرس: یک پایگاه خبری آمریکایی به نقل از منابع آگاه از تماس تلفنی وزرای خارجه آمریکا با همتایان اروپاییاش برای تعیین ضربالاجل دستیابی به یک توافق با ایران خبر داد. طبق ادعای این پایگاه خبری، آنها پایان ماه اوت (۹ شهریور) را بهعنوان ضربالاجلی برای دستیابی به یک توافق هستهای با ایران انتخاب کردهاند؛ اما قرار است در پایان ماه اوت چه اتفاقی بیفتد؟
طبق ادعای این رسانه آمریکایی اهمیت تعیین ضربالاجل برای ایران از آنجاست که اگر تا پایان این ضربالاجل توافقی صورت نگیرد؛ سه کشور اروپایی؛ انگلیس، فرانسه و آلمان قصد دارند، مکانیسم ماشه را فعال کنند که در این صورت، تحریمهای شورای امنیت علیه کشورمان به صورت خودکار و بدون اجماع اعضای شورا مجددا برقرار میشود.
ادعای سه کشور اروپایی برای فعال کردن مکانیسم ماشه، هرچند این روزها بیش از هر زمان دیگری تکرار میشود، اما این سه کشور تقریبا از اوائل سال ۲۰۲۵ هیاهو پیرامون احتمال فعال کردن مکانیسم ماشه را آغاز کرده بودند؛ طبق یکی از بندهای غروب برجام، در اکتبر ۲۰۲۵ (حدود سه ماه دیگر) تحریمهای شورای امنیت علیه ایران به پایان میرسد و اروپاییها به خوبی میدانند که فرصت برای فعالسازی مکانیسم ماشه محدود است.
مکانیسم ماشه یا همان «اسنپ بک» بندی در برجام است که با هدف بازگرداندن سریع تحریمهای سازمان ملل علیه ایران طراحی شد. هدف از این سازوکار، اطمینان دادن به طرفهای غربی بود که اگر ایران از تعهدات هستهای خود تخطی کند، امکان بازگرداندن تحریمهای بینالمللی بدون نیاز به اجماع وجود داشته باشد. از نظر حقوقی، طبق قطعنامه ۲۲۳۱، اروپاییها میتوانند پیش از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) برای فعال کردن مکانیسم ماشه اقدام کنند؛ بنابراین غرب که در پرونده برجام همواره بهدنبال بندهای تنبیهی بود تا اجرای تعهدات خود و لغو تحریمها، بهدنبال بهانهای میگردد تا تحریمها را علیه کشورمان برقرار کند. با خروج آمریکا از برجام، این کشور حق چنین کاری را ندارد. در عوض ماموریت اسنپ بک به سه کشور اروپایی واگذار شده است.
حالا اروپا قصد دارد پیش از آنکه دیر شود، اسنپ بک را فعال کند. آنها در لفافه همان حرفی را میزنند که ترامپ و تیم تندروی حاضر در کاخ سفید گفتهاند: «تعلیق کامل غنی سازی در ایران» مسئلهای که ایران بارها تاکید کرده که جزو خطوط قرمزش است و اگر قرار است مذاکرهای در آینده شکل بگیرد، باید منطبق با خطوط قرمز کشورمان باشد.
ایران چه گزینههایی دارد؟
«سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه کشورمان، بارها اعلام کرده است که فعال کردن مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی، پایان نقش اروپا در پرونده هستهای کشورمان است. در اصل نیز چکاندن مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی، نظیر همان کاری است که ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود انجام داد؛ خروج از برجام و شلیک به مناسباتی که دیگر مثل قبل پیش نخواهد رفت.
اگرچه خروج خودکار اروپا از پرونده هستهای ایران، از بدهیات بازگرداند خودکار تحریمهای شورای امنیت علیه کشورمان است، اما ایران برای مواجهه با این تهدید ابزارهای دیگری نیز در اختیار دارد. عراقچی اخیرا در گفتوگویی که با لوموند فرانسه داشت، فعال سازی اسنپ بک را معادل یک حمله نظامی تفسیر کرد.
وزیر امور خارجه گفت: «اروپا میتواند در حفظ توافق هستهای و کاهش تنشها نقش سازندهای ایفا کند، به شرط آنکه رفتارهای تهاجمی اسرائیل را محکوم نماید. ما از نقش سازنده سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا در احیای برجام حمایت میکنیم، بهشرط آنکه از اقدامات تحریکآمیز و غیرسازنده مانند تهدید به استفاده از مکانیسم اسنپ بک خودداری کنند؛ اقدامیکه از نگاه ما، معادل یک حمله نظامی خواهد بود. از دیدگاه ایران، چنین اقدامیبه معنای پایان نقش فرانسه و اروپا در پرونده برنامه هستهای صلحآمیز ایران خواهد بود.»
خروج از NPT یکی از گزینههایی است که بارها از سوی مقامات ایرانی در مواجهه با فعال کردن مکانیسم ماشه عنوان شده است. بعد از حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به اماکن هستهای کشورمان، مجلس شورای اسلامی طرح تعلیق همکاری ایران با آژانس را تصویب کرد. در این طرح روزنههایی برای همکاری احتمالی با آژانس طبق نظر شورای عالی امنیت ملی در نظر گرفته شده است. اما خروج از NPT تمامی مسیرهای دسترسی آژانس به امکان هستهای ایران را خواهد بست.
پس از خروج آمریکا از برجام و پایان دو سال مماشات کشورمان در برابر انفعال اروپا، مجلس شورای اسلامی طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را به تصویب رساند که «عدم رعایت محدودیتهای مربوط به سطح غنیسازی اورانیوم» یکی از بندهای آن بود. در نتیجه سطح غنی سازی ایران از ۲۰ درصد قبل از برجام، به ۶۰ درصد افزایش یافت و در ماجرای بمباران تاسیسات هستهای کشورمان دیدیم که چطور احتمال دست نخورده باقی ماندن ۴۰۰ کیلوگرم از همین اورانیوم غنی شده باعث نگرانی کشورهای غربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی شد؛ بنابراین در حوزه فنی و هستهای، یکی از اقدامات کلیدی ایران میتواند افزایش سطح غنیسازی اورانیوم از ۶۰ درصد به ۹۰ درصد یا نزدیک به آن باشد که پیامی قوی به طرفهای مقابل ارسال میکند.
«تغییر در دکترین هستهای» مسئله دیگری است که هرچند مقامات ایرانی در شرایط کنونی و به شکل رسمی سخنی پیرامون آن نگفتهاند، اما این موضوع پیشتر از زبان برخی از چهرههای نزدیک به رهبر معظم انقلاب اسلامی عنوان شده است.
اگر هدف غرب از فشار به ایران برای دستیابی به توافقی باشد که ایران در آن غنیسازی انجام ندهد، به نظر نمیرسد هیچ کدام از این کشورها به دنبال رساندن ایران به مرحلهای باشند که بخواهد غنی سازی را از حد کنونی فراتر ببرد. یا در مرحله بالاتر به فکر تغییر دکترین هستهای خود بیفتد.
انتهای پیام/ ۱۳۴