به گزارش خبرنگار دفاعپرس بوشهر، در ۲۹ شهریور ماه ۱۳۴۶ ه. ش در خانهای محقّر ولی باصفا و مملو از مهر و یک رنگی، پسری چشم به جهان گشود که تولّدش شادی و شعف را برای دل پدر، و خوشبختی و رضایت را برای مادر، و غرور و افتخار را برای دل خواهر خود به ارمغان آورد. او را «مجید» نامیدند.
پدر خبّاز بود و مادر خانه دار. آنها خانوادهای مذهبی و پایبند و معتقد به اصول و ارزشهای دینی بودند. مجید از مادری به دنیا آمد که زندگی سخت و پرمشقّتی را تجربه کرده بود، و با شغل دشواری که پدر خانواده داشت، در خانه به سان فرشتهای مهربان و راست کردار و فداکار بود.
در تاریخ ۵/۸/۶۵ به عنوان سرباز وارد نیروی دریایی سپاه پاسداران منطقهی بوشهر شد.
بسیار خوشحال بود. میگفت: میخواهم در آبهای نیلگون خلیج فارس سیر نمایم و از دریا، درس استقامت و آرامش بگیرم. میگفت: دریا باعث آرامش روحم میشود و وقتی موجهای دریا با سرعت به ساحل میآیند و سنگهای کنار ساحل در مقابل موجها محکم میایستند، صبر و بردباری را میآموزم.
در دوران سربازی، به مأموریتهایی که از طرف سپاه به وی محوّل میشد، به عنوان سکان دار و ... فعالیت میکرد و ترسی هم نداشت.در یکی از مأموریتها که منجر به منفجر شدن ناو بزرگی از امریکا شد، شرکت داشت. بعد از آن مأموریت و موفقیت آنها در خلیج فارس، برای تشویق، او و همراهانش را به دیدار امام (ره) بردند.
او از امام (ره) میگفت و این که بهترین لحظهی عمرم، لحظهای بود که امام (ره) را دیدم. وقتی که چهرهی نورانی، اما آرام و با هیبتش را دیدم، از خود بی خود شدم و مزهی عشق دیدار امامم را چشیدم. بعد از آن مأموریت، آنها به مأموریتهای دیگری هم رفتند. او در قایقهای تندرو سپاه، در سینهی آبهای گرم خلیج فارس پیش میرفت. سر پرشور و همت بلندش را، وقف دفاع از اسلام و ایران کرده بود.
سرانجام یگانه برادر، بهترین میوهی زندگی خانواده، گل سرسبد مادر و عزیز دل پدر، بعد از چندین سال دفاع مخلصانه و بدون چشم داشت و توقعی در تاریخ ۹/۷/۶۷ با همان شجاعت و دلیری همراه با قلبی آکنده از ایمان به درجهی رفیع شهادت رسید.
وصیت نامه شهید:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، و با درود به شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی، و با درود به رزمندگان غیور و جان بر کف و همیشه در صحنه.
باری خداوند زمانی انسان را میآفریند و زمانی آن را پس میگیرد؛ و حال اگر انسان در جایی قرار گیرد که بتواند به عنوان سرباز امام زمان خدمت کند، باید تمام شرایط حزب اللهی بودن را داشته باشد، و یاری از رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی را وظیفهی خود بداند.
با نام الله وصیت نامهی خود را آغاز میکنم.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
با درود به رهبر سازش ناپذیر انقلاب اسلامی، این پیر مجاهد، اسوهی تقوا، مرجع تقلید شیعیان.خدایا، هزار بار تو را سپاس که این منّت را بر ما گذاشتی و ما را پاسدار اسلام نمودی.
خدایا، هزاران بار تو را سپاس که این سعادت را نصیب ما نمودی و اسلام را توسط امام به ما ارزانی داشتی.
بارپروردگارا، تو خود خوب میدانی که آن گونه که امام و اسلام میخواست پاسدار خوبی نبودم؛ وای بسا خیانتهایی که به این لباس مقدس نمودم و باعث پایمال گردانیدن خون عزیزان از دست رفته مان گردیدم که در همین لباس، به عشق امام حسین (ع)، به دیدار الله شتافتند. امیدوارم با ریختن خون خویش در پهن دشت اسلامی، خداوند تبارک و تعالی گناهانم را ببخشد.
برادران پاسدار، بسیج، جهاد،ای عزیزان، بدانید که امروز بیش از پیش مسئولیتها سنگین است. امروز محرومان جنوب لبنان، مسلمانان مظلوم فلسطین، گرسنگان محروم آفریقا همه چشم انتظار شما هستند. شما امروز به معنای واقعی کلمه، پاسدار انقلاب اسلامی نه در ایران، بلکه در جهانید و از سربازان امام زمان (عج) میباشید.
پدر و مادر بزرگوارم، خداوند به شما صبر بدهد. چه بسیار زحمات زیادی که برایم کشیدید. ولی خود خوب میدانم که نتوانستم وظیفهی فرزندی را در حقتان ادا کنم. شاید با ریختن خونم بتوانم زحمات شما را جبران کنم. باشد تا ان شاء الله، نزد «فاطمهی زهرا» (س) و «سید الشهدا» (ع) سربلند و سرافراز باشید.
عزیزانی که امروز در سنگر مقدس تبلیغات به فعالیت مشغولاند، بدانند که وظیفه شان لحظه به لحظه مشکلتر میگردد. شما امروز باید چهرهی حقیقی اسلام را نشان دهید.
امت حزب الله اطاعت از امام، حضور در صحنه و حفظ وحدت را هرگز فراموش نکنند.
اما توصیهی من به مسئولین در تمامی کارها این است که تقوا را پیشهی خود سازند و طوری با مردم رفتار کنند که به گفتهی امام، ما خدمتکار این ملتیم؛ چون که هرچه داریم از این مردم داریم. حواستان را جمع کنید که لحظهای غفلت، خیانتی بس بزرگ به خون شهدا از صدر اسلام تاکنون میباشد.
برادران و خواهران دانش آموز، اگر میخواهید مستضعفین را زودتر از زیر بار یوغ مستکبرین آزاد سازید، اوّل تقوا و تزکیهی نفس، و بعد تحصیل علوم بر شما واجب است.
در خاتمه خانوادهی گرامی، چون کوه استوار و مقاوم باشید و عزاداری را برای سیدالشهدا، مظلوم کربلا، آقا امام حسین (ع) و برای شهید مظلوم زمان، «بهشتی» و دیگر عزیزان برپا کنید؛ و در دعاها و نمازهای تان از خدا بخواهید که امام را نگه دارد؛ و تو پدر بزرگوارم، امیدوارم مرا ببخشی و از من ناراحت نباشی. چون روح مرا آزار میدهد. میدانم که وظیفهی فرزندی را ادا نکردم و حال میدانم که وقتش گذشته است. ولی امیدوارم که به پدری خود مرا ببخشی و حلال کنی؛ و شما خواهران و برادرانم، اگر از من ناراحت هستید به خواهری و برادری خود مرا ببخشید و حلال کنید؛ و به پدر و مادرم توصیه کنید که اگر خواستند بر سر قبر من فاتحه بخوانند، اوّل برای تمام شهیدان فاتحه بخوانند، و آخر از همه برای من؛ و در آخر از تمام دوستان و آشنایان و اقوام برای من حلالیت بطلبید.
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و سلام بر شهیدان گلگون کفن ایران که با خون خود اسلام را به مرحلهی اصلی رساندند.
خداحافظ و نگهدار شما
انتهای پیام/