شعار «مرگ بر شاه» شهید بابانظر در حضور فرح پهلوی

شهید محمد حسن نظرنژاد معروف به بابانظر هفتم مرداد ماه سال ۱۳۷۵ در شرایطی که به عنوان معاون عملیات لشکر ۵ نصر راهی اشنویه شد تا به مناطق عملیاتی لشکر سرکشی کند بر اثر تنکی نفس و ایست قلبی ناشی از جانبازی در دفاع مقدس به شادت رسید.
کد خبر: ۷۶۶۲۱۴
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۳ - 29July 2025

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «محمدحسن نظرنژاد» معروف به «بابانظر» که کتاب خاطرات او با همین نام منتشر و از پر فروش‌های کتب دفاع مقدس شد، هفتم مرداد ماه سال ۱۳۷۵ در شرایطی که به عنوان معاون عملیات لشکر ۵ نصر راهی اشنویه شد تا به مناطق عملیاتی لشکر سرکشی کند بر اثر تنگی نفس و ایست قلبی ناشی از جانبازی در دفاع مقدس به شهادت رسید.

«بابانظر» کشتی‌گیری با ۹۰ درصد جانبازی

این شهید در روستای «بتُه مُرده» در ۷۰ کیلومتری جاده مشهد – سرخس به دنیا آمد. ۱۷ ساله بود که برای کار به مشهد رفت و در یک کارگاه بافندگی مشغول شد و تا جایی پیش رفت که توانست مهارت کافی را در این زمینه کسب کند و به صورت مستقل کار بافندگی را ادامه دهد. علاقه‌ی زیادی به ورزش، به خصوص کشتی داشت. پس از مدتی به باشگاه‌ها راه یافت و تمرینات گسترده‌ای را در زمینه‌ی «کشتی چوخه» آغاز و مقاماتی نیز کسب کرد. او توانست در مسابقات سالانه‌ی استانی نیز شرکت کند و به عنوان یکی از سرشناس‌ترین کشتی گیران چوخه مطرح شود.

«بابانظر» کشتی‌گیری با ۹۰ درصد جانبازی

در سال ۱۳۵۷ موفق به شرکت در جشنواره‌ی کشتی طوس شد. شخص «فرح» نیز در این جشنواره حضور داشت؛ از آنجایی که او جزو نیرو‌های انقلابی به شمار می‌رفت، به محض ورود «فرح» به سالن، همراه با افرادی دیگر فریاد «مرگ بر شاه» سر دادند و مردم حاضر در تالار نیز آنها را همراهی کردند و طولی نکشید که تمام برنامه‌ها به هم ریخت. بعد از این واقعه، فعالیت‌های ورزشی اش کم شد، چرا که ترجیح می‌داد بیشتر وقتش را به فعالیت‌های انقلابی بپردازد. هرروز از صبح تا شب در تظاهرات شرکت و اعلامیه‌ها و پیام‌های امام خمینی را پخش می‌کرد و به عنوان یکی از نیرو‌های مسلح انقلاب فعالیت می‌کرد.

 مرکز تصمیم گیری‌های آنها در آن روز‌ها منزل آیت الله شیرازی بود. در همین ایام توسط ساواک دستگیر شد و مدت ۲۵ روز در زیر شکنجه و فشار به سر برد. اما حاضر به اعتراف نشد. گاهی اوقات برای تظاهرات به شهرستان‌های اطراف می‌رفت. با پیروزی انقلاب، توسط آیت الله شیرازی به کمیته انقلاب معرفی شد و در گروه ضربت که مأموریت دستگیری ساواکی‌ها و نیرو‌های ضد انقلاب را به عهده داشتند، مشغول به کار شد. پس از مدتی وارد سپاه گردید و فعالیت خود را در این نهاد آغاز کرد. همزمان با این کار تحصیلات خود را تا اخذ مدرک سیکل ادامه داد.

«بابانظر» کشتی‌گیری با ۹۰ درصد جانبازی

در سال ۱۳۵۸ از طرف سپاه مأموریت یافت تا از مرز‌های شرقی ایران حفاظت و حراست نماید. بر همین اساس سپاه جدیدی در شهرک جنت آباد تشکیل شد و او به عنوان فرمانده این سپاه مشغول به خدمت شد. پس از دو ماه همراه با دوست خود شهید بابارستمی برای مبارزه با منافقین به پاوه رفت و در آنجا از خود شجاعت‌های مثال‌زدنی نشان داد. سپس برای عملیات پاکسازی به «گنبدکاووس» اعزام شد.

در این مأموریت آنها حتی مجبور به پاکسازی خانه به خانه نیز شدند. با شروع جنگ تحمیلی ۷ سال در جبهه حضور و بیش از ۹۰ درصد جانبازی داشت. بیش از ۱۶۰ بار مورد اصابت تیر و ترکش قرار گرفته بود. با شرکت در بیش از ۳۰ عملیات کوچک و بزرگ بار‌ها و بار‌ها تا سر حد شهادت پیش رفت و با دشمن نبرد تن به تن نیز داشت. اما می‌گفت: «تمام کار‌ها و اعمال ما چه در دوران جنگ و چه حالا برای این بوده است که فرمان خدای بزرگ را لبیک گفته باشیم.»

شعار «مرگ بر شاه» شهید بابانظر در حضور فرح پهلوی

در طول دوران دفاع مقدس و به دلیل حضور مستمرش در جبهه، وضعیت جسمی ناهنجاری برای او پیش آمده بود. ازجمله: پاره شدن پرده‌ی گوش، از دست دادن یکی از چشم ها، ترکشی که در نزدیکی قلبش قرار داشت، شکستگی کمر و ترکشی که قسمتی از روده‌اش را از بین برده بود. با اتمام جنگ، اما آثار جراحات و ترکش‌هایی که در بدن داشت او را وادار نمود که در سال ۱۳۶۸ برای معالجه به آلمان سفر کند.

او با وجود جراحات، در لشکر ۵ نصر به عنوان معاونت عملیات مشغول به خدمت شد. سرانجام زمانی که مأموریت یافت تا برای بازدید از مناطق جنگی در ارتفاعات کردستان راهی آنجا شود، در ۷ مرداد ۱۳۷۵ براثر تنگی نفس و ایست قلبی در ارتفاعات اشنویه کردستان (که آن نیز ناشی از جانبازی حاصل از جنگ بود) به شهادت رسید.

«بابانظر» کشتی‌گیری با ۹۰ درصد جانبازی

پیکرپاکش را در گلزار شهدای بهشت رضای مشهد در جوار همرزمانش به خاک سپردند.

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار