ناکامی ارتش صدام در بازپس‌گیری ارتفاعات کله‌قندی

عملیات والفجر۳ مرداد ۱۳۶۲ با هدف آزادسازی ارتفاعات مرزی و تأمین امنیت محور ایلام، مهران و دهلران، در منطقه عمومی مهران اجرا شد. این عملیات به‌مدت ۱۷ روز با مشارکت گسترده یگان‌های ارتش و سپاه، به آزادسازی بخش‌هایی از خاک ایران، انهدام تجهیزات سنگین ارتش صدام و پاک‌سازی برخی مسیر‌های مواصلاتی منجر شد.
کد خبر: ۷۶۶۴۸۳
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۳ - 30July 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی ناکامی برخی از عملیات‌های نظامی در جبهه جنوب ایران طی سال ۱۳۶۲، فرماندهی کل جنگ تصمیم به تغییر محور‌های عملیاتی گرفت. در این رویکرد تازه، تمرکز نیرو‌های نظامی به مناطقی در غرب کشور سوق داده شد؛ مناطقی که ارتش عراق در آنها استقرار گسترده‌ای نداشت. در این چارچوب، عملیات‌های والفجر ۲ و ۳ به‌عنوان بخشی از تغییرات استراتژیک در منطقه غرب کشور طراحی و اجرا شد. برای مدیریت و فرماندهی این عملیات‌ها، قرارگاه مشترک عملیاتی «نجف» در غرب کشور تشکیل شد که دو قرارگاه «فتح» و «ظفر» زیرمجموعه آن بودند.

ناکامی ارتش صدام در بازپس‌گیری ارتفاعات کله‌قندی

هدف‌گذاری نظامی در محور ایلام مهران دهلران

هدف اصلی عملیات والفجر ۳، تثبیت محور ارتباطی میان ایلام، مهران و دهلران، افزایش امنیت تردد نیرو‌ها و ممانعت از استقرار ارتش عراق در دشت بدره عنوان شده بود. در واقع، با استقرار نیرو‌های ایرانی در ارتفاعات مرزی، تلاش شد خطوط دفاعی ارتش عراق به عقب رانده شود و برتری موضعی در این بخش از مرز حاصل شود.

ویژگی‌های منطقه عملیاتی

محدوده عملیاتی والفجر ۳ در منطقه عمومی مهران و در جبهه میانی قرار داشت. این عملیات از جنوب کانی‌سخت تا ارتفاعات قلعه‌آویزان (قلاویزان) در شرق مهران امتداد داشت. مناطق زالوآب، نمکلان‌بو، پاسگاه دوراجی، فرخ‌آباد و قله ۱۷۵ از جمله نقاطی بودند که در چارچوب این عملیات درگیر شدند. زمین منطقه، ترکیبی از موانع طبیعی و ساختگی بود؛ بلندی‌های شمالی در اشغال عراق قرار داشت و دشمن با بهره‌گیری از موانع متعدد مصنوعی مانند کانال‌های ضد تانک، خطوط پدافندی خود را تقویت کرده بود. در جنوب منطقه نیز تپه‌های قلاویزان در اختیار ایران بود که به‌عنوان خط میانی دفاعی عمل می‌کردند.

ترکیب نیرو‌های رزمی

سازمان رزمی عملیات والفجر ۳ از دو قرارگاه تاکتیکی «فتح ۱» و «فتح ۲» تشکیل شده بود. در محور شمالی، لشکر ۵ نصر و لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) فعالیت داشتند. محور میانی تحت پوشش تیپ ۲۱ امام رضا (ع)، لشکر ۱۷ امام علی (ع)، تیپ ۱۱۴ امیرالمؤمنین (ع)، تیپ ۸۴ خرم‌آباد و یک گروهان از مجاهدین عراقی قرار داشت. در محور جنوبی نیز لشکر ۴۱ ثارالله و لشکر ۲۱ حمزه مأمور به اجرای عملیات شدند. افزون بر این، یک لشکر و یک گردان از نیروی زمینی ارتش، واحد‌هایی از هوانیروز، توپخانه ارتش و خلبانان نیروی هوایی نیز در این عملیات مشارکت فعالی داشتند.

عملیات والفجر ۳ در ساعت ۳ بامداد روز ۷ مرداد ۱۳۶۲ با رمز «یا الله، یا محمد، یا علی» از سه محور آغاز شد. قرارگاه‌های فتح ۱ و ۲ به صورت هم‌زمان و با فرماندهی جداگانه در محور‌های شمالی، میانی و جنوبی عملیات را پیش بردند.

در محور شمالی، لشکر ۵ نصر توانست ارتفاعات ۳۰۵، ۳۲۵، ۳۴۰ و ۳۴۳ را محاصره کند. در دومین شب عملیات، این نیرو‌ها با استحکام مواضع، موفق به بازپس‌گیری تپه ۳۴۳ و جاده دوراجی شدند. با شدت گرفتن مقاومت ارتش عراق، فرماندهی عملیات تصمیم گرفت آزادسازی باقی‌مانده ارتفاعات محاصره‌شده را به لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) بسپارد. گردان کمیل از تیپ عمار، با فرماندهی مستقیم شهید محمدابراهیم همت، از نیمه‌شب ۱۶ مرداد وارد عمل شد و در روز ۱۷ مرداد موفق به آزادسازی تپه‌های کلیدی ۳۲۵، ۳۴۰ و ارتفاع ۳۴۳ معروف به کله‌قندی شد.

محور میانی که از پاسگاه زالوآب تا فرخ‌آباد را دربرمی‌گرفت، شاهد مقاومت شدید دشمن بود. ارتش عراق با ایجاد کانال‌های ضد تانک و خاکریز‌های پدافندی، مانع از پیشروی نیرو‌های ایرانی شده بود. با این حال، در ساعات اولیه عملیات، پایگاه‌های ۲، ۳ و ۴ در شرق رودخانه کنجانچم آزاد شدند. پس از آن، در شب دوم عملیات، نیرو‌های تیپ ۲۱ امام رضا (ع) با حمله به سمت پاسگاه سیدقاسم، دو پایگاه کلیدی دشمن را منهدم کردند و بدین‌ترتیب، موفق به تحقق اهداف محوری خود شدند.

چالش‌ها و پیشروی محدود در محور جنوبی

در محور جنوبی که از فرخ‌آباد تا قلاویزان گسترده بود، چهار گردان مأموریت اجرای عملیات را بر عهده داشتند. گردان والعصر مسئول محور فرخ‌آباد تا پاسگاه سیدقاسم، گردان‌های حضرت رسول (ص) و علی ولی‌الله (ع) مأمور تصرف تپه ۱۷۵، گردان حسین‌بن‌علی (ع) مسئول تپه ۲۲۳ قلاویزان و گردان المهدی (عج) مأمور عملیات در شرق منطقه بودند.

به‌دلیل هوشیاری ارتش عراق و درگیری زودهنگام، گردان حسین‌بن‌علی (ع) نتوانست به اهداف خود دست یابد. گردان‌های حضرت رسول (ص) و والعصر موفق شدند تپه ۱۷۵ را به محاصره درآورند، اما گردان المهدی (عج) در برابر موانع گسترده‌ای همچون سیم‌های خاردار، کانال‌های عمیق و آتش سنگین دشمن متوقف شد. عدم الحاق گردان‌ها، کمبود مهمات و شدت مقاومت دشمن در نهایت فرماندهی محور جنوبی را به صدور دستور عقب‌نشینی و بازگشت به مواضع قبلی واداشت.

آزادسازی مناطق کلیدی و تنگه استراتژیک کنجانچم

با وجود آنکه در محور جنوبی عملیات برخی اهداف به‌طور کامل محقق نشد، اما نیرو‌های ایرانی موفق شدند در محور‌های شمالی و میانی، بخش قابل توجهی از مناطق تحت اشغال دشمن را آزاد کنند. از جمله این دستاورد‌ها می‌توان به بازپس‌گیری ارتفاعات نمکلان‌بو، زالوآب، تپه‌های استراتژیک ۳۰۵، ۳۲۵، ۳۴۰ و ۳۴۳ (کله‌قندی)، پایگاه‌های نظامی ارتش عراق و همچنین پاک‌سازی محور مهران به دهلران اشاره کرد.

یکی از مهم‌ترین نتایج عملیات، تأمین تنگه کنجانچم بود که نقش کلیدی در کنترل جاده‌های مواصلاتی منطقه و جلوگیری از تحرکات ارتش عراق داشت. این تنگه، به‌واسطه موقعیت جغرافیایی، می‌توانست مسیر ارتباطی مهران با سایر مناطق مرزی را ایمن‌سازی کند.

آزادسازی مناطق اشغالی و بازپس‌گیری پاسگاه‌ها

در جریان عملیات والفجر ۳، چندین پاسگاه مرزی که در اختیار ارتش عراق قرار داشتند، از جمله زالوآب، دوراجی، فرخ‌آباد و رضاآباد، به کنترل نیرو‌های ایرانی بازگشتند. در مجموع، حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران از اشغال ارتش عراق خارج شد و برخی از نقاط مرزی که سال‌ها در معرض تهدید قرار داشتند، به وضعیت امن‌تری رسیدند.

آمار خسارات وارده

بر اساس گزارش منابع نظامی، در این عملیات حدود پنج هزار نفر از نیرو‌های دشمن کشته یا زخمی شدند. همچنین، ۴۰۰ نفر از نظامیان عراقی به اسارت نیرو‌های ایرانی درآمدند. ارتش عراق در این عملیات متحمل خسارات سنگینی شد که از جمله می‌توان به انهدام ۲۰۰ دستگاه تانک و نفربر، شش فروند بالگرد و هواپیما و تعداد قابل توجهی خودرو‌های نظامی اشاره کرد. همچنین، برخی از تیپ‌های پیاده و زرهی ارتش عراق و یگان‌های گارد مرزی به‌طور کامل منهدم شدند. در مقابل، ایران نیز در این نبرد متحمل تلفات شد و بنا بر آمار منتشرشده، ۱۰۲۰ نفر از رزمندگان ایرانی در جریان عملیات والفجر ۳ شهید یا مفقود شدند.

حملات هوایی ارتش صدام هم‌زمان با عملیات

در فاصله ۱۹ تا ۲۲ مرداد ۱۳۶۲ و در میانه اجرای عملیات والفجر ۳، ارتش عراق حملات هوایی گسترده‌ای را علیه مناطق مسکونی ایران ترتیب داد. شهر‌هایی مانند گیلان‌غرب و اندیمشک هدف بمباران‌های سنگین قرار گرفتند. ارتش عراق از بمب‌های خوشه‌ای استفاده کرد تا ضمن ایجاد رعب و وحشت در میان غیرنظامیان، روحیه جبهه‌های داخلی را تضعیف و عملیات‌های هجومی ایران را با اختلال مواجه کند.

گزارش‌هایی از میدان نبرد حاکی از آن است که در بخش‌هایی از عملیات، بسیجیان نوجوان و جوان با روحیه‌ای بالا وارد میدان شدند و در قالب گروه‌های کوچک به شکار تانک‌ها پرداختند. توپخانه سپاه و ارتش نیز پشتیبانی مؤثری از نیرو‌های پیاده به عمل آوردند. نقل‌قولی از یکی از افسران ارتش عراق، احسان المقدادی، در کتاب «فرشتگان خدا» نشان می‌دهد که در نخستین روز‌های عملیات، ارتش عراق دچار سردرگمی شده و در برابر موج حملات نیرو‌های ایرانی، برای مدتی کنترل میدانی را از دست داده بود. او از تلاش ارتش عراق برای بازپس‌گیری ارتفاعات کله‌قندی سخن می‌گوید و حملات ایران را با آتش گسترده توپخانه و بمباران‌های هوایی توصیف می‌کند.

تصمیم‌گیری‌های کلیدی در جریان عملیات

بر اساس روایات میدانی، پس از بروز دشواری‌هایی در آزادسازی برخی ارتفاعات مهم، تصمیم‌گیری فرماندهان برای استفاده از گردان‌های تخصصی و ورود مستقیم فرماندهان ارشد مانند شهید محمدابراهیم همت به خط مقدم، موجب تغییر معادلات شد. پیام‌هایی نیز از سوی حضرت امام خمینی (ره) به فرماندهان مخابره شد که در افزایش روحیه و بازگشت انسجام میدانی نقش بسزایی داشت و در همان شب، منجر به تصرف تپه مهم ۳۴۳ و تثبیت مواضع ایران شد.

پایان عملیات

عملیات والفجر ۳ پس از ۱۷ روز نبرد مداوم، در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۲ پایان یافت. اگرچه برخی اهداف مانند خروج کامل شهر مهران از تیررس دشمن و تصرف کامل محور جنوبی محقق نشد، اما در مجموع، فرماندهان قرارگاه نجف اعلام کردند که حدود ۶۰ درصد از اهداف این عملیات تأمین شده است. پاک‌سازی نسبی جاده مهران صالح‌آباد و خارج شدن بخش وسیعی از آن از تیررس دشمن، از دیگر نتایج عملیاتی بود.

برخی تحلیل‌گران نظامی معتقدند عملیات والفجر ۳ در کنار والفجر ۲، گرچه از نظر تاکتیکی موفقیت‌هایی به همراه داشت، اما در سطح راهبردی نتوانست تأثیر عمیقی بر معادله جنگ بگذارد. به‌ویژه آنکه در مقطع میانی جنگ، جبهه‌ها به حالت فرسایشی درآمده بود و هیچ‌یک از دو طرف قادر به تحمیل برتری تعیین‌کننده به طرف مقابل نبودند. رالف کینگ و افرایم کارش، در کتاب «جنگ ایران و عراق؛ پیامد‌های سیاسی، تحلیل نظامی»، عملیات‌های والفجر را از منظر ایستایی جنگ تحلیل کرده‌اند و معتقدند این نبردها، بخشی از مرحله تثبیت در جنگ بودند و نه تحول‌آفرین.

پیش‌زمینه‌ای برای عملیات کربلای ۱

سه سال پس از پایان عملیات والفجر ۳، در تاریخ ۹ تیر ۱۳۶۵، عملیات کربلای ۱ در همان منطقه و با هدف تصرف مجدد مهران اجرا شد؛ عملیاتی که در مقایسه با والفجر ۳ از نظر رسانه‌ای و سیاسی نیز بازتاب بیشتری داشت. تجربه‌های میدانی حاصل از والفجر ۳، نقش مؤثری در برنامه‌ریزی عملیات‌های آتی ایفا کرد.

منابع:
حسین اردستانی، «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق»، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
امیرحسین کیهان‌پناه، «اطلس راهنمای جنگ»، انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
مجتبی جعفری، «اطلس نبرد‌های ماندگار»، انتشارات سوره سبز
محسن رشید، «اطلس جنگ ایران و عراق»، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
کتاب «فرشتگان خدا»، ترجمه حمید محمدی، انتشارات سوره مهر

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار