گروه استانهای دفاعپرس - «سیده معصومه حسینی»؛ در دنیایی که معیار موفقیت را دارایی، شهرت و جایگاه اجتماعی تعریف کردهاند، گاهی فراموش میکنیم که بسیاری از آنچه میدرخشد، متعلق به خود افراد نیست.
برخی، تنها در سایهی توجهها، امکانات یا مناسبات ظاهری بزرگ دیده میشوند و وقتی دنیا روی برمیگرداند، نهتنها آن جلوههای مصنوعی را از دست میدهند، بلکه حتی توانمندیهای واقعیشان هم زیر غبار بیمهریها گم میشود.
در چنین فضای فریبندهای، نهجالبلاغه با حکمتهایش ما را به نگاه عمیقتر دعوت میکند؛ نگاهی که پشت ویترینهای دنیای ظاهربین، به حقیقت انسانها و سنجههای واقعی عزت و سقوط توجه دارد؛ و چه سخنی رساتر از حکمت نهم امام علی (ع) برای این تلنگر: «إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ، وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه.» چون دنیا به کسی رو کند، خوبیهای دیگران را نیز به او میبخشد (و به حساب او مینویسند) و، چون پشت کند، حتی خوبیهای خودش را هم از او بازمیستاند.
این سخن ناب، پرده از یکی از ظریفترین فریبهای دنیا برمیدارد. دنیا نه اهل انصاف است و نه پایدار؛ وقتی به کسی روی میآورد، او را با ظاهری آراسته، اعتباری کاذب و محبتی فزاینده نزد مردم جلوه میدهد، حتی اگر آن شخص واقعاً شایستگیاش را نداشته باشد. اما وقتی روی برگرداند، نهتنها آن زینتهای وامگرفته را پس میگیرد، بلکه حتی سرمایههای واقعیاش را هم از او میرباید.
آثار این حکمت در زندگی فردی و اجتماعی
برای فرد:
کسی که دل به دنیا بسته، باید بداند آنچه از دنیا دارد، «اعاره» است، نه «ملک»، عزت، ثروت، موقعیت، شهرت و حتی محبوبیت، همه میتوانند در چشم بر همزدنی سلب شوند. اهل خودسازی، ارزشهای درونی را محور میگیرند؛ نه ثروتهای ظاهری و زینتهای دنیایی.
برای جامعهسازی و تشکیلات:
جوامع، احزاب و نهادها اگر عزت و قدرت خود را تنها در گرو اقبال عمومی، قدرت رسانه یا حمایت سیاسی ببینند، محکوم به افولاند. اما اگر بر سرمایههای حقیقی خود مانند ایمان، اخلاق، عدالت، دانش و صداقت تکیه کنند، حتی اگر دنیا پشت کند، نمیشکنند. در کار تشکیلاتی، اگر محبوبیت تشکل وابسته به حمایتهای بیرونی و نه عملکرد حقیقی باشد، با تغییر شرایط از هم میپاشد.
در مواجهه با فتنهها:
فتنهها اغلب در زمانی رخ میدهد که دنیا به فرد یا جریانی روی آورده و او گمان میکند همیشه همینگونه خواهد ماند. اما با نخستین چرخش دنیا، چهرهها عوض میشود، یاران کم میشوند، و واقعیتها آشکار. اما اگر به محاسن و موفقیتهای ظاهری دل ببندیم، با ادبار دنیا، هم سرمایههای معنوی را از دست میدهیم، و هم عزت واقعی را.
نتیجهگیری
این حکمت از امام علی (ع)، پرده از فریب بزرگ دنیای ظاهرگرا برمیدارد.
یادآور میشود که محبوبیتهای ناگهانی، موقعیتهای کاذب، و اعتبارهای ساختگی، دوام ندارند و گاهی نهتنها از آنِ ما نیستند، بلکه ما را از گوهر واقعیمان نیز تهی میسازند.
در مسیر خودسازی، باید مراقب باشیم که عزت نفس و کرامت حقیقیمان را فدای تأییدات دنیوی نکنیم. در جامعهپردازی نیز باید بدانیم که اصالت، نه در ثروت و توجه موقت دنیا، که در شخصیت، عملگرایی مؤمنانه، و ثبات در مسیر حق است؛ و سرانجام، در مواجهه با فتنهها و تحولات اجتماعی، باید بیاموزیم که:
آنکس که «خود را با دنیا تعریف میکند» با افول آن، از خودش هم چیزی باقی نمیگذارد... اما آنکس که «با حقیقت و تقوا شناخته میشود» حتی اگر دنیا از او روی بگرداند خودش و ارزشش باقی میماند.
تلنگر پایانی
ما بر چه چیزی تکیه کردهایم؟ محاسن خود یا زینتهای قرضی دنیا؟
انتهای پیام/