گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: خانواده دکتر «منصور عسگری» دانشمند هستهای در پی حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به بلوک ۱۲ شهرک شهید چمران به شهادت رسید.
شهیده «معصومه یوسفی» همسر شهید عسگری بازنشسته دانشگاه پیامنور و دخترش شهیده «مرضیه عباسی» فوق تخصص نوزادان و هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و شهیده «زهرا برزگر» نوه سه سالهاش نیز به همراه ایشان به شهادت رسیدند.
بر همین اساس، با «فاطمه عسگری» فرزند شهید عسگری، به گفتوگو نشستیم که او در این گفتوگو به جزئیات این فاجعه و ابعاد شخصیتی و حرفهای پدر خود و سایر اعضای خانواده پرداخته است.
فاطمه عسگری با اشاره به وقایع صبح روز حادثه اظهار داشت: جمعه ۲۳ خرداد، رژیم صهیونی، بلوک ۱۲ شهرک شهید چمران را هدف قرار داد که شش طبقه از دو برج کاملا فروریخت و دهها نفر از جمله خانوادهام به شهادت رسیدند که هنوز هم نمیتوانم باور کنم آنها دیگر در میان ما نیستند.
تمام فعالیتهای پدرم صلحآمیز بود
وی با اشاره به پیشینه علمی پدرش گفت: پدرم پس از دریافت کارشناسی ارشد فیزیک هستهای از دانشگاه شیراز، به عضویت هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) درآمد. پدرم با شهیدان «مسعود علیمحمدی»، «فریدون عباسی» و «محسن فخریزاده» همکاری نزدیک و مهمی داشت؛ بهطوریکه این همکاریها منجر به تاسیس سازمان «سپند» شد. طبق گفته همکاران پدرم، این نام را ایشان برای سازمان انتخاب کرد. پس از شهادت آقای علیمحمدی، پدرم همکاری علمی خود را با شهید فخریزاده و شهید عباسی ادامه داد؛ در حالیکه تمام فعالیتهای علمیشان صلحآمیز و قانونی بود.
وی درباره پدرش افزود: پدرم انسانی متواضع، مهربان، خانواده دوست و اهل عبادت بود. از جوانیاش که امام خمینی (ره) به نسل جوان توصیه کرده بودند دوشنبهها و پنجشنبهها را روزه بگیرند، پدرم همواره دوشنبهها و پنجشنبهها روزه میگرفت، با وجود مشغله فراوان در خانه کمک میکرد. پدرم به تولد اعضای خانواده اهمیت زیادی میداد و برای ما شعر میسرود.
دختر شهید عسگری درباره وضعیت مالی خانوادهاش گفت: پدرم تنها از دانشگاه امام حسین (ع) حقوق میگرفت و با توجه به اشتغال دومش در وزارت دفاع، میگفت از آنجا دستمزد نمیگیرم، همین دستمزد دانشگاهی کافی است با اینکه به او پیشنهاد شده بود، آن را نپذیرفت. خانهمان در همان آپارتمانی بود که در آن شهید شد. وضعیت مالیمان متوسط و سادهزیستی، باور قلبی پدرم بود.
وی در پاسخ به شایعاتی درباره توقیف داراییهای خارجی پدرش، تصریح کرد: پدرم هیچ داراییای در خارج کشور نداشت. مطالب مطرحشده، حاصل برداشت نادرست از اسناد تحریمهای قدیمی آمریکا علیه پدرم است. ایشان حتی در داخل کشور هم دارایی قابل توجهی نداشت.
مادرم همسری وفادار بود
فاطمه عسگری با اندوهی عمیق از مادر شهیدش یاد کرد و گفت: مادرم همهچیز خانه ما بود. با عشق و فداکاری، سالها ستون خانواده بود. از دوران کودکی ما تا نگهداری از نوهها، همواره با سکوت و مهربانی نقشآفرین بود. همسری وفادار بود که تا آخرین لحظه، دوشادوش پدرم ایستاد.
خواهرم خوشاخلاق و بسیار دلسوز بود
وی درباره خواهرش، دکتر مرضیه عسگری نیز ابراز داشت: خواهرم پزشک فوقتخصص نوزادان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. انسانی متین، آرام، خوشاخلاق و بسیار دلسوز. در کار حرفهای خود نیز بسیار دقیق و قابل اعتماد بود که البته دختر کوچکش نیز در این حمله به شهادت رسید. دیگر هیچکدامشان در کنارم نیستند.
فاطمه عسگری با صدایی لرزان و بغضی در گلو درباره آخرین دیدار با خانوادهاش گفت: همراه با خواهرم هماهنگ شدیم که از پنجشنبه تا یکشنبه که عید غدیر بود، در کنار پدر و مادرمان باشیم. از اینرو من و پسرم پنجشنبه از ساعت ۱۸ مهمان پدر و مادرم بودیم، اما برای انجام یک سری کارهایمان مجبور شدیم به خانه خودمان برگردیم که بامداد جمعه صدای مهیب انفجاری را شنیدم، ابتدا تصور کردم رعد و برق است، اما دقایقی بعد متوجه شدم محل سکونت خانوادهام هدف حمله قرار گرفته و شش طبقه کامل از ساختمان تخریب شده است، فقط دعا میکردم آنها سالم باشند، اما نبودند. حتی نتوانستم با آنها درست خداحافظی کنم. پنجشنبه هر چهار نفرشان تا جلوی در آمدند و بدرقهمان کردند.
وی افزود: از زیر آوار، تنها یک کیف باقی ماند؛ درونش نامههایی بود که پدرم سالها پیش در دوران نامزدی برای مادرم نوشته بود. اینها تنها چیزهایی است که از آن خانه مانده است.
فاطمه عسگری در پایان گفت: دشمنان از پیشرفت علمی ایران هراس دارند. آنها با این جنایت نهتنها پدر من، بلکه نماد دانایی و ایستادگی ایران را هدف گرفتند اما راه این شهیدان ادامه دارد و ما همچنان ایستادهایم.
انتهای پیام/ 112