گروه استانهای دفاعپرس- «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ امروز با دیروز متفاوت است. نقشها هم باید متفاوت بازتعریف شود. با این نگاه، نقش خبرنگار، امروز دیگر فقط روایتگر بودن نیست. دیگر نمیشود صرفاً به بازتاب رویدادها بسنده کرد. در جامعهای که هر لحظه، تکهای از واقعیت زیر خروارها غبار جعل و تحریف دفن میشود، خبرنگار باید مجاهدانه، قلم را چراغ کند و به دل تاریکی بزند. رسالت او روایتِ درستِ واقعیت است؛ نه آنطور که این گروه و آن جناح میپسندند، نه آنگونه که عوام خوششان میآید، بلکه آنگونه که حقیقت هست. ایرانِ ما، ایرانِ عزیز ما، امروز در پیچی تاریخی ایستاده است. سخت و پر هزینه هم ایستاده است.
زخم جنگ ۱۲ روزه هنوز تازه است. بوی دود هنوز در جان کوچهها مانده. نگاه کودکان هنوز پر از پرسشهایی بیپاسخ است. زن و مرد جامعه هم با علامت سئوال به فردا نگاه میکنند. ما باید این پیچ را با موفقیت پشت سر بگذاریم. عبور موفق از این پیچ ما را به ساحت رستگاری میرساند.
در همین گذر هم باید حماسه دفاع مقدس ۱۲ روزه را خط به خط بخوانیم. شهدایش را دلیل راه و هدایتگر بدانیم. نگذاریم متجاوزان در ذهن مردم «جانی» را «ناجی» جا بزنند. جای «شهید» باید چنان حریم بانی شود که هیچ کس در شناخت «جلاد» جز به یقین و نفرت کلمهای بر زبان نیاورد. این را ما خبرنگاران، چون تکلیفی دینی و ملی بر شانه داریم. جنگ را نظامیان در میدان انجام میدهند، اما روایت جنگ با ماست. غفلت کنیم، غافلگیرمان میکنند.
ذهنها را اگر – خدای نکرده- تصرف کنند، زمین را هم از زیر پای ما خواهند کشید. نباید بگذاریم فاجعهای چنین اتفاق افتد. نباید دشمن میدان پیدا کند بین مردم، بین ملیت و اسلامیت غیریتسازی کند. این پیشدرآمد تجزیه ایران است. باید غیرت بورزیم بر یگانگی ایران و اسلام. باید در میدان بمانیم. نه فقط در ساحت روایت جنگ که در حوزه روایت زندگی. زندگی تمام ساحتی از اجتماع و فرهنگ و اقتصاد تا سیاست و امنیت.
در سپهری چنین گسترده نیز روزنامهنگاری متعهد، فقط گزارش نمیدهد؛ نقد میکند. اما نه نقد کینهتوزانه، که نقدِ دلسوزانه. خبرنگار، اگر تازیانه نقد را بهدست میگیرد، باید دلش از مهرپدری و مادرانه لبریز باشد. نه تخریبگر باشد، نه بیتفاوت و تسلیم خواست دیگران. نه زبانبسته بماند، نه بیپروا و بیسند حرف ببافد.
باید بتواند «نه» بگوید، بیآنکه در مرز نفرت بایستد. باید حقیقت را بگوید، بیآنکه امید را بسوزاند. باید مثل یک مجاهد، جهدش را حرفهای و علمی انجام دهد. بداند و و مسئولان هم بدانند و راه را باز کنند برای او چه در روزگارِ ما، اگر خبرنگار حقیقت را نگوید، اگر از بیان واقعیتها سر باز زند، اگر از ترس یا مصلحت، صدا را در گلو خفه کند، جامعه در تاریکی باقی خواهد ماند. اما اگر صادقانه، روشن، بیلکنت و بیلکّه، آنچه هست را روایت کند، آنوقت میشود به آیندهای بهتر اندیشید. حتی اگر تلخ باشد، گفتنِ حقیقت، آغاز درمان است.
ما، در این خاک زخمخورده، اما زنده، بیش از هر وقت، نیاز به خبرنگارانی داریم که قلمشان نه شمشیر که مشعل است؛ که دلشان با مردم است، و چشمشان به افق. خبرنگارانی که در راه حقیقت، هم ایستادگی کنند، هم انصاف بورزند. هم فریاد بزنند، هم گوش بدهند. به رسانه نگارانی که شهادت را فهم کنند و مثل شهید در انجام تکلیف ملی، انقلابی و دینی خود اهتمام داشته باشند.
انتهای پیام/