به گزارش خبرنگار استانها دفاعپرس، روضه همان ذکر خدا و اولیای خداست که از کتاب روضه الشهدای ملا حسین کاشفی سبزواری گرفته شده است واز آن زمان تا به امروز هر کسی که از آن کتاب، واقعهی کربلا را نقل میکند روضه خوان و در اصطاح، محلی که در آن روضه خوان، روضه میخواند را هم محفل روضه میگویند؛ که مسلمانان، مخصوصا شیعیان، برای ارض ارادت به محضر معصومین در طول سال در تکیهها، مساجد و خانههای خود روضه بر پا میکنند.
در ماههای محرم و صفر اکثر خانهها برای اعلام عزا مشکی پوش میشوند، و خود را برای محفل روضه آماده میکنند. در هر محلهای میتوان تعدادی خانه پیدا کرد که از آنجا صدای روضه و مرثیه سرایی به گوش میآید. این خانهها صاحبان دنیایی ندارند بلکه صاحبشان امام حسین (ع) است.
در روضههای خانگی خانمها نقش مهمی را در برگزاری مراسم ایفا میکنند و حزن انگیزترین عزاداریها را به نمایش میگذارند به همین دلیل خانه جایگاه خوبی برای عزای امام حسین بوده و هست.
روضههای خانگی از تجملات هیئتهای بزرگ به دور است و با کمترین هزینهها میتوان آن را بر پا کرد و نهضت و قیام امام حسین را میتوان در وجود کودکان و نسلهای آینده در روضههای خانگی متبلور ساخت.
«پوریا ترابی» از عکاسان شهر قزوین چند سالیست که با این موضوع عکاسی میکند و امروز با این عکاس جوان به خانههای روضه خوان سر میزنیم و با وی گفتوگو میکنیم.
چرا رفتید سراغ روضههای خونگی؟
روضههای خونگی برای من یه کلمه بود که تو دوران کودکی بواسطهی روضههای خونگی که همسایهها برگزار میکردند و مادرم پای قرص این مجالس بود؛ و من هیچ درکی از روضههایی که تو خونه برگزار میشه نداشتم.
از کی دغدغه تون روضه خونگی شد؟
زمان همه گیری کرونا برگزاری هیئتها خیلی سخت شده بود و علنا جمعهای عزاداری بزرگ خیلی جمع و جور شده بود و در عوض زمزمهی روضههای خونگی دهن به دهن میچرخید و کرونا روضهها رو آورده بود تو خونهها و کوچهها و پس کوچه و همه ازش به بدی یاد میکنند، اما برای من یه جرقه شد تا به اون نقطهی مبهم کودکیم دست پیدا کنم و از سال ۹۹ تا به امروز روضههای خونگی از مهمترین کارهای بومی من شده است.
تا به امروز از هیئتهای معروف هم عکاسی کردید؟
بله، از یک هیئت بزرگ تهران یکبار عکاسی کردم، که با من برخورد خوبی هم نشد با اینکه خارج از محوطهی امامزاده عکاسی میکردم، اما خدام زحمتکش رفتاری در شآن هیئت با هام نداشتند.
شما در طول این پروژه با چه چالشهایی روبه رو بودید؟
اول راه تردید داشتم، به خاطر همین دوستم آقای «علی تشکری» را همراه کردم، چون در روضههای خونگی ما میخوایم وارد نقطهی امن و حریم شخصی یه خونواده بشیم مثل آشپزخونه، پذیرایی و اتاق خواب خب آدمایی بودن که بواسطه شغل یا فرهنگشون اگه در طول سال باهاشون برخورد میکردیم خیلی سخت ارتباط میگرفتند، اما در زمانی که روضه تو خونشون بر پا بود ما ازشون در خواست میکردیم تا از روضهای که تو خونشون برگزار میشه عکاسی کنیم در عین ناباوری اجازهی ورود به ما میدادند و انگار اون آدمه با امام حسین زود ترعهد بسته بوده که آقا اگه روز قیامتی یقه یم نو گرفتن گفتن تو حوزهی فرهنگی برای امامت چیکار کردی میگم یه جوونی اومد گفت میخوام از روضهی توی خونه ات عکاسی کنم منم اجازه دادم.
گاهی همین روضههای خونگی حلال مشکلات بود مثلا صندوق خونگی راه مینداختن مشکل مالی هم رو حل میکردن.
رسم و رسوم شهر قزوین در ایام محرم چیست؟
شهر قزوین هم مثل شهرهای دیگه دستههای عزاداری و سینه زنی و روضه خونی داره، اما یکی از معروفترین تعزیه خوانیها در روستای حصارخوروان قزوین هست که خیلیها اومدن و گزارش گرفتن و یکی دیگه از مراسمهای مرسوم قزوین درسوم امام برگزار میشه مثل کربلا به اسم زنان بنی اسد در مسجد علی اکبری کنار امامزاده حسین قزوین که در مرکز شهر واقع است که یک مراسم کاملا زنانه است که ۷۲ تابوت به طور نمادین از شهدای کربلا تشیع میشه از امامزاده حسین شروع میشه و در خیابان سپه میگدرونن و در نهایت به امامزاده حسین بر میگردند.
شما فاصلهای بین آدمایی که میان روضههای خونگی و هیئتهای بزرگ میبینید؟
همهی افراد که تو روضه شرکت میکنند گریه کن امام حسین هستند و روضههای خونگی میانبری بوده برای همهی آدما که دیگه بهانهای نباشه برای کسی که بگه نشد برم هیئت.
نقش بانوان در روضهی خانگی چیست؟
ستون هر خونهای مادر خانواده است، هشتاد یا نود درصد این پروژه حول محور خانم هاست و اکثرا خانمها، ظهرها یا صبحها در غیاب مردشون روضه بر پا میکردند و به شدت نظم و تمیزی در روضههای خونگی نمود
داشت مثلا پکهایی که در زمان کرونا داده میشد در با سلیقهترین و خلاقترین حالتشون به عزادارها داده میشد؛ و عزاداری در بین خانمها لطیفتر و با احساستر انجام میشه و شاهد رکن بودن خانمها در روضهی خانگی بودم.
به نظرشما روضه خانگی اثر تربیتی داره؟
خوبه خاطرهای بگم از دوران کودکی خودم مسجدی در روستای پدری من بود و هست که پدر بزرگم هشتم محرم خرج میداد و برای من و پسر عمو و پسر عمه هام اون روز زمین بازی و نقش آفرینی بود که در حد یه قاشق گذاشتن و برداشتن از داخل سفره بود که ما فکر میکردیم بزرگترین مسئولیت رو داریم و حس خیلی خوبی برای من بود و مسئولیت پذیری رو داریم یادمیگیریم و از طرف دیگه من دارم میبینم مامانم داره گریه میکنه، مامانی که تو تنگناهای زندگی خم به ابرو نیاورده است.
بعد تو ذهن منه بچه میچرخه مامان داره برای چی گریه میکنه؟
و اصلا برای کی داره گریه میکنه؟ و این چه کسی را برای بچه موضوعیت پیدا میکنه و میگرده دنبال این حسین و بین روضهها به حسین میرسه.
بعد سوال میشه امام حسین برای چی اینکار رو کرده؟ و این بچه مبارزه با ظلم رو از بچگی داره تو ذهنش تمرین میکنه این اثر تربیتی بین روضه هاست که تو جبهه نمایان میشه ما وقتی وصیت نامههای شهدا رو میخونیم و به خودمون میگیم حتما این بچهی سیزده ساله روضهی عبدالله ابن الحسن، قاسم ابن الحسن رو شنیده و به مرحلهی ظهور رسونده.
فرقی بین پروژه روضه خانگی با سایر پروژهایی که کار کردید میبینید؟
شعاری نمیخوام باشه ولی دوست داشتم منم به اندازه یه اپسیلون توی این دریای عظیم شریک باشم و حس دینی که داشتم به امام حسین و هنوز دنبال اون کشف و شهوده هستم.
آیه یا حدیثی بوده که حول محورش عکاسی کرده باشید؟
در باب عزاداری برای اهل بیت علی الخصوص امام حسین احادیث زیادی شندم مثل همون که امام سجاد فرمودن اگر توان رفتن به کربلا ندارید روضه بر پا کنید.
این پروژه ادامه دار خواهد بود؟
من به دنبال کشف و شهودم و تازمانی که دوربین به دست هستم این پروژه رو ادامه میدم.
گفتگو از فاطمه چگینی
انتهای پیام/ 801