یادداشت/

حسین(ع) به‌مثابه حجّت الهی: از نور در اصلاب تا مواریث انبیا

زیارت اربعین، چهره‌ی حسین‌بن‌علی (ع) را نه در قاب یک اسطوره‌ی احساسی، بلکه به‌عنوان «حجّت الهی» ـ معیار زنده‌ی حق و باطل ـ به ما نشان می‌دهد. او نه مولود تصادف تاریخ، که «نور در اصلاب شامخه» و «مواریث‌دار انبیا» ست؛ نه صرفاً فرزند یک خاندان بزرگ، بلکه حلقه‌ای از زنجیره‌ی هدایت الهی که اگر گسسته شود، حیات معنوی بشر فرو می‌ریزد.
کد خبر: ۷۶۹۵۱۶
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۵ - 14August 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سیده معصومه حسینی»؛ زیارت اربعین، نه فقط متنی دعاگونه و آئینی، بلکه یک بیانیه‌ی فشرده و پرمغز از تاریخ، کلام، عرفان و سیاستِ عاشورا است؛ متنی که در لایه‌های واژگانش، هم سیمای امام حسین (ع) به‌عنوان «ولیّ خدا» و «وارث انبیا» ترسیم می‌شود، هم فلسفه و غایتِ قیام او به‌روشنی بازگو می‌گردد، و هم نسبتِ ایمانی و عملیِ زائر با راه آن حضرت تعیین می‌شود.

حسین(ع) به‌مثابه حجّت الهی: از نور در اصلاب تا مواریث انبیا

در این زیارت، حسین‌بن‌علی (ع) نه یک قهرمان صرفاً تاریخی، بلکه حجّتی زنده و معیارِ سنجش حق و باطل معرفی می‌شود؛ کسی که از «نور در اصلابِ شامخه» برخاسته و «مواریثِ انبیا» را به دوش کشیده است. هدف او از جهاد، نه فتحِ جغرافیا، بلکه رهاییِ انسان از اسارتِ جهل و سرگردانیِ ضلالت است؛ و در نهایت، این متن از زائر می‌خواهد تا جایگاه خود را روشن کند: یا با امام است و یا با دشمن او، بی‌میان‌بُر و بی‌تعارف.

یادداشت پیشِ رو تلاش دارد از میان سه بُعدِ بنیادینِ زیارت اربعین؛ «امام حسین (ع) به‌مثابه حجّت الهی و وارث حقیقت»، «رسالت نجات‌بخش و اخلاق جهاد او» و «نسبت ایمانی و عملیِ مؤمن با جبهه ولایت و برائت»، بعد اول را با دقت و عمق بازخوانی کند:

«امام حسین (ع) به‌مثابه حجّت الهی و وارث حقیقت»

در جهان پرهیاهوی امروز، تصویر‌های بسیاری از قهرمانی و رهبری به ما عرضه می‌شود؛ از چهره‌های سیاسی گرفته تا نماد‌های فرهنگی. اما در میانه‌ی این انبوه تصویرها، گاهی حقیقت ناب، در لایه‌های غبارآلود تبلیغات و روایت‌های تحریف‌شده گم می‌شود. زیارت اربعین، همچون فریادی که از اعماق تاریخ می‌رسد، این غبار را می‌روبد و چهره‌ی حسین‌بن‌علی (ع) را نه در قاب یک اسطوره‌ی احساسی، بلکه به‌عنوان «حجّت الهی» ـ معیار زنده‌ی حق و باطل ـ به ما نشان می‌دهد. او نه مولود تصادف تاریخ، که «نور در اصلاب شامخه» و «مواریث‌دار انبیا» ست؛ نه صرفاً فرزند یک خاندان بزرگ، بلکه حلقه‌ای از زنجیره‌ی هدایت الهی که اگر گسسته شود، حیات معنوی بشر فرو می‌ریزد.

زیارت اربعین در آغاز، امام حسین (ع) را با تعابیری معرفی می‌کند که هر یک، حامل یک جهان‌بینی کامل است: «ولیّ الله»، «حبیب‌الله»، «صفیّ‌الله»، «ابن صفیّه». این الفاظ، صرف القاب تکریمی نیستند؛ بلکه هر یک بیانگر جایگاه معرفتی و الهی امام است.

«ولیّ الله» یعنی واسطه‌ی اتصال زمین و آسمان، «حبیب‌الله» یعنی محبوب‌ترین عبد نزد معبود و «صفیّ‌الله» یعنی برگزیده‌ای که از هر آلودگی تهی شده است.

امام حسین (ع) وارث «مواریث انبیا» است

در ادامه، متن زیارت بر یک نکته‌ی کلیدی تأکید می‌کند: امام حسین (ع) نه تنها وارث معنویت، بلکه وارث «مواریث انبیا» است. این یعنی هر آنچه ابراهیم (ع) در توحید بنا کرد، موسی (ع) در عدالت، عیسی (ع) در رحمت، و حضرت محمد (ص) در کامل‌ترین شریعت عرضه کرد، در وجود حسین (ع) تجسم یافته است. این وراثت، نسب‌نامه‌ای شناسنامه‌ای نیست؛ بلکه انتقال حقیقتی زنده و جاری است که او را حجّت خدا بر زمین کرده است.

به همین دلیل، امام حسین (ع) نه یک قهرمان محلی یا رهبر یک قیام سیاسی، بلکه «معیار سنجش ایمان» است. زیارت اربعین او را در امتداد همان نوری می‌داند که از اصلاب پاک و ارحام مطهر گذشته، و هیچ‌گاه آلودگی جاهلیت و انحراف، آن را مخدوش نکرده است. این نور، همان حقیقت امامت است که در گذر تاریخ، زمین را از حجّت خالی نمی‌گذارد.

با این نگاه، فهم جایگاه امام حسین (ع) صرفاً یک مسئله‌ی تاریخی یا مذهبی نیست؛ بلکه پرسش بنیادین این است که آیا ما امروز این حجّت را می‌شناسیم، معیار او را می‌پذیریم و خود را بر اساس او می‌سنجیم. شناخت این جایگاه، مقدمه‌ی هر گونه پیروی و وفاداری است؛ چرا که بدون شناخت، ولایت، به یک شعار عاطفی تقلیل می‌یابد و از محتوای حقیقی‌اش تهی می‌شود.

نتیجه‌گیری

امام حسین (ع) در زیارت اربعین، نه یک خاطره‌ی پرشور، که سند زنده‌ی پیوستگی انسان با خدا معرفی می‌شود. او وارث انبیاست، یعنی هر که در برابر او بایستد، در حقیقت در برابر همه‌ی پیامبران ایستاده است؛ و هر که با او باشد، در جبهه‌ی واحد همه‌ی اولیای الهی قرار دارد. این درک، اگر به عمق جان نفوذ کند، دیگر نمی‌توان امام حسین (ع) را فقط در کربلا و فقط در عاشورا جست‌و‌جو کرد؛ بلکه باید او را در متن زندگی و تصمیم‌های هر روزه‌مان یافت.

تلنگر پایانی برای انسان امروز:

اگر امام حسین (ع) «معیار حق» است، هر سازش با باطل ـ هرچند به بهانه‌ی مصلحت یا بقا ـ یعنی پشت کردن به همه‌ی پیامبران. پرسش این است: در بزنگاه‌های زندگی‌ات، معیار تو حسین است یا مصلحتِ لحظه‌ای‌ات؟

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها