به گزارش دفاعپرس از خراسان رضوی، «عبدالرحمن»، نوجوانی ۱۳ ساله، با وجود سن کم، به صفوف داعش پیوسته بود. چند روزی میشد که به دست رزمندگان فاطمیون اسیر شده بود. در این مدت، چند نفر از مدافعان حرم جیره لباس خود را به او داده بودند. کنار دستش هم تعدادی کلوچه و تنقلات بود که همرزمان برای او خریده بودند.
بچهها زبان او را نمیفهمیدند، اما به خاطر سن کمی که داشت، با او مهربانتر از دیگر اسرا رفتار میکردند.
محبت رزمندگان مدافع حرم و آنچه از حقیقت فاطمیون دریافت کرده بود، نگاه او را تغییر داد. فهمید همان کسانی که داعش آنها را کافر و بینماز میخواند، اهل ایمان و نماز و مهربانیاند.
شبی از بچهها آب خواست و گفت میخواهد غسل شهادت کند. صبح روز اربعین، مانند دیگر رزمندگان، نماز صبح را خواند و همراه آنها راهی عملیات شد. میگفتند پرچم فاطمیون را بر دوش داشت و حتی یک لحظه زمین نگذاشت.
عبدالرحمن که حالا بچهها او را «علیاصغر» صدا میزدند، در همان روز اربعین، شربت شهادت نوشید و عاقبتبخیر شد.
انتهای پیام/