گروه استانهای دفاعپرس- «امیر فریدنیا» فعال سیاسی و احتماعی؛ با ملی شدن صنعت نفت و جلوگیری از انحصار انگلیسها بر نفت ایران، ایالات متحده و انگلیس با همکاری هم کودتای ۲۸ مرداد یا همان عملیات آژاکس را در سال ۱۳۳۲ با استمداد از عوامل منافق و غربگرای داخلی بر علیه دولت وقت رقم زدند. هدف کوتاه مدت این کودتا، ایجاد و تثبیت نظام سلطنتی و پادشاهی، دوری از استقلال و آزادی، جلوگیری از ایجاد و توسعه نگاه ملی و تداوم رویکرد وابستگی ایران به بیگانه بود.
بریتانیا مدام برای براندازی دولت مصدق کوشید و تحریم نفت و ایجاد پارهای مشکلات اقتصادی علیه ایران از جمله تلاشهایی بود که دولت انگلیس در مقابله با دولت مصدق به کار برد. تحریم نفت ایران توسط بریتانیا باعث شده بود تا دولت با مشکلات اقتصادی بزرگی در داخل روبهرو شود. گرانی و تورم باعث نارضایتی در میان مردم شد و آمریکا هم اعطای هر کمکی به ایران را منوط به حل مسئله نفت اعلام میکرد.
ویلیام راجر لوییس میگوید: «بریتانیا اقدامات مخفیانه خود را از زمان زمامداری مصدق شروع کرد و با فشار بر شاه مصرانه خواستار عزل وی شد.» فرستاده دولت انگلیس نیز با وزیر خارجه وقت آمریکا جلسات متعددی گذاشت و ایالات متحده را وادار به همراهی برای انجام عملیات نظامی و کودتا در ایران کرد. علیرغم نگرانی آمریکا در خصوص ارتباط روسها با ایران در جهت تغییر در نظام اقتصادی، بریتانیا ایالات متحده را مجاب کرد که با فشار اقتصادی و تحریم ایران، میتوان دولتی همسو را بر سرکار بیاورد و این همکاری پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی حزب جمهوریخواه قوت و وسعت بیشتری با انگلیس پیدا کرد تا جایی که انگلیس برای آمریکا پس از پیروزی در کودتا دستور کار تعیین کرده بود.
هدف درازمدت این کودتا، نابودی و ریشه کن ساختن حرکتهای ملی و جنبشهای آزادیبخش و استکبارستیز و یا کمرنگ کردن اقدامات آنها بود. البته این هدف در کوتاه مدت و به صورت ناقص تاحدودی محقق شد، اما در دراز مدت حرکتهای ملی در داخل ایران را دچار تحول کیفی نمود و در ادامه با همبستگی روحانیت و مردم باعث از بین رفتن استبداد داخلی و در نهایت شکست استبداد خارجی شد.
در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی نیز رژیم جعلی صهیونیستی که خود را در مواجه با ایران ناکام و اوضاع داخلی خود را نابسامان میدید، با فشار بر آمریکا و همکاری ایادی دستنشانده خود در ایران، دست به حرکت نظامی و کشتار زنان و کودکان بیدفاع زد و احساس میکرد که همان تحریمهایی که از سال ۱۳۳۲ بر ایران تحمیل شده و هر روز نیز بر کمیت و کیفیت آن تاکنون افزوده شده باعث خواهد شد مردم با فشار جریانات سیاسی معاند داخلی و غربگدایان و غربگرایان لیبرالی به خیابانها بریزند و نظام اسلامی را دچار تزلزل و ضعف کنند.
این در حالی است که ملت ایران با بصیرت و شناخت خود از اوضاع جهان و بیداری نسبت به اهداف مستکبرین و ظالمین در خاورمیانه، دریافتند که هدف اسرائیل و آمریکا و کشورهای متخاصم اروپایی صرفاً تغییر پارادایم و نظام سیاسی ایران نیست؛ آنها به دنبال تصاحب سرزمین و منافع مالی و در ادامه نسلکشی در جوامع اسلامی و بالاخص تشیع و جلوگیری از شکلگیری و یا تقویت جنبشهای ضداستکباری و ضددینی است که این بار این دسیسه نیز با رهبری داهیانه حضرت آیتالله امام خامنهای (ره) و پایداری و ایستادگی ملت و دستگاهها و نهادی نظامی و انتظامی برچیده شد و از بین رفت.
در شرایط پساجنگ، مسئولین عالی رتبه نظام و جریانات سیاسی فعال در کشور باید بدانند که موضعگیریها و حرکات سیاسی از موضع ضعف، دشمن را به ادامه جنگ ترقیب و تشویق میکند و احساس ناتوانی و وابستگی را به جبهه استکبار منتقل میکند. البته این را باید همگان بدانند که مردم انقلابی و شهیدپرور ایران اسلامی بیش از پیش بیدارتر و آگاهتر جلوی شخص، گروه یا جریان غربگرای وابسته و خودفروخته که با بیانیه یا موضعگیری چراغ سبز به دشمن نشان میدهد، خواهند ایستاد و نخواهند گذاشت استقلال و عزت ملی و نظام اسلامی دچار خلل و ضعف شود و پشت سر امام جامعه حرکت خواهند کرد و برای تحقق آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و زمینهسازی برای ظهور منجی عامل بشریت (عج) با تمام توان تلاش خواهند نمود. ان شاءالله
انتهای پیام/