گروه ساجد دفاعپرس: رزمندگان اسلام در جبههها علیرغم همه مشقتها و سختیهایی که متحمل میشدند؛ اما هرطور که بود، علاوه بر توجه به معنویات، از هر فرصتی نیز برای خوشگذرانی و شوخطبعی آنهم در حیطه رعایت ارزشها استفاده میکردند و از این راه، سعی میکردند تا روحیه حاکم در میان یکدیگر را سرزنده و شاداب نگه دارند. در این میان برخی افراد اخلاق و رفتارهای خاصی داشتند و موجب خلق خاطرات به یاد ماندنی و البته جالب برای رزمندگان شدهاند.
آفتابه فقط با کارت شناسایی
کتاب «فرهنگ جبهه» روایتی از یک رزمنده با آفتابهاش را پیش روی مخاطبان قرار داده است که در ادامه آن را میخوانید: «اگر میگفتیم وسواسی دلخور میشد؛ اما وضو میگرفت مثل بتونه کشیدن، با آداب و احتیاطی مواضع شستوشو و مسح را صیقل میداد که بیا و ببین سهبار از بالای مرفق آب ریختنش به ترتیب حکم بدنهسازی، آستر و روکش را داشت از آن برادرانی بود که یک لحظه آفتابهاش را از خودش دور نمیکرد، حتّى موقع عملیات تصورش را بکن تو ستون و به فانوسقه، کنار قمقمه آب و خشاب و فشنگ و نارنجک دستی، آفتابهی آبی را که مرتب هم به این سو و آن سو میرود طبیعی بود که بچهها اگر قضای حاجتی داشتند، می رفتند سراغش و همین امر باعث شده بود که گاهی دست و بال خودش بسته بشود. آنوقت حسابی کفری میشد، اگر بعد از آن آفتابه دیگری پیدا میکرد، کسی جرأت نداشت طرفش برود، اگر هم میرفت با شرط تحویل میداد: «آفتابه فقط با کارت شناسایی» بدا به حال کسی که در آن بر بیابان کارش گیر میکرد و کارت شناسایی نداشت؛ حتی اگر این شخص معاون گردان یا داداش صیغهای اش بود».
انتهای پیام/ 113