امضای برات شهادت سیدمحمد صنیع‌خانی توسط امام رضا علیه‌السلام

سیدمحمد صنیع‌خانی تمام زندگی خویش را وقف خدمت به مردم و اسلام کرده بود و برای رسیدن به شهادت، لحظه‌شماری می‌کرد. سیدمحمد از حضرت امام رضا علیه‌السلام طلب شهادت کرده بود و شهادت، پاداش مجاهدت‌هایش بود که از سوی پروردگار به وی اهدا شد.
کد خبر: ۷۷۵۴۱۹
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۲ - 06September 2025

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شنیدن خاطرات زندگی مشترکی که یک طرفش شهیدی همچون «صنیع‌خانی» است، خالی از لطف نیست. زندگی‌ای که سراسر پر از ایثار و رزمندگی برای اسلام و انقلاب بوده و قطعاً سهم اجر همسر شهیدان بعد از پدر و مادر در این مسیر یک سهم غیرقابل انکار و قابل توجه است. این را باید در کنار تربیت فرزندانی در نظر گرفت که قرار است در رفتار و منش جا پای پدر بگذارند؛ در شرایطی که پدر عمدتاً در خانه نیست و مادر نقش اصلی را در این زمینه ایفا می‌کند.

در لندن با قاشق رهبر معظم انقلاب غذا می‌خورد

در ادامه، خانم «فاطمه السادات میری» همسر شهید «سید محمد صنیع‌خانی» از سال‌های زندگی با این شهید سعید می‌گوید.

نحوه آشنایی شما با  سیدمحمد صنیع‌خانی چگونه بود؟

شهید سید محمد صنیع‌خانی از بستگان ما بود و شناخت کافی از وی داشتم. ۱۶ سال سن داشتم که به عقد همدیگر درآمدیم و ایشان جهت گذراندن دوره سربازی، وارد سپاه دانش شد. پس از اتمام سربازی، مجلس عروسی را برگزار و زندگی مشترک را آغاز کردیم.

چه ویژگی برجسته‌ای از ایشان دیدید که به خواستگاری ایشان پاسخ مثبت دادید؟

سیدمحمد از همان دوران کودکی بسیار مهربان بود. فردی مذهبی بود و در هیئت‌ها نیز حضور فعالی داشت. با مشاهده صداقت شهید و با توجه به شناختی که از ایشان داشتم، پاسخ مثبت دادم.

 مراسم ازدواج شما چگونه برگزار شد؟

با حضور تعدادی از بستگان، مجلسی را برگزار کردیم و در یکی از اتاق‌های منزل پدرشان، ساکن شدیم. مهریه‌ام یک قطعه زمین بود که پس از ازدواج و پس از هماهنگی با من از سوی ایشان فروخته و توسط سیدمحمد در مسیر کمک به نیازمندان و مبارزات انقلاب، هزینه شد.

 شما با این موضوع، مخالفت نکردید؟

خیر؛ من شیفته فعالیت‌های مبارزاتی و خیرخواهانه سید محمد بودم و تلاش می‌کردم تا وی را در مسیری که در پیش گرفته است، یاری کنم.

در شرایط جنگ، چگونه با رزمند‌ه‌ای که بیشتر وقت خود را در جنگ سپری می‌کرد، زندگی کردید؟

در مبارزات انقلاب اسلامی، ایشــان در کنار مردم به مبارزه مشغول شد و توان خویش را جهت کمک و یاری حضرت امام خمینی رحمت الله علیه به کار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش وی جهت یاری رساندن به انقلاب، باعث شد تا زمان بیشتری از وقت خویش را در کمیته انقلاب اسلامی سپری کند. با آغاز جنگ تحمیلی، سید محمد، خود را وقف دفاع مقدس کرد و شبانه‌روز در حال تلاش و مبارزه بود. از ایامی که سید محمد در سپاه مشغول به فعالیت شد و در اعزام نیرو به مناطق عملیاتی فعالیت داشت، کمتر او را ملاقات می‌کردیم.

با پذیرش مسئولیت ترابری سنگین در سپاه، سید محمد صنیع‌خانی برگی دیگر از زندگی مجاهدانه خویش را آغاز کرد و در ایام دفاع مقدس، بال پرواز خویش برای رسیدن به معبود را گشوده بود و در عملیات «فاو» دچار مجروحیت شیمیایی شد. تقدیر اینگونه بود که اثرات شیمیایی تا سال‌ها در جسم ایشان نهان بماند تا سید محمد، فرصت بیشتری داشته باشد تا رزمندگان را در دفاع مقدس یاری کند؛ من نیز امیدوار بودم تا در اجر و پاداش مجاهدت‌های وی، سهیم باشم. 

در لندن با قاشق رهبر معظم انقلاب غذا می‌خورد

دلتنگی خویش را چگونه ابراز می‌کردید؟

در ایام دوری از وی با سختی‌های بسیاری مواجه بودیم، اما تحمل کرده و به خداوند توکل داشتم؛ راضی به رضای خداوند بوده و در این‌خصوص اعتراضی نداشتم. با اینکه دلتنگ بودم، اما چون علاقه داشتم که در مسیر انقلاب حضور داشته باشد، من نیز مشکلات را تحمل کرده و مسئولیت زندگی را در نبود ایشان بر دوش کشیدم تا او را در مسیر دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، یاری کنم.

ارتباط شهید با پدر و مادرش چگونه بود؟ 

احترام خاصی نسبت به والدین داشـت؛ به محض بازگشت از محل‌ کار، به دیدار والدین می‌رفت و دست‌بوسی آنها را انجام می‌داد، سپس به منزل بازمی‌گشت. منزل والدین خویش را همانند قبله‌گاه می‌دانست و معتقد بود که هر اندازه به والدین احترام بگذارد، نزد خداوند اجر و پاداش دریافت خواهد کرد. احترام به والدین از خصوصیات ویژه سید محمد صنیع‌خانی بود.

از میزان علاقه او به فرزندان و نحوه برخورد با آنها بگویید؟

سید محمد فردی خانواده‌دوست بود و با فرزندان با محبت رفتار می‌کرد. در روز‌های جمعه که در منزل حضور داشت به بازی با فرزندان مشغول می‌شد و پیگیر روند تحصیل فرزندان بود. با صبوری و مهربانی با فرزندان برخورد می‌کرد و در تربیت فرزندان، تلاش می‌کرد.

چه سفارش‌هایی به شما در خصوص تربیت فرزندان داشت؟ 

نسبت به ادامه تحصیل فرزندان تأکید فراوانی داشت. در ایامی که در بیمارستان بستری بود، تأکید داشت تا فرزندان را با قرآن مأنوس کرده و در مجالس مذهبی شرکت کنند. نسبت به انس فرزندان با ائمه‌ اطهار (ع)، سفارش داشت. در همان ایام به من گفت که پس از من، شما با مشکلات بسیاری مواجه خواهید شد و باید صبور باشید تا مشکلات را مرتفع کنید.

آیا در کار‌های منزل به شما کمک می‌کرد؟

ایشان در ایام دفاع مقدس، فرصت حضور در کنار خانواده را به‌صورت بسیار محدود داشت. از همان لحظات محدود استفاده می‌کرد تا بستگان را در کنار یکدیگر جمع کرده و دل‌ها را به یکدیگر نزدیک کند. در برخی از کار‌های منزل در صورت داشتن زمان کافی، به من کمک می‌کرد.

از ولایتمداری شهید بگویید.

سیدمحمد شیفته رهبر معظم انقلاب بود و با تمام وجود، پشتیبان ولایت بود. ارتباط صمیمانه‌ای با رهبر معظم انقلاب داشت و اگر قرار بود با ایشان دیدار داشته باشد، برای آن دیدار، لحظه‌شماری می‌کرد. در یکی از دیدار‌هایی که با ایشان داشت، غذایی را به تبرک از بیت ایشان به منزل آورد و در میان فرزندان تقسیم کرد. قاشقی که مقام معظم رهبری با آن غذا میل کرده بودند را به‌عنوان تبرک به همراه خود آورده بود و با استفاده از آن قاشق، غذا میل می‌کرد؛ حتی در لندن نیز این قاشق را به همراه داشت. اولین بار که مقام معظم رهبری با نام «امام خامنه‌ای» مورد خطاب قرار گرفتند، توسط سیدمحمد صنیع‌‎خانی بود.

البته حضرت آقا هم به شهید صنیع‌خانی توجه ویژه داشتند و این را چند بار ما دیدیم؛ حتی ایشان در منزل ما حاضر شدند و منزل ما را بعد از شهادت سید محمد، منور فرمودند و برخی مطالب و خاطراتی را بیان کردند که نشان از علاقه ایشان به شهید صنیع‌خانی بود.

درباره توجه شهید نسبت به همسایه‌ها و بستگان بفرمایید؟

ایشان در محله نازی‌آباد، فردی شناخته شده بود. اگر مشکلی برای یکی از دوستان یا همسایه‌ها رخ می‌داد، در رفع مشکلات، پیش‌قدم می‌شد. اگر خانواد‌ه‌ای دچار اختلاف می‌شد، ایشان تلاش می‌کرد تا گره‌گشایی کند و اینگونه، حلقه وصل افراد بود. در مراسم عزاداری و یا مجالس شادی بستگان، حاضر می‌شد و در امور مختلف، گره‌گشا بود. در ایام عید و یا مناسبت‌هایی همچون شب یلدا از میوه‌هایی که برای منزل خویش خریداری می‌کرد، برای خانواده‌های نیازمند نیز تهیه کرده و به درب منازل آنها تحویل می‌داد.

 ارتباط ایشان با فرماندهان، شهدا و جانبازان چگونه بود؟  

سیدمحمد صنیع‌خانی، ارتباطات گسترد‌ه‌ای با فرماندهان داشت و از محبوبیت ویژ‌ه‌ای در بین آنها برخوردار بود. در ایامی که در بیمارستان بستری بود، افراد مختلف و فرماندهان به ملاقات ایشان می‌رفتند و من به شخصیت والای او و محبوبیتش بیش از پیش پی بردم. با شهید طهرانی‌مقدم بسیار صمیمی بود و با خانواده این شهید هم رفت و آمد داشتیم. شهید طهرانی‌مقدم، یکی از فرماندهانی بود که به‌شدت به سیدمحمد، علاقه‌مند بود. در هر ملاقاتی که این دو شهید با یکدیگر داشتند، میزان علاقه آن‌ها بــه همدیگر را مشاهده می‌کردیم. سیدمحمد نسبت به خانواده‌های شهدا و جانبازان، دلسوز بود و فرزندان شهدا را همانند فرزندان خویش دوست داشت. اگر مشکلی برای یکی از جانبازان و یا خانواده‌های شهدا پیش می‌آمد، همه تلاش خود را می‌کرد تا آن مشکل را رفع کند.

در لندن با قاشق رهبر معظم انقلاب غذا می‌خورد

پس از اطلاع از مجروحیت شیمیایی وی و بستری‌شدن همسرتان در بیمارستان، چه حسی داشتید؟

با اطلاع از بیماری ایشان، دگرگون شده و نگران بودم. با اینکه بیمار بود، اما سعی داشت به ما روحیه دهد. تحمل آن ایام سخت بود، اما قادر نبودم تا نگرانی خود را در حضور وی نشان دهم و به دور از چشم ایشان، در محوطه بیمارستان، اشک می‌ریختم.

 آیا از شهادت سخن می‌گفت؟

سید محمد؛ مسیر شهادت را در پیش گرفته بود و برای رسیدن به شهادت، دعا می‌کرد. او تمام زندگی خویش را وقف خدمت به مردم و اسلام کرده بود و برای رسیدن به شهادت، لحظه‌شماری می‌کرد. سیدمحمد قرار ماندن نداشت و از حضرت امام رضا علیه‌السلام طلب شهادت کرده بود. شهادت، پاداش مجاهدت‌های سید محمد صنیع‌خانی بود که از سوی پروردگار به وی اهدا شد.

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها