به گزارش خبرنگار
دفاع‌پرس کتاب پ. م. پ (پ مثل پدر) نمایشنامه در موضوع دفاع مقدس و با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت استان کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسیده است.
این کتاب به نویسندگی «محسن کیانی» در ۱۰۰ جلد و در ۶۴ صفحه توسط انتشارات آناپنا منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
مردم به دور تراب حلقه می‌زنند و ماشین اورژانس می‌رسد و او را به بیمارستان منتقل می‌کند.
روز/ خارجی/ خیابان
مریم همچنان در جست و جوی پدرش است که کسی زنگ می‌زند و مریم جواب می‌دهد و بعد با عجله سوار تاکسی می‌شود و می‌رود.
روز/ داخلی/ خانه
تراب با پایی در گچ و سر باند پیچی شده روی تخت در سالن افتاده است و به فیلمی جنگی نگاه می‌کند. بغض گلویش را گرفته و اشک در چشمانش حلقه بسته است. مریم در اتاق در حال خواندن درس است ولی اصلاً تمرکز ندارد. هر از گاهی به صفحه موبایل‌اش نگاهی می‌اندازد انگار که منتظر تماس یا پیامی باشد. تراب نگاهش به پاکت سیگار روی میز کنار تختش است. به زحمت زیاد سیگار را بر می‌دارد و روشن می‌کند هنوز چند پوک بیشتر نکشیده که به سرفه می‌افتد و از شدت سرفه از روی تخت زمین می‌افتد، نفسش به سختی بالا می‌آید. مریم با شنیدن صدای او سراسیمه بلند می‌شود و به سالن می‌آید.
مریم (مضطرب): بابا یا خدا کمکش کن زیر لب زمزمه می‌کند. خدایا کمکش کن یا امام حسین...
به سمت کپسول اکسیژن دستش را دراز می‌کند دهانه آن را روی دهان تراب می‌گذارد فلکه کپسول را با شتاب باز می‌کند.
مریم: نفس بکش نفس بکش تورو خدا (فریاد می‌زند) یا امام حسین نفسشو برگردون
تراب به سختی چند نفس عمیق می‌کشد چند لحظه بعد ...
انتهای پیام/
