به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، پاسخ به این سوال که چرا سال 95 به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری شده از جهات مختلفی قابل طرح و بررسی است. اول اینکه روند طی شده در دوران پسابرجام نشان میدهد که غربیها چندان تمایلی به اجرای تعهدات خود در برجام ندارند و از طرفی روند که طی آن کشورمان تعهدات خود را نقداً انجام داده و طرف مقابل با روشهای مختلف بدنبال طفره رفتن از مفاد تعهداتش است چندان آینده خوبی را برای دلبستن به برجام ترسیم نمیکند.
ثانیا هیچ روند التزام آوری برای طرف غربی در راستای لزوم پایبندی به تعهداتش در برجام پیش بینی نشده، لذا در آینده بیش از آنچه تاکنون دیدهایم باید شاهد کارشکنیهای تاکتیکی غربیها بود. رویکردی که از هم اکنون نشان میدهد سفرهای متعدد مقامات غربی به تهران نه به منظور پشیمانی از گذشته و آغاز یک فصل نو از روابط دیپلماتیک انجام میشود بلکه بیشتر ابزاری برای وادار کردن کشورمان به دور جدیدی از مذاکرات برای عقب نشینی از سیاستهای منطقهای است.
با نگاهی جامع و همه جانبه نگر به فضای موجود میتوان متوجه شد که اتکا به لبخندهای گاه و بیگاه مقامات غربی در تهران یک اشتباه تاکتیکی بزرگ است و همه پارامترهای موجود نشان میدهد این لبخندهای تصنعی چندان بقا و دوامی ندارد و فرصت کوتاه موجود را نباید برای یک رابطه تخیلی طولانی مدت با غرب تلف کرد.
برجام هر چند از زوایای مختلف دارای نقاط ضعف فراوانی است که در آینده هزینههای زیادی به کشور تحمیل خواهد کرد اما دارای یک ویژگی مثبت نیز هست و آن در اختیار گذاشتن یک فرصت نه چندان طولانی برای تقویت زیرساختهای اقتصادی کشور است.
در واقع گپ بوجود آمده میان دور قبلی بهانه جوییهای غرب با اهرم پرونده هستهای و دور جدید این بهانه جویی ها با اهرم هایی چون نقض حقوق بشر در ایران و موضوع توانمندی موشک یک فرصت طلایی است که با اتکا بر اقتصاد مقاومتی تحقق خواهد یافت.
دولت آینده ایالات متحده چه دموکرات باشد و چه جمهوری خواه تعهد بسیار کمتری نسبت به اجرای مفاد برجام دارد و حتی اهرم های قانونی بینالمللی و داخلی امریکا نیز نمیتواند چندان تاثیری بر عدم پایبندی این کشور نسبت به برجام داشته باشد و از طرفی هرچند اقدامات اخیر دولت اوباما نیز نشان داده قصد و نیت پایبندی به برجام در هیئت حاکمه این کشور وجود ندارد اما تا تشدید اقدامات به بهانه تغییر دولت آمریکا زمان باقی مانده است.
این گپ یک فرصت طلایی برای کشورمان در راستای تقویت زیرساختهای اقتصادی و تامین نیازهای بخش تولید است. اگر توجه دولت در این زمان طلایی بجای خرید انبوه کالاهای مصرفی بر روی تامین کالاهای سرمایه ای مورد نیاز بخش تولید متمرکز شود میتوان قدمهای بسیار خوبی در راستای تحقق مهمترین بخش اقتصاد مقاومتی یعنی به حرکت درآوردن چرخ های تولید ملی برداشت.
اقدام و عمل در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی با شعار زدگی چندان سنخیتی ندارد بلکه شاخصهای بسیار واضحی وجود دارد که میزان تحرک تمام بخشها برای حرکت در راستای اقتصاد مقاومتی را آشکار میکند.
دولت وظیفه دارد فرصت طلایی بوجود آمده را صرف تامین نیازهای بخش تولید و تشویق حرکت سرمایه گذاران از بازار واردات و دلالی به سمت تولید کند.
صرف نگاه کوتاه مدت و هیجان زده در راستای تامین نیازهای سطحی و زودگذر و اتکا به وعدههای مجدد شرکتهای غربی دردی از بیماری شدید اقتصادی کشور درمان نخواهد کرد. چنانچه مطمئناً با کوچکترین تغییری در جو نه چندان پایدار رویکرد سیاسی غرب نسبت به جمهوری اسلامی ایران دوباره فرایند مهاجرت معکوس سرمایه گذاران آغاز خواهد شد.
از سویی تجربه گذشته نشان داده این روش سرمایه گذاری شرکتهای غربی بیش از آنکه دارای رویکرد اقتصادی باشد به عنوان یک اهرم فشار سیاسی استفاده خواهد شد و زمینه را برای مطالبه نامعقول بعدی غرب فراهم می کند.
اقتصاد مقاومتی یعنی ترمیم رابطه میان صنعت و دانشگاه یعنی فرصتی برای شناسایی نقاط ضعف تولید در کشور و تمرکز بر روی مزیتهای نسبی اقتصادی و گذر از دوران اقتصاد تک محصولی و متکی به نفت.
دولتمردان وظیفه دارند برای تحقق اقتصاد مقاومتی یک رویکرد آسیب شناسانه پیش بگیرند و به جای پاسکاری مشکلات کشور با اهداف حزبی و جناحی؛ نقاط ضعف دوران تحریم به بهانه هسته ای را شناسایی کنند و با رفع آنها زمینه را برای سوءاستفاده های آینده ببندند.
آنالیز ترکیب واردات کشور در شش ماهه اول و دوم سال 94 نشان میدهد که واردات کالاهای مصرفی نسبت به کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه افزایش قابل توجهی یافته است.