مروری بر زندگینامه شهید «محمد دولتی»

بخشی از زندگی‌نامه شهید «محمد دولتی» به‌مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد.
کد خبر: ۷۸۰۴۷۷
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۵ - 25September 2025
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید «محمد دولتی» دهم اردیبهشت ۱۳۴۴، در روستای نوده کتول از توابع شهرستان علی آبادکتول به دنیا آمد. پدرش موسی الرضا، بنا و کشاورز بود و مادرش کوکب نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم مهر ۱۳۶۲، با سمت بی سیم چی در دزفول بر اثر اصابت گلوله به پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده روستای الازمن تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد.
 
مروری بر زندگینامه شهید «محمد دولتی»
 
 
فراز‌هایی از وصیت نامه شهید محمد دولتی
 
انا الله و انا الیه راجعون / ما از خدایم و بازگشت ما بسوی اوست
 
جاهد و اتورثوا ابنائکم مجداً / جهاد کنید تا به ارث برید برای فرزندان خود را هدیه کرده‌اند.
 
سلام بر شما امت شهید پرور، نزدیک به سه سال است که مزدوران بعثی این جنگ را که هدف آنها نابودی اسلام است به ما تحصیل کرده‌اند و هر روز پاک‌ترین فرزندان این ملت در این راه جان خود را هدیه می‌کنند من وظیفه خود می‌دانم که به فرمان امامم لبیک گویم و به جبهه بروم تا صلاحی که از شهدا بر جای مانده است بردارم و با کفار بجنگیم.
 
خدایا تو خود گواهی که برای چه به جبهه می‌روم و تو خود شاهدی که برای چه در این راه قدم می‌گذارم امروز وظیفه ما است که در لباسی و در هر مکانی هستیم به اسلام خدمت کنیم و نگذاریم دشمنان داخلی و خارجی با توطئه‌های خود به اسلام لطمه بزنند.
 
برادران و خواهران بدانید که در این دنیا چیزی جز خوبی برای انسان نمی‌ماند همه چیز از بین خواهد رفت به اطراف خود بنگرید. پرنده‌ای چگونه پرواز می‌کنند، درختان چگونه رشد می‌کنند و خورشید چگونه نورافشانی میکنند و به شما حیات می‌بخشد.
 
روزی خواهد رسید که پرندگان از حرکت باز خواهند ایستاد و درختان پژمرده خواهند شد و خورشید متلاشی می‌شود و نور خود را از دست می‌دهد در آن زمان چه چیز بدرد شما می‌خورد.
 
پول، مقام یا پارتی، نه بخدا قسم هیچ ارزشی نخواهد داشت. فقط اعمال و رفتار و کار‌های نیک و بد انسان است که در برابرش مجسم خواهد شد.
 
خوشا به حال افرادیکه با کوله پشتی پر از این دنیا می‌روند و در آن دنیا در حضور رسول گرامی (ص) رو سفید هستند. پیامی به پدر و مادرم؛ می‌دانم که برایتان سخت است که در غم جوان خود بنشیند می‌دانم که دوست داشتید لباس دامادی بر تنم ببینید، ولی مرا ببخشید که لباسم به خونم آغشته است می‌دانم دوست داشتید که عروستان را به خانه بیاورید ولی در عوض من بروی دست‌های برادران قرار گرفته‌ام و فریاد زنان به طرف قبرستان شهدا می‌رود.
 
پدر و مادرم از شما می‌پرسم کیست که باید به اسلام خدمت کند که سلاح بر زمین افتاده شهدا را بردارد و بجنگد کیست؟ که امام را یاری کند آیا بجز من و امثال من کسی دیگر را سراغ دارید و پس برایم گریه نکنید، زیرا من خود این راه را انتخاب کرده‌ام و گریه برای شهید معنائی ندارد.
 
جز اینکه دشمنت را خوشحال کنید بله شهید گل هر باغ و خود پرپر می‌شود محفل ما را خوشبو می‌کند؛ و پیامی به عمه گرامیم که عزیزی را در این راه از دست داده است، عمه جان نمی‌خواهم با سخنانم دلت را بدرد بیاورم ولی ما میبینی چه سوغاتی از جبهه برایت آوردم که آن شهادت است پس خوشحال باش و افتخار کن که فرزندت و برادرزاده ات در این راه به شهادت رسیدند.
 
راستی برای محسن چه سوغاتی داری؟ که من ببرم پس بلند به زبان آری که من می‌شنوم تا در آن دنیا به محسن هدیه کنم. سخن را کوتاه می‌کنم و سرتان را بدرد نمی‌آوری.
 
در پایان از کلیه برادران و خواهرانی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کردند، کمال تشکر را می‌نمایم و از برادران بسیج و سپاهی که همکاری کرده‌اند تشکر می‌نمایم امیدوارم که خداوند به شما اجر بدهد.
 
خدایا گناهانم را بیامرز بدیهایم را بپوشان و بمیران من را با خوبان
 
خدایا از عمر من بکارو بر لحظه لحظه‌های عمر رهبرم بیفزا
 
به امید پیروزی مستضعفین بر مستکبرین جهان/ والسلام / محمد دولتی
 
انتهای پیام /
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار