به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات ثامن الائمه (ع) در تاریخ ۵ مهر ۱۳۶۰ در جبهه جنوبی (شمال آبادان) با هدف شکستن حصر آبادان، آغاز شد. این عملیات را شروع عملی مرحله دوم دوران دفاع مقدس باید دانست.پس از عزل بنیصدر و حاکمیت تفکر انقلابی و توحیدی بر فرماندهی دفاع مقدس، این عملیات که در طرح دهگانه کربلا شهید حسن باقری طرح کربلا یک محسوب میشد، اولین عملیات گسترده و اولین تجربه از این نوع بود. این عملیات را سپاه طرح ریزی کرد و با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه، از چهار محور به اجرا درآمدکه دارخوین و فیاضیه، محورهای اصلی عملیات بودند.
در کتاب، اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبردهای زمینی)، نوشته محسن رشید، چنین آمده: «با اجرای کامل عملیات در این دو محور، پلهای قصبه و حفار میبایست بسته میشد و دشمن به محاصره در میآمد. درآغاز عملیات، نیروهای خودی در محور دارخوین پس از دور زدن دشمن از ناحیه نهر شادگان، با موفقیت به پیش رفتند، ولی در محور فیاضیه که گلوگاه نیروهای دشمن بود و برای آنها اهمیتی حیاتی داشت، با مقاومتی سرسختانه روبهرو شدند.
چند ساعت بعد نیروهای محور ایستگاه ۷ و ایستگاه ۱۲ که ماموریت خود را به خوبی اجرا کرده بودند، به کمک محور فیاضیه رفتند و مقاومت دشمن را شکستند. بدین ترتیب در کمتر از ۲۴ ساعت بین دو محور اصلی عملیات الحاق حاصل شد و نیروهای خودی به عقبه دشمن رسیدند و آن دسته از قوای عراقی را که نتوانسته بودند عقب نشینی کنند، اسیر کردند.»
امداد الهی
در خصوص این عملیات در کتاب «روز شمار جنگ ایران و عراق: شکستن محاصره آبادان (جلد ۱۵)» چنین آمده: «قبل از آغاز عملیات ثامن الائمه (ع) پیش بینی شده بود نفت سیاهی که به سمت رود کارون هدایت شده و به ضخامت ۱ تا ۲ سانتیمتر روی آب را پوشانده بود، ساعت ۵ صبح (۴ ساعت پس از آغاز عملیات) آتش زده شود، اما ساعت ۲ صبح، یعنی ۳ ساعت زودتر از موعد مقرر، براثر اصابت گلوله توپ (دشمن)، نفتهای روی رودخانه کارون مشتعل شده و دود سیاه بسیار غلیظی، بویژه منطقه شمالی عملیات را پوشاند.
این امر موجب رکود در انتقال تدارکات و نیرو و بسته شدن جاده محمدیه- دارخوین به مدت یک ساعت شد و در نتیجه پشتیبانی و تخلیه مجروحان و شهیدان دچار وقفه شد.
با حرکت دود به سمت جنوب، مرکز فرماندهی و هدایت عملیات تیپ ۳ لشکر ۷۷ ارتش را دود فراگرفت، طوری که فرمانده تیپ ناچار به نقل مکان به مقر فرمانده محور سپاه (حسن باقری) و استفاده از بی سیمهای آنان شد.
این وضعیت در عین حال محدودیت فراوانی در دیدبانی عراق برای هدایت آتش توپخانه روی مواضع نیروهای ایرانی در شرق کارون ایجاد کرد.
حسن باقری فرمانده محور دارخوین، در جلسه جمع بندی عملیات در خصوص این واقعه گفت:دود به سمت جنوب حرکت کرد و به پاسگاه فرماندهی تیپ ۳ رسید. پاسگاه فرماندهی تیپ ۳ تعطیل شد و به پاسگاه فرماندهی سپاه آمدند.
ماهم یکی دوتا از بی سیمهای خود را در اختیار آنها گذاشتیم تا گردانهای خود ر ا هدایت نمایند، ولی کنترل جزء به جزء عملیات در دست برادرانی بود که کاملا نسبت به طرح توجیه شده بودند و در داخل عمل میکردند و اخلال در فرماندهی تیپ ۳ باعث ضربه و اخلال در عملیات نگردید، ولی، چون تمام بی سیمهای جزءبه جزء انتقال مهمات – تدارکات توسط سپاه اداره میشد، اگر این دود به فرماندهی سپاه میرسید؛ قطعا در کنترل عملیات موثر بود.
تا ۱۰۰ متری پاسگاه ما را دود فراگرفته بود و حتی جنگل را پوشانده و قسمتی از آن را آتش زده بود. درست ۱۰۰ متر مانده که به پاسگاه ما برسد، باد شدیدی وزیدن گرفت که تا به حال در منطقه ندیده بودیم. فیبرهائی را که ما برای پاسگاه زده بودیم، باد بلند کرد و دود به اندازه ۱۰۰ متر از سطح زمین بلند شد و از ۱۰۰ متر مانده به پاسگاه تا ۱۰۰ متر بعد از پاسگاه، به صورت طاق مانندی قرار گرفت و باد خوابید و دود به مسیر خود ادامه داد.»
حسین خرازی و نیروهایش دست به دعا شدند
سردار سرلشکر پاسدار یحیی (رحیم) صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص وقوع این پدیده در جریان عملیات ثامن الائمه در کتاب «از سنندج تا خرمشهر: خاطرات سید یحیی صفوی» میگوید: «تمام منطقه را دود غلیظ فرا گرفت و جوری شد که دود بالای سر پاسگاه حسین خرازی رفت و نیروها نتوانستند توی سنگرهایشان بمانند و به سنگر حسن باقری رفتند.
اگر به این سمت میآمد، آنها نمیتوانستند عملیات کنند؛ لذا حسین خرازی و بچه هایش در سنگر روستای محمدیه، دست به دعا برداشتند و قرآن خواندند و گریه و زاری کردند. آن طوفان این دود غلیظ را که مثل ابر سیاه بود، برداشت و از بالای سر منطقه برد.
شهید حسن باقری دست آن فرمانده تیپ ارتش را گرفت و گفت ببین! نگوئید ما خرافاتی هستیم. ببین این دودها را چطوری امداد غیبی برد.
من هم میگویم. واقعا یک امداد الهی بود، واقعا خاص بود.»
دشمن ناکام ماند
در کتاب روز شمار جنگ ایران و عراق هم در ادامه در این رابطه آمده: «مرتضی قربانی یکی از مسئولان هدایت نیروها در محور ذوالفقاری، در مورد نتیجه این اقدام (آتش زدن کارون) و عکس العمل نیروهای عراقی در مواجهه با آن گفت: با شروع عملیات از این محور، یگان عراقی در ساحل کارون که فکر میکرد این عملیات در امتداد جاده اهواز- آبادان و به صورت محدود است، به حاشیه کارون پناه برده که با آتش زدن کارون و تک یگان خودی عمل کننده در ساحل، دشمن ناباورانه با فریاد و ارسال این پیام که کارون آتش گرفته و جهنم برپا شده، پابه فرار گذاشت و در فکر خود که اتکا به حاشیه کارون و دور زدن عقبه عملیات بود، ناکام ماند.»
انتهای پیام/ 119