دلنوشته/

سفری به یاد شهدا

اینجا، زمان به عقب بازمی‌گردد. در این غروب دلگیر، تو نه یک تماشاچی، بلکه جزئی از آن لحظات می‌شوی. لحظاتی که در آن، شهدا با خون خود، تاریخ را نوشتند. غروب موزه دفاع مقدس و مقاومت مازندران، پایانی بر یک روز نیست، آغاز سفری است در اعماق تاریخ و روح. سفری که هرگز به پایان نمی‌رسد و در دل تو برای همیشه باقی می‌ماند.
کد خبر: ۷۸۰۹۲۱
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۵ - 27September 2025

گروه استانهای دفاع‌پرس_ «سعید وردی»؛ غروب که از راه می‌رسد، موزه دفاع مقدس و مقاومت مازندران دیگر صرفاً یک مکان نیست؛ به میدانی برای شهود بدل می‌شود. در این ساعات پایانی روز، ثانیه‌ها بویی از مناطق جنگی را با خود می‌آورند و نقطه به نقطه این یادمان، پلی می‌شوند برای عبور به دنیایی که مردانش عاشقانه زیستند و گمنامانه رفتند.

سفری به یاد شهدا

در این هوای ملکوتی، غربت شهدا را با تمام وجود حس می‌کنی؛ غربتی که نه از تنهایی، بلکه از عظمت روحی است که در این دنیای مادی قابل درک نیست. اینجا هر گوشه، داستانی از رشادت و از خودگذشتگی دارد و هر قدم، فریادی از غربت است.

همین غروب، تو را غرق در حس دلتنگی می‌کند. بغضی غریب گلویت را فشار می‌دهد، انگار که تمام بغض‌های فروخورده‌ات در این مکان جمع شده‌اند. دلت هوای اشک و گریه دارد. می‌خواهی پا به پای شهدا، گریه کنی؛ گریه‌ای که از دلتنگی است، از غربت و از عشقی که با تمام وجودت درک می‌کنی.

اینجا، زمان به عقب بازمی‌گردد. در این غروب دلگیر، تو نه یک تماشاچی، بلکه جزئی از آن لحظات می‌شوی. لحظاتی که در آن، شهدا با خون خود، تاریخ را نوشتند. غروب موزه دفاع مقدس و مقاومت مازندران، پایانی بر یک روز نیست، آغاز سفری است در اعماق تاریخ و روح. سفری که هرگز به پایان نمی‌رسد و در دل تو برای همیشه باقی می‌ماند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها