ناگفته‌های یک خلبان قهرمان هوانیروز ارتش از دوران دفاع مقدس

ناگفته‌های کاپیتان «میرحمید موسوی»، خلبان قهرمان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، به بازخوانی فصلی درخشان از تاریخ پر افتخار دفاع مقدس می‌پردازد که در آن، ایمان و اراده ملی در برابر تمامی معادلات مادی جهان، به پیروزی رسید.
کد خبر: ۷۸۱۰۴۳
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۲ - 27September 2025

گروه استانهای دفاع‌پرس _ حامد قادری، نویسنده و فعال رسانه‌ای؛ در تاریخ ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹، حزب بعث عراق با همدستی استکبار جهانی و حمایت بی‌دریغ کشور‌های غربی، تهاجمی گسترده را به مرز‌های ایران اسلامی آغاز کرد. اما این تجاوز ناجوانمردانه، نه تنها ملت ایران را به زانو درنیاورد، بلکه مقدمه‌ای شد برای بروز ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی‌هایی بی‌نظیر. 

روایت اقتدار؛ وقتی هوانیروز، صدام را به زانو درآورد

ملتی که با دستانی خالی، اما دلی پر از ایمان و اراده، نشان دادند که حتی ذره‌ای از خاک میهن را به دشمن نمی‌دهند و همواره از ارزش‌ها و آرمان‌های خود دفاع خواهند کرد.

تاریخ دفاع مقدس، دریایی عمیق از عظمت و افتخار است که قلم از توصیف کامل آن عاجز می‌ماند. این هشت سال نبرد، گنجینه‌ای عظیم از رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌هاست که غواصی در آن، تنها با بصیرت و عمق‌نگری میسر می‌شود. ملت حسینی ایران، با توکل به خداوند، توسل به اهل بیت (ع) و تبعیت از ولایت فقیه، تمام معادلات مادی دنیای پر از جهل استکبار را در هم شکستند و برگ زرینی در تاریخ مقاومت جهان رقم زدند.

حال، شما را به شنیدن خاطرات شیرین و به یادماندنی خلبانی دعوت می‌کنیم که با تمام توان خود، برای مقابله با هجمه دشمن بعثی به میدان آمد.

کاپیتان «میرحمید موسوی»، خلبان اردبیلی هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرزند دیار شهید پرور ساوالان، در ادامه ملاحظات خود را از اولین روز جنگ تحمیلی بیان می‌کند.

روایت اقتدار؛ وقتی هوانیروز، صدام را به زانو درآورد

هجوم بی‌وقفه ارتش بعث عراق و آغاز جنگی نابرابر

کاپیتان موسوی، خلبان قهرمان هوانیروز، به روز ۳۱ شهریور سال ۵۹ اشاره می‌کند و می‌گوید: در آن زمان، هوانیروز قهرمان قبل از آغاز جنگ تحمیلی عملیات‌های مختلفی را در اقصی نقاط کشور انجام می‌داد و من در ماموریت‌های غرب کشور بودم. در آخرین روز شهریورماه، جنگ ناجوانمردانه و نابرابری توسط صدام آغاز شد. 

ساعت ۲ و ربع بعد از ظهر، حملات هوایی حزب بعث عراق علیه کشورمان آغاز شد و طی این حملات هوایی، ۲۰ نقطه ایران اسلامی زیر بمباران قرار گرفت و بعضی از پایگاه‌ها، خانه‌ها و روستا‌ها آسیب دیدند.

جانباز سرافراز دفاع مقدس ادامه می‌دهد: پس از این حملات، در پایگاه مراغه به دور هم جمع شدیم. ساعت ۱۱ شب بود که سرگرد طاهری وارد جلسه شد و اعلام کرد که فردا بعد از نماز صبح، استارت عملیات را می‌زنیم و مستقیم به سمت کرمانشاه و سر پل ذهاب حرکت می‌کنیم و مهمات لازم را به آنجا می‌رسانیم.

روایت اقتدار؛ وقتی هوانیروز، صدام را به زانو درآورد

پیام حیات‌بخش تیمسار فلاحی و حرکت به سوی میدان نبرد

کاپیتان موسوی عنوان می‌کند: بعد از نماز صبح بی‌وقفه به سمت کرمانشاه حرکت کردیم و زمانی رسیدیم که کرمانشاه به شدت بمباران شده بود و کماکان در حال بمباران بود. در یک شرایط سخت و طاقت‌فرسا، در پایگاه هوایی کرمانشاه نشستیم.

این خلبان اردبیلی دفاع مقدس، خاطره‌ای مهم را نقل می‌کند: پس از تحویل مهمات به پادگان سر پل ذهاب، تیمسار فلاحی پیام مهمی را به من نقل کرد تا این پیام را به هوانیروز منتقل کنم. در این پیام گفته شد که «اگر هوانیروز تا ۲ ساعت دیگر خود را به این منطقه نرساند، ارتش عراق از تنگه رد می‌شود و دیگر نمی‌توان جلوی آنها را گرفت.»

موسوی می‌گوید: پیام تیمسار فلاحی را در سر پل ذهاب دریافت کرده و در تهران به فرماندهان هوانیروز رساندم و مجدداً ماموریت داشتم مهمات دیگری را از بروجرد به مناطق جنگی برسانم.

وی با هیجان ادامه می‌دهد: پس از انتقال پیام و انجام چند ماموریت، بر فراز پادگان ابوذر سر پل ذهاب پرواز می‌کردم که دیدم زره‌پوش‌های نفربر دشمن زیر آتش هستند و ارتشی‌های عراق نیز ادوات زرهی را ترک کرده‌اند و لباس‌های نظامی خود را در آوردند و با پیراهن سفید به سمت کوه‌ها فرار می‌کنند.

شکست سنگین دشمن در روز اول با حضور مقتدر هوانیروز

خلبان اردبیلی جنگ تحمیلی با اشاره به وقوع یک معجزه در محل جنگی سر پل ذهاب در روز اول جنگ، می‌گوید: مشاهده اولیه‌ای که از منطقه سر پل ذهاب داشتم کاملاً ناامیدکننده و فاجعه‌بار بود، اما وقتی از بروجرد به سمت این محل برگشتم، صحنه کاملاً برعکس شده بود و ارتش عراق شکست سختی را از هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران متحمل شده بود.

کاپیتان موسوی گفت: کار انجام گرفته توسط هوانیروز در منطقه جنگی سرپل ذهاب با تمام کمبود‌های موجود در دنیا بی‌نظیر بود و عراقی‌ها به هیچ وجه باورشان نمی‌شد که این‌چنین از آنها در مرز ایران پذیرایی شود.

وی تصریح کرد: با چشمان خود دیدم که از پمپ بنزین سر پل ذهاب تا قصر شیرین، ادوات زرهی عراق بود که داشت می‌سوخت و خلبانان شکاری و نفربر تا شب در منطقه پرواز کردند.

روایت اقتدار؛ وقتی هوانیروز، صدام را به زانو درآورد
پروازجنگنده ایرانی در آسمان عراق و به زانو درآوردن صدام

جانباز ۸ سال دفاع مقدس بیان می‌کند: در اولین روز جنگ، خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با نیروی ایمان و اخلاص و علی‌رغم تمامی کمبود‌ها با هلیکوپتر‌ها و جنگنده هوایی مختلف، تمام آسمان عراق را در اختیار داشتند و اهداف مختلفی را نیز مورد هدف قرار دادند و در طی ۶ روز اول کاری کردند که صدام یک‌طرفه اعلام آتش‌بس کرد.

کاپیتان موسوی با قاطعیت می‌گوید: پس از ۷ روز جنگ که با پیروزی قاطع ایران همراه بود، نبرد همچنان ادامه یافت و در طول ۸ سال، سپاه مقتدر، ارتش قهرمان و نیرو‌های مردمی، متحد و یک‌شکل و یکنواخت کاری کردند که کل دنیا از قدرت ایران حیران شد.

وی عنوان کرد: مردم همان مردم و ایران هم همان ایران است و کشور‌های مرتجع منطقه و مستکبران باید حواسشان را جمع کنند و اگر کج‌فکری و خطایی کنند، برای آنها باتلاقی درست می‌کنیم که دودمانشان در این باتلاق گرفتار می‌شود.

کاپیتان میرحمید موسوی: رادمردی از دیار سبلان

جانباز ۷۰ درصد، کاپیتان میر حمید موسوی در سال ۱۳۳۲ در روستای «گندیشمین» از توابع اردبیل متولد شده و در زمان طاغوت فعالیت‌های انقلابی داشته و از نخستین روز‌های آغاز جنگ تحمیلی یکی از خلبانان فعال ارتش جمهوری اسلامی ایران بود.

وی رشادت‌های زیادی را از خود نشان داد و در ۲۳ عملیات جنگ تحمیلی شرکت داشته و چندین بار به شدت مجروح و در نهایت قطع نخاع شده است. یقیناً استان اردبیل به داشتن چنین مردانی می‌بالد. 

فرزندان دیار سبلان در ۸ سال دفاع مقدس حضور پررنگی داشتند و نقش موثری را در پیروزی جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم بعث ایفا کردند و در نهایت ۳ هزار و ۴۰۰ شهید گلگون کفن تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار