وقتی مقاومت از میدان جنگ به میز سیاست می‌رسد

جنگ غزه پس از ماه‌ها درگیری به نقطه‌ای رسیده که هیچ‌یک از طرفین پیروزی قطعی به دست نیاورده‌اند. ارتش اسرائیل نه‌تنها موفق به نابودی ساختار نظامی مقاومت نشده، بلکه با فرسایش توان رزمی و بحران روحی نیروهایش روبه‌رو است.
کد خبر: ۷۸۳۲۰۷
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۸ - 05October 2025

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس - مرتضی کیانی؛ در حالی که نبرد غزه وارد وضعیت فرسایشی خود شده و بحران داخلی «اسرائیل» به نقطۀ بی‌سابقه‌ای رسیده است، هیأت ارشد حماس امشب وارد قاهره می‌شود تا نخستین دور رسمی مذاکرات آتش‌بس را با حضور مستقیم آمریکا، رژیم صهیونیستی و با میانجی‌گری مصر و قطر آغاز کند. این گفت‌و‌گو‌ها که با نام «مذاکرات قاهره» شناخته می‌شوند، نه فقط تلاشی برای توقف جنگ بلکه آزمونی برای توازن قدرت در خاورمیانه‌اند؛ جایی که مقاومت از خاکستر جنگ به عرصۀ سیاست پا می‌گذارد.

وقتی مقاومت از میدان جنگ به میز سیاست می‌رسد

جنگی بدون پیروزی و بن‌بست دوگانه

جنگ غزه پس از ماه‌ها درگیری به نقطه‌ای رسیده که هیچ‌یک از طرفین پیروزی قطعی به دست نیاورده‌اند. ارتش «اسرائیل» نه‌تنها موفق به نابودی ساختار نظامی مقاومت نشده، بلکه با فرسایش توان رزمی و بحران روحی نیروهایش روبه‌رو است. از سوی دیگر، حماس با وجود فشار بی‌رحمانۀ محاصره و بحران انسانی، همچنان انسجام سازمانی و ارادۀ مقاومت را حفظ کرده است.

در داخل رژیم صهیونیستی، شکاف‌های سیاسی و اجتماعی عمیق‌تر از همیشه است. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد بیش از ۷۰ درصد شهروندان «اسرائیل» از عملکرد دولت نتانیاهو ناراضی‌اند و اعتراض خانواده‌های اسرای اسرائیلی به یکی از جدی‌ترین چالش‌های داخلی این رژیم تبدیل شده است. کابینه دچار اختلافات بنیادین دربارۀ ادامه یا توقف جنگ است؛ اختلافی که بازتاب آشکار ضعف راهبردی تل‌آویو محسوب می‌شود.

محور مذاکرات؛ طرح ترامپ برای غزه

چارچوب اصلی مذاکرات قاهره، «طرح ترامپ برای غزه» است؛ طرحی که بر سه محور استوار است:

۱. آتش‌بس فوری و تبادل اسرا

۲. بازسازی مرحله‌ای و رفع محدودیت‌ها

۳. واگذاری تدریجی مدیریت غزه به نهادی فنی و غیرنظامی

در مقابل، هیأت حماس با محوریت اسماعیل هنیه و خالد مشعل، بر چند اصل غیرقابل‌چشم‌پوشی تأکید داشته و دارد: نخست، رفع کامل محاصره، دوم، تضمین بازسازی با مشارکت کشور‌های اسلامی و سوم، عدم خلع سلاح مقاومت. برای حماس، خلع سلاح خط قرمز است، زیرا معنای آن پایان قدرت بازدارندگی و بازگشت به محاصرۀ مطلق خواهد بود.

در سوی دیگر، رژیم صهیونیستی به رهبری «ران درمر» و «گال هیرش»، به دنبال حفظ کنترل امنیتی غزه است و می‌خواهد هر نوع بازسازی را به حضور نیرو‌های بین‌المللی مشروط کند. آمریکا نیز با مدیریت مستقیم جرد کوشنر، فشار سیاسی سنگینی بر دو طرف اعمال می‌کند تا نتیجه‌ای سریع حاصل شود؛ نتیجه‌ای که ترامپ بتواند از آن به عنوان نمونه‌ای از «صلح از طریق قدرت» در تبلیغات انتخاباتی خود بهره ببرد.

چالش‌های اصلی؛ از خلع سلاح تا مدیریت آینده غزه

گره اصلی مذاکرات، اختلاف بر سر مفهوم «امنیت» است. مقاومت معتقد است امنیت غزه در گرو رفع محاصره و پایان اشغال است، در حالی که «اسرائیل» امنیت خود را در کنترل نظامی غزه می‌بیند.
حماس هشدار داده است که بدون رفع کامل محاصره، هیچ توافقی را امضا نخواهد کرد. این موضع با حمایت گروه‌های مقاومت دیگر مانند جهاد اسلامی و لجان المقاومة همراه است.

در طرف مقابل، فشار‌های داخلی و سیاسی نتانیاهو را در موقعیتی شکننده قرار داده است. او از یک‌سو نگران شورش سیاسی درون کابینه است و از سوی دیگر، می‌داند ادامه جنگ می‌تواند فروپاشی کامل دولتش را رقم بزند.

نقش مصر و قطر در این میان حیاتی است. قاهره تلاش می‌کند میانجی‌گر اصلی بماند تا جایگاه منطقه‌ای خود را در برابر دوحه حفظ کند. قطر نیز با استفاده از روابط نزدیکش با واشنگتن و گروه‌های مقاومت، به‌دنبال تثبیت نقش میانجی قابل اعتماد است.

جنگ روایت‌ها؛ از «تروریسم» تا «مقاومت»

در حالی که آتش جنگ در غزه ادامه دارد، صحنۀ دیگر نبرد در عرصۀ رسانه و افکار عمومی شکل گرفته است. مقاومت توانسته روایت جهانی را دگرگون کند؛ اکنون بسیاری از رسانه‌های غربی، که پیش‌تر از واژۀ «تروریسم» برای توصیف عملیات حماس استفاده می‌کردند، ناگزیرند از واژگانی، چون «مقاومت در برابر محاصره» یا «دفاع از مردم غزه» بهره ببرند.

این تغییر گفتمان، بزرگ‌ترین دستاورد سیاسی فلسطینیان از آغاز جنگ تاکنون است. مشروعیت بین‌المللی مقاومت در حال گسترش است و حضور هیأت حماس در میز مذاکرات قاهره، نمادی از همین تغییر توازن مشروعیت است؛ از گروهی محاصره‌شده به بازیگری دیپلماتیک که طرف مذاکره با قدرت‌های جهانی است.

توازن قدرت و پیامد‌های احتمالی

۱. فروپاشی روایت اسرائیلی: رژیم صهیونیستی در باتلاق جنگ و بحران سیاسی گرفتار شده است. اعتراضات گسترده، استعفای برخی فرماندهان و کاهش حمایت جهانی، تصویر ارتش شکست‌ناپذیر را فرو ریخته است.

۲. ارتقای جایگاه مقاومت: حماس اکنون نه صرفاً یک گروه نظامی، بلکه یک بازیگر سیاسی است که می‌تواند شروط خود را تحمیل کند.

۳. نقش دوگانه آمریکا: واشنگتن میان دو مصلحت گرفتار است؛ از یک‌سو حفظ چهرۀ خود در جهان اسلام و از سوی دیگر حمایت از متحد استراتژیکش، «اسرائیل». ترامپ می‌خواهد «پیروزی دیپلماتیک» ثبت کند، اما مقاومت و شکاف در کابینۀ نتانیاهو این مسیر را پرهزینه کرده است.

۴. رقابت مصر و قطر: هر دو کشور در تلاش‌اند تا از روند مذاکرات برای افزایش نفوذ منطقه‌ای خود استفاده کنند.

۵. انزوای بین‌المللی رژیم صهیونیستی: اعتراضات در اروپا و فشار برای توقف صادرات تسلیحات به «اسرائیل»، جایگاه این رژیم را بیش از پیش تضعیف کرده است.

سناریو‌های پیش‌رو

آتش‌بس جامع و پایدار: اگر توافق با ضمانت منطقه‌ای و بین‌المللی همراه باشد، بازسازی غزه آغاز و نقش سیاسی مقاومت تثبیت می‌شود. در این سناریو، حماس از سطح یک بازیگر میدانی به سطح بازیگر مشروع در نظام سیاسی فلسطین ارتقا می‌یابد.

آتش‌بس موقت و شکننده: در این حالت، وضعیت «نه جنگ، نه صلح» ادامه می‌یابد و درگیری‌های پراکنده در مناطق مرزی حفظ می‌شود.

شکست مذاکرات: در صورت فروپاشی روند گفت‌و‌گو، بازگشت به جنگ فراگیر محتمل است؛ جنگی که می‌تواند جبهه‌های لبنان، کرانه باختری و حتی دریای سرخ را درگیر کند.

مذاکرات قاهره آزمونی تاریخی است؛ آزمونی برای سنجش بلوغ سیاسی مقاومت و محدودیت قدرت «اسرائیل». مقاومت امروز از موضع ضعف وارد گفت‌و‌گو نمی‌شود، بلکه با پشتوانۀ میدانی و مشروعیت جهانی بر سر میز مذاکره نشسته است.

اگر هیأت مقاومت بتواند شروط خود ـ رفع محاصره، آزادی کامل اسرا و تضمین بازسازی غزه ـ را در توافق نهایی بگنجاند، این مذاکرات به نقطۀ عطفی در تاریخ مبارزۀ فلسطین تبدیل خواهد شد؛ جایی که مقاومت نه فقط در میدان نبرد، بلکه در عرصۀ دیپلماسی نیز پیروز می‌شود.قاهره امروز تنها میز مذاکره نیست؛ صحنۀ بازتعریف قدرت در خاورمیانه است. از ویرانی غزه، نظمی تازه در حال زایش است؛ نظمی که مرکز ثقلش دیگر تل‌آویو یا واشنگتن نیست، بلکه ارادۀ ملتی است که با مقاومت، به سیاست رسید.

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار