گروه بینالملل دفاعپرس - سعید شهرابی فراهانی، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، امنیتی و بینالملل؛ در سالهای اخیر، پس از فراز و فرودهای توافق هستهای، مسئلهی بازتعریف قدرت ملی در ایران بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته است.
گفتمانهای نوظهور تلاش میکنند تا میان «امنیت نظامی» و «امنیت اجتماعی» تمایزی تازه ایجاد کنند؛ تمایزی که در ظاهر مردممحور است، اما میتواند با کاهش وزن مؤلفهی بازدارندگی، بنیانهای ثبات کشور را تهدید کند.
در این بستر، بازخوانی نسبت دیپلماسی و قدرت دفاعی ضرورتی اساسی است؛ چرا که آیندهی سیاست خارجی ایران، نه در نفی یکی به سود دیگری، بلکه در ترکیب سنجیده و واقعبینانهی هر دو معنا مییابد.
۲. گفتمان دوگانهی مردم و موشک؛ بازتاب یک منازعه درونی
برخی اظهارنظرهای سیاسی با تأکید بر «اهمیت مردم بیش از توان نظامی» یا پیوند زدن «سوخت موشکها با رضایت مردم»، بازتابی از تلاش برای بازتعریف مفهوم قدرتاند. این دیدگاه، اگرچه به ظاهر در چارچوب مردمسالاری دینی بیان میشود، اما در عمل میتواند با نادیده گرفتن واقعیت تهدیدات بیرونی، زمینهساز تضعیف انسجام ملی گردد.
در برابر این گفتمان، نگاه راهبردی بر این باور است که مردم و توان دفاعی دو روی یک سکهاند؛ مردم، پشتوانهی مشروعیت و ارادهی ملیاند، و بازدارندگی، ضامن بقا و امنیت آنان در برابر دشمنان بیرونی است.
۳. همزمانی گفتمان داخلی با تهدیدات خارجی
توجه همزمان محافل صهیونیستی و برخی جریانهای داخلی به توان موشکی ایران، نشاندهندهی تقاطع گفتمانی است که نباید نادیده گرفته شود. تمرکز رژیم اسرائیل بر محدودسازی بُرد و توان دفاعی ایران، همزمان با طرح مباحث مشابه در داخل، از منظر امنیت راهبردی، پیامدهایی جدی دارد.
چنین همنوایی، ولو غیرعمدی، میتواند برداشت ضعف یا دودستگی را در سطح منطقهای تقویت کند و بر ادراک بازدارندگی ایران اثر بگذارد.
۴. توازن دیپلماسی و بازدارندگی؛ مسیر پایدار امنیت ملی
دیپلماسی و بازدارندگی، نه دو قطب متضاد، بلکه دو رکن مکمل امنیت ملیاند.
دیپلماسی هوشمند با بهرهگیری از ابزار تعامل و اجماعسازی منطقهای، میتواند از قدرت سخت کشور چهرهای مشروع و قابل دفاع ارائه دهد. در مقابل، توان بازدارندگی نیز پشتوانهی واقعی برای دیپلماسی است؛ زیرا هیچ گفتوگویی بدون اتکای به قدرت واقعی در میدان، به نتیجهای پایدار نمیرسد.
در این معنا، امنیت ملی ایران باید بر مبنای «سهگانهی قدرت» استوار شود: مردم، دیپلماسی و بازدارندگی. هر گونه غفلت از هر یک از این ارکان، توازن امنیتی کشور را شکننده خواهد کرد.
۵. نتیجهگیری
امنیت پایدار در ایرانِ معاصر، در گرو تلفیق خردمندانهی سیاست خارجی فعال و بازدارندگی دفاعی است. تجربهی برجام نشان داد که اتکای صرف به دیپلماسی، بدون پشتوانهی قدرت واقعی، آسیبپذیری ایجاد میکند؛ همانگونه که تمرکز صرف بر قدرت نظامی، بدون سرمایهی اجتماعی و مشروعیت داخلی، به انزوا میانجامد.
در نتیجه، دیپلماسی و بازدارندگی دو ستون مکمل امنیت ملی ایران در عصر پسابرجاماند؛ هر دو باید با عقلانیت، هماهنگی و درک متقابل از تهدیدات و فرصتها پیش بروند تا ثبات، استقلال و عزت ملی ایران استمرار یابد.
انتهای پیام/ ۱۳۴