به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، سردار «حسین همدانی» از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۲۹ در آبادان به دنیا آمد و از بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان به شمار میرفت. او از نخستین روزهای دفاع مقدس در جبهههای غرب کشور حضور داشت و در عملیاتهایی، چون «بازی دراز» و «فتحالمبین» و «عاشورا» نقش داشت. همدانی بعدها فرماندهی تیپ ۳۲ انصارالحسین، لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) و نیز سپاه تهران را بر عهده داشت. با آغاز بحران سوریه، او مأموریتی تازه داشت و به عنوان یکی از فرماندهان راهبردی سپاه، به کمک و یاری جبهه مقاومت رفت. سرانجام در شانزدهم مهرماه ۱۳۹۴، در اطراف شهر حلب، به شهادت رسید. در گزارش پیش رو دوران کودکی تا حضور سردار همدانی در جبهههای غرب، کردستان و سوریه را مرور کردیم.
غلامرضا تختی، الگوی حسین همدانی
حسین همدانی در ۲۴ آذر سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان متولد شد. مادرش زنی مؤمنه و خانهدار بود و پدرش در سالهای پایانی عمر خود در شرکت ملی نفت ایران کار میکرد. هنگامی که حسین سه سال داشت، سایه یتیمی بر سرش افتاد و پدرش بر اثر بیماری از دنیا رفت. پس از فوت پدر، خانواده به زادگاهشان، همدان، بازگشتند. حسین از هفتسالگی هم کار میکرد و هم درس میخواند. او از همان دوران نوجوانی به ورزش کشتی علاقهمند بود. از سال ۱۳۴۱، زمانی که تنها ۱۲ سال داشت، برای تماشای مسابقات کشتی به سالنهای ورزشی همدان میرفت. در سال ۱۳۴۴ تصمیم گرفت ورزش کشتی را بهصورت جدی آغاز کند. علاقه او به کشتی چنان زیاد بود که غلامرضا تختی را الگوی خود قرار داده بود. چند سال بعد، برای ادامه تحصیل و اشتغال به تهران آمد، اما حتی در آنجا نیز کشتی را رها نکرد و در باشگاه ورزشی کشتی دخانیات تهران ثبتنام کرد.
در تب انقلاب
سیزدهساله بود که واقعه ۱۵ خرداد اتفاق افتاد و کمکم زندگیاش رنگ و بوی مبارزه به خود گرفت. در همان روزها بود که برای نخستینبار نام امام خمینی (ره) را شنید و تصمیم گرفت در این انقلاب سهمی داشته باشد. اما او معقتد بود پیش از آنکه وارد فعالیتهای مسلحانه و چریکی شود، ابتدا باید مبانی فکری و اعتقادی خود را محکم کنند؛ بنابراین همراه جمعی از دوستانش به محافل عقیدتی میرفت و پای ثابت سخنرانیهای حجتالاسلام محمد مفتح در حسینیه ارشاد بود. در تمام مدتی که در تهران زندگی میکرد؛ از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۸ ضمن کار در یک کارخانهی باتریسازی در میدان قزوین، به فعالیت ورزشی در رشته کشتی و حضور در محافل عقیدتی و مبارزاتی ادامه میداد. او همزمان در رشته علوم تجربی در مدارس شبانهروزی درس میخواند. حسین همدانی، بعد از پایان خدمت سربازی، در سال ۱۳۵۲ به تهران بازگشت و حدود چهار سال دیگر در آنجا ماند. او در سال ۱۳۵۶، هنگامی که بیستوهفتساله بود، با دختر داییاش، پروانه چراغنوروزی، ازدواج کرد و به همدان بازگشت.
حسین همدانی در دل کردستان
حسین همدانی در همان روزهای آغازین اوجگیری بحران کردستان، در منطقه حضور داشت. اوایل تیرماه سال ۱۳۵۸، نیروهای سپاه همدان به مهاباد اعزام شدند و او نیز در میان آنان بود. در آنجا به مدت نوزده شبانهروز با ضدانقلابیون درگیر بودند. عملیات آزادسازی سنندج، با فرماندهی علی صیاد شیرازی، یحیی رحیمصفوی و محمد بروجردی تا بیستم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ ادامه یافت. پس از آزادسازی سنندج، برای پشتیبانی از نیروهای مستقر در مریوان به فرماندهی احمد متوسلیان، حسین همدانی به همراه چند دسته از نیروهای سپاه پاسداران همدان به آن منطقه اعزام شدند.
حضور در خط مقدم
چند روز پیش از آغاز حمله رژیم بعث به ایران، حسین همدانی گزارشی به رئیسجمهور، بنیصدر ارائه داد و او را مطلع کرد که در نوار مرزی سپاه دشمن حدود ۱۵۰ دستگاه تانک به سمت شمال دشت ذهاب پیشروی کرده است. همان روز، بنیصدر برای مشاهده آرایش نظامی دشمن به منطقه برده شد و پنج روز پیش از آغاز حمله رسمی، پاسگاه مرزی دشت ذهاب توسط جتهای بمبافکن ارتش بعث بمباران شد. با آغاز جنگ تحمیلی، همدانی در جبهه حضور یافت و جبهه سرپل ذهاب را فرماندهی کرد. در اواخر فروردین ۱۳۶۰، مسئول تدارکات سپاه همدان شد. شهریور همان سال دستور آغاز عملیاتی در غرب کشور برای نشان دادن استمرار جبهه را صادر کرد، اما به دلیل نفوذ جاسوس حزب توده، عملیات شکست خورد.
در اواخر آبان ۱۳۶۱، تیپ ۳۲ انصار الحسین به فرماندهی همدانی تشکیل شد و اولین ماموریت آن، شناسایی منطقه مهران بود. او در عملیاتهای فتحالمبین، والفجر ۳ و ۵، مسلم بن عقیل، عاشورا و میمک نیز حضور داشت. تیرماه ۱۳۶۴، به همراه چند فرمانده برای شناسایی مواضع عراق و معارضین کرد عراقی وارد خاک دشمن شد. در پاییز همان سال، به دلیل مشکلات داخلی تیپ، از تیپ ۳۲ انصار جدا شد و مأموریت داشت لشکر ۱۶ قدس گیلان را تشکیل دهد.
همدانی با سازماندهی لشکر ۱۶، در عملیاتهای کربلای ۲، ۴ و ۵ حضور یافت و از خرداد ۱۳۶۶ معاون عملیاتی قرارگاه و سپاه سوم قدس شد. او اولین فرمانده حاضر در میدان رزم و هدایت یگانها در عملیات مرصاد بود. پس از پایان جنگ، بار دیگر فرماندهی لشکر ۳۲ انصار الحسین را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۸۰ فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله و سپس جانشینی سازمان بسیج مستضعفین، مشاورت عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی قرارگاه ثارالله تهران را برعهده گرفت. با آغاز ناآرامیهای سال ۱۳۸۸، مجدداً فرماندهی سپاه حضرت محمد رسولالله (ص) تهران را برعهده گرفت و توانست امنیت پایتخت را برقرار کند. او از دی ۱۳۹۰، به عنوان فرمانده راهبردی سپاه در سوریه حضور یافت و با ایفای نقش مستشاری، مانع تعرض معارضین به حرم حضرت زینب (س) شد.
آغاز مأموریت در شام
در سال ۱۳۹۰، سردار حسین همدانی که در آن زمان فرمانده سپاه حضرت محمد رسولالله (ص) تهران بود و مشغول سازماندهی گردانهای امنیتی بود، مأموریتی تازه یافت. با درخواست دولت سوریه برای کمک مستشاری، سردار جعفری فرمانده کل سپاه، او را برای حضور در سوریه برگزید. همدانی با انگیزه دفاع از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) بلافاصله مأموریت را پذیرفت و پس از مراسم تودیع از سپاه تهران، به همراه حاج قاسم سلیمانی راهی دمشق شد.
سردار حسین همدانی و سردار سلیمانی با ساماندهی جوانان شیعه و علوی، نیروهای مردمی را تشکیل دادند و به آنها آموزشهای نظامی و دفاعی دادند تا از مناطق خود در برابر گروههای مسلح دفاع کنند. با تکیه بر تجربه سالهای جنگ و بحران کردستان، سردار حسین همدانی و سردار سلیمانی به آموزش تاکتیکهای جنگ شهری به نیروهای سوری پرداختند. دقت و انضباط این آموزشها به حدی بود که وزیر دفاع و رئیس شورای امنیت سوریه خواستار انتقال این آموزشها به ارتش شدند؛ در حالی که پیشتر، اجازه مداخله ایرانیان در امور نظامی داده نمیشد. همچنین بر اساس تدبیر آیتالله خامنهای رهبر ایران، در مقابله با نیروهای تکفیری تأکید شد که درگیریها بهگونهای مدیریت شود تا تلفات دو طرف به حداقل برسد، زیرا بسیاری از آن نیروها مسلمانان فریبخورده بودند.
در مدت سه ماه، گروههای مدافع حرم تحت آموزشهای فشرده سردار حسین همدانی و سردار سلیمانی قرار گرفتند و توانستند نقشی در تثبیت خطوط دفاعی ارتش سوریه ایفا کنند. این دوره، آغاز مأموریت سردار حسین همدانی در جبهه مقاومت سوریه بود؛ مأموریتی که پایهگذار سازماندهی نیروهای مدافع حرم در مقابله با تروریسم تکفیری در منطقه شد. سردار حسین همدانی، موفق به دریافت دو نشان فتح از رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا شد که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است. او در آخرین ماموریتاش، دفاع از حرم حضرت زینب (س) و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش در ۱۶ مهر سال ۱۳۹۴ در ۶۱ سالگی به شهادت رسید.
منبع: کتاب پیغام ماهیها، گلعلی بابایی، انتشارات ۲۷ بعثت
انتهای پیام/ 112