روحیات شهید شوشتری که به مذاق ضد انقلاب خوش نیامد

مرحوم سردار مهدوی‌نژاد گفت: آقای (نورعلی) شوشتری یک فرمانده میدانی بود و در جنگ رشد پیدا کرده بود. انسانی مقاوم، استخوان‌دار، محکم، شجاع و متشرع بود و خیلی ویژگی‌های مثبت دیگر داشت.
کد خبر: ۷۸۶۰۸۹
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۹ - 18October 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار شهید «نورعلی شوشتری» در سال ۱۳۲۷ در روستای سرولایت نیشابور به دنیا آمد. وی در کارنامه اش در زمان جنگ، فرماندهی قرارگاه نجف را دارد. وی بعد‌ها به فرماندهی لشکر ۵ نصر، فرماندهی قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه و از ابتدای سال ۱۳۸۸ به فرماندهی قرارگاه قدس در زاهدان منصوب شد.

سرداری که همه ویژگی‌های فرماندهی را داشت

شهید شوشتری در تاریخ ۲۶ /۷ /۱۳۸۸ درحالی‌که در راستای عمل به سیره نظری خویش، یعنی حفظ وحدت و همگرایی و نزدیکی اقوام و مذاهب، در حال برگزاری همایش اتحاد سران طوایف در سیستان و بلوچستان بود، در عملیاتی انتحاری که از سوی وهابیون تکفیری طراحی‌شده بود، به همراه ۱۴ نفر دیگر از سرداران و افراد حاضر در این همایش به شهادت رسید.

روایت مرحوم سردار «مهدی مهدوی‌نژاد»

این روایت از کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس: سرو قومس، روایت: مهدی مهدوی نژاد» نوشته حسینعلی احسانی از سری کتاب‌های ترایخ شفاهی فرماندهان مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت‌های سپاه برداشت شده است.

«ساعت ۸ صبح روز چهارم مردادماه، برای اولین بار صدای نورعلی شوشتری را از بیسیم شنیدم. او یکی‌یکی یگان‌ها را صدا می‌زد. می‌دانستم او که برای هدایت عملیات علیه ارتش عراق به جنوب رفته بود، ازآنجا برگشته بود.

در چندین عملیات در غرب و جنوب، یگان ما تحت فرماندهی ایشان کارکرده و باهم صمیمی بودیم. گزارش کلی از وضعیت را خدمت ایشان عرض کردم و گفتم نیرو‌های ما پنج شش ساعت است که در مقابل منافقین در وضعیت سختی ایستادگی کرده‌اند و تعداد زیادی از نفراتمان شهید یا مجروح شده‌اند، اگر امکان دارد، نیروی کمکی و جایگزین بفرستید. البته می‌دانستم که در آن اوضاع، نیروی زیادی در دست ندارند. ما هم در یگان، تدابیری برای جایگزینی گردان‌ها داشتیم. ایشان با روحیه شوخ‌طبعی (با خنده) گفت: چی شده؟ چرا سروصدا می‌کنی؟ چند تا دختر و پسر اومدن اینجا، بزنید پدرشون رو در بیارید!

در اولین دیداری که با هم داشتیم، گفت: «من میدونم کار شما چقدر سخته، اما آن موقع نیروی زیادی نداشتیم که جایگزین کنیم، ضمن اینکه تعویض نیرو در آن مرحله موجب ایجاد تزلزل در مقابل دشمن می‌شد و می‌تونست خطرناک باشه! شما کاملاً به خط و شیوه حملات دشمن اشراف داشتید». از آن به بعد، قرارگاه نجف به‌طور کامل هدایت و فرماندهی منطقه و یگان را بر عهده گرفت. فرمانده قرارگاه نجف با سایر فرماندهان هم ارتباط برقرار کرد و آنها را به منطقه فراخواند. به ما هم گفت: فعلاً باید محکم همون جا بایستید. با ورود ایشان، عملاً طراحی عملیات مرصاد و تار و مار کردن منافقین شروع شد.

آقای شوشتری یک فرمانده میدانی بود و در جنگ رشد پیداکرده بود. انسانی مقاوم، استخوان‌دار، محکم، شجاع و متشرع بود و خیلی ویژگی‌های مثبت دیگر داشت. او به‌خوبی، هم جبهه‌های غرب را می‌شناخت و هم جبهه‌های جنوب را. باهم ارتباط تنگاتنگی داشتیم؛ به‌خصوص در چهار عملیات منطقه ماووت و در این عملیات.

حتی بعد از جنگ هم لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. مدام به یگان‌ها سرکشی می‌کرد. یگان‌ها که کمی سامان گرفتند، مهم‌ترین وظیفه خودش را فعالیت و ایجاد وحدت بین شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان دانست تا اینکه در نهایت، به دست شقی‌ترین افراد به شهادت رسید و مزد خودش را از خداوند گرفت.»

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار